برخه پرسی (پرسش از برخی کسانی که از محل اخذ رای بیرون می آیند در مورد رای آنها برله یا علیه نامزد یا لایحه ی بخصوصی)، نظرپرسی از رای داده ها
exit poll
برخه پرسی (پرسش از برخی کسانی که از محل اخذ رای بیرون می آیند در مورد رای آنها برله یا علیه نامزد یا لایحه ی بخصوصی)، نظرپرسی از رای داده ها
انگلیسی به فارسی
برخهپرسی (پرسش از برخی کسانی که از محل اخذ رأی بیرون میآیند درمورد رأی آنها له یا علیه نامزد یا لایحهی بهخصوصی)، نظرپرسی از رأی دادهها
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an estimate of public opinion on certain candidates or issues that is made by questioning a representative sample of voters as they leave their voting places.
• informal survey of voters as they leave the polling place (used as an early indicator of the outcome of the election)
in an election, an exit poll is a survey which is carried out as people leave the polling stations, in which they are asked who they voted for.
in an election, an exit poll is a survey which is carried out as people leave the polling stations, in which they are asked who they voted for.
جملات نمونه
1. Exit polls suggest a big Labour majority, but the true picture will only be known after the count.
[ترجمه ترگمان]رای گیری خروج اکثریت حزب کارگر را پیشنهاد می دهد، اما تصویر واقعی تنها بعد از شمارش شناخته می شود
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های خروج نشان می دهد اکثریت کار بزرگ، اما تصویر واقعی تنها پس از شمارش شناخته شده است
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های خروج نشان می دهد اکثریت کار بزرگ، اما تصویر واقعی تنها پس از شمارش شناخته شده است
2. Even before the first exit polls came in he was buying new tackle in readiness.
[ترجمه ترگمان]حتی پیش از ورود اولین نظرسنجی ها، او در حال خرید وسایل جدید برای آمادگی بود
[ترجمه گوگل]حتی قبل از اولین نظرسنجی های خروج، او در حال آماده سازی آماده خرید جدید بود
[ترجمه گوگل]حتی قبل از اولین نظرسنجی های خروج، او در حال آماده سازی آماده خرید جدید بود
3. In Iowa, exit polls reflected similar voter antipathy.
[ترجمه ترگمان]در لوا، رای گیری خارج از رای گیری انزجار رای دهندگان مشابهی را منعکس کرد
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های خروج در آیووا منعکس کننده ی انگیزه های رای دهندگان رایج بود
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های خروج در آیووا منعکس کننده ی انگیزه های رای دهندگان رایج بود
4. The exit polls suggest that people thought about this proposition, and began to accept it.
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی ها نشان می دهند که مردم درباره این پیشنهاد فکر می کنند و شروع به قبول آن کرده اند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های خروج نشان می دهد که مردم در مورد این پیشنهاد فکر می کنند و شروع به پذیرش آن کردند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های خروج نشان می دهد که مردم در مورد این پیشنهاد فکر می کنند و شروع به پذیرش آن کردند
5. Early exit polls suggested that he had a 10-point lead over Mr Rudolph Giuliani, a Republican.
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی های اولیه خروج پیشنهاد کردند که او یک رهبری ۱۰ امتیازی به آقای رودولف جولیانی، یک جمهوری خواه دارد
[ترجمه گوگل]نظرسنجی هایی که در اوایل دوران انتخابات انجام شد، نشان می داد که او یک رهبر 10 امتیازی در برابر رودولف جولیانی، جمهوری خواه است
[ترجمه گوگل]نظرسنجی هایی که در اوایل دوران انتخابات انجام شد، نشان می داد که او یک رهبر 10 امتیازی در برابر رودولف جولیانی، جمهوری خواه است
6. Exit polling indicated the final results would reflect this spread.
[ترجمه ترگمان]خروج رای گیری نشان داد که نتایج نهایی منعکس کننده این گسترش خواهند بود
[ترجمه گوگل]خروج از رای گیری نشان داد که نتایج نهایی این گسترش را منعکس می کند
[ترجمه گوگل]خروج از رای گیری نشان داد که نتایج نهایی این گسترش را منعکس می کند
7. It was already showing strength in the exit polls, and may now be boosted by a sympathy vote.
[ترجمه ترگمان]این کشور در حال حاضر نشان دهنده قدرت در رای گیری خارج از کشور است و اکنون می تواند با رای همدردی افزایش یابد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در نظرسنجی های خروج قدرت را نشان می دهد و اکنون می تواند با رای مخالفتی تقویت شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در نظرسنجی های خروج قدرت را نشان می دهد و اکنون می تواند با رای مخالفتی تقویت شود
8. My guy at Channel 3 saw their exit polls.
[ترجمه ترگمان]مرد من در کانال ۳ آرای خروجی آن ها را دید
[ترجمه گوگل]پسر من در کانال 3 دیدگاه های خروج خود را دید
[ترجمه گوگل]پسر من در کانال 3 دیدگاه های خروج خود را دید
9. A clue is contained in the exit polls.
[ترجمه ترگمان]یک سرنخ در پای صندوق های رای وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک سرصفحه در نظرسنجی خروج وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک سرصفحه در نظرسنجی خروج وجود دارد
10. Although the exit polls predicted a very close race, they could