کلمه جو
صفحه اصلی

chromic


(شیمی) وابسته به کروم سه ظرفیتی، کرومیک، متعلق به کرومیوم، مربوط به کرومیوم

انگلیسی به فارسی

متعلق به کرومیوم، مربوط به کرومیوم


کروم، مربوط به کرومیوم، متعلق به کرومیوم


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or containing trivalent chromium.

• of chrome (metallic element)

جملات نمونه

1. Zinc plating chromic acid salt after the passivation, corrosion resistance can improve 6 to 8 times.
[ترجمه ترگمان]پس از the، مقاومت در برابر خوردگی می تواند ۶ تا ۸ برابر افزایش یابد
[ترجمه گوگل]روی خوردن اسید کرومیک پس از انفجار، مقاومت در برابر خوردگی می تواند 6 تا 8 بار بهبود یافته است

2. UHMWPE fiber were treated by chromic acid etching and chemical vapor depositing polypyrrole ( PPy ).
[ترجمه ترگمان]با استفاده از خوردگی اسید chromic و رسوب شیمیایی depositing، پلی پیرول تزریقی (PPy)، الیاف UHMWPE مورد درمان قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]الیاف UHMWPE با استفاده از اتیل اسید کرومیک و پلیپیرلول (PPy) در حال پاکسازی بخار شیمیایی می شوند

3. Two kinds of chromic material, reversible thermochromism material and reversible photochromism material were introduced and summarized.
[ترجمه ترگمان]دو نوع ماده chromic، مواد thermochromism برگشت پذیر و مواد photochromism قابل بازگشت نیز معرفی و خلاصه شدند
[ترجمه گوگل]دو نوع مواد کروم، ماده ترموکرومی برگشت پذیر و مواد Photochromism برگشت پذیر معرفی و خلاصه شده است

4. In this paper, the half wave potentials of chromic acid derivatives are determinated in H 2O and DMF by polarography and selective oxidation of chromic acid derivatives is described.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، پتانسیل موجی از مشتقات chromic chromic در H ۲ O و DMF توسط polarography و اکسیداسیون انتخابی مشتقات اسید chromic توصیف می شود
[ترجمه گوگل]در این مقاله، پتانسیل نیم موج از مشتقات اسید کرومیک در H2O و DMF توسط polarography تعیین شده و اکسیداسیون انتخابی مشتقات اسید کرومیک توصیف شده است

5. Preparation of ultrafine chromic particles by hydrothermal reduction and size control was investigated.
[ترجمه ترگمان]آماده سازی ذرات فوق ریزدانه با کاهش hydrothermal و کنترل اندازه مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تهیه ذرات کروم فوق العاده با کنترل کاهش هیدروترمال و اندازه گیری اندازه گیری شد

6. Disgo treatment, the products, including a higher "no chromic acid" protective layer to avoid the occurrence of brittle.
[ترجمه ترگمان]عمل آوری مرکب، محصولات، از جمله یک لایه محافظ \"بدون chromic\" برای جلوگیری از وقوع ترد است
[ترجمه گوگل]درمان Disgo، محصولات، از جمله یک لایه محافظ بدون اسید کرومیک بالاتر برای جلوگیری از شکننده بودن

7. Chromic sulfate, sodium formate and formate acid react with hydrolysis collagen were investigated by fluorescent method to get the more evidence of understanding chrome tanned mechanics.
[ترجمه ترگمان]سولفات chromic، سدیم formate و formate اسید با هیدرولیز کردن کلاژن، با روش فلورسنت به منظور دستیابی به شواهد بیشتر در مورد مکانیک برنزه کروم مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]سولفات کروم، فرمیت سدیم و اسید فرمیت واکنش داده شده با کلاژن هیدرولیز با روش فلورسنت مورد بررسی قرار گرفتند تا شواهد بیشتری در مورد مکانیک تهیه شده کروم بدست آورند

8. In this paper, oxidative procedure of chromic acid and chromic acid derivatives is described. The selective oxidation of chromic acid derivatives is explained by their structure.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، روش اکسیداتیو اسید chromic و مشتقات اسید chromic توضیح داده شده است اکسیداسیون انتخابی مشتقات اسید chromic بوسیله ساختار آن ها توضیح داده می شود
[ترجمه گوگل]در این مقاله، روش اکسیداسیون اسید کرومیک و مشتقات اسید کرومیک توصیف شده است اکسیداسیون انتخابی مشتقات اسید کرومیک توسط ساختار آنها توضیح داده شده است

9. UHMWPE fiber is treated by chromic acid of different concentration at different temperature.
[ترجمه ترگمان]فیبر UHMWPE با chromic اسید از غلظت متفاوت در دمای مختلف درمان می شود
[ترجمه گوگل]الیاف UHMWPE با اسید کرومیک با غلظت های مختلف در دمای متفاوت درمان می شوند

10. It was shown that both of the chromic acid corrosion and the micro-alloyed Pb can initiate homogenous corrosion pores respectively, and increase the specific capacity.
[ترجمه ترگمان]نشان داده شد که هر دو خوردگی اسید chromic و Pb (alloyed)می توانند به ترتیب منافذ ناشی از خوردگی همگن را آغاز کرده و ظرفیت ویژه را افزایش دهند
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که هر دو از خوردگی اسید کرومیک و Pb میکرو آلیاژ می توانند منافذ خوردگی همگن را ایجاد کنند و ظرفیت خاصی را افزایش دهند

11. UHMWPE fibers were treated by chromic acid oxidation and pyrrole vapor deposition respectively.
[ترجمه ترگمان]الیاف UHMWPE به ترتیب با رسوب و رسوب بخار chromic تیمار شدند
[ترجمه گوگل]الیاف UHMWPE به ترتیب با اکسیداسیون اسید کرومیک و رسوب بخار پیرول درمان شدند

12. Chromeplating lithium is mainly used for chromic acid and acid.
[ترجمه ترگمان]از لیتیوم Chromeplating برای اسید chromic و اسید استفاده می شود
[ترجمه گوگل]لیتیم کروپینگ به طور عمده برای اسید کرومیک و اسید استفاده می شود

13. Ammonium bichromate (dichromate):Salt formed by neutralising chromic acid with ammonia. An orange color crystal that is soluble in water, insoluble in alcohol.
[ترجمه ترگمان]آمونیوم bichromate (dichromate): نمک با خنثی کردن اسید chromic با آمونیاک شکل گرفت یک کریستال رنگ نارنجی که در آب حل می شود، در الکل غیرقابل حل می باشد
[ترجمه گوگل]بیکرومات آمونیوم (دی کرومات) نمک، تشکیل شده توسط خنثی کردن اسید کرومیک با آمونیاک یک کریستال رنگ نارنجی که در آب حل می شود، در الکل حل نشده است

14. The paper introduces the application of chromic flotsam natrium bisulfate in the course of neutralization and pre acidification in industry of chromic acid anhydride.
[ترجمه ترگمان]این مقاله کاربرد of flotsam natrium bisulfate را در مسیر خنثی سازی و پیش از اسیدی شدن در صنعت استیک acid استیک acid معرفی می کند
[ترجمه گوگل]در این مقاله کاربرد کریستال فلسیم سدیم بیسوفلایت در حین خنثی سازی و قبل از اسیدی شدن در صنایع آنیدرید اسید کرومیک معرفی شده است

15. The most sophisticated exterior touch is a thin chromic bow that runs from the headlamp to the C-pillar along the belt line, a brightwork meteor across the car's firmament. Lovely.
[ترجمه ترگمان]The تماس خارجی یک دماغه chromic نازک است که از لامپ به سمت C - ستون در امتداد خط کمربندی حرکت می کند و یک شهاب سنگ آسمانی در سرتاسر آسمان است عالی است
[ترجمه گوگل]پیچیده ترین لمس بیرونی، یک کمان کریستال نازک است که از چراغ جلو تا ستون C در امتداد خط کمربند، یک شهاب سنگ در امتداد محور ماشین است دوست داشتنی


کلمات دیگر: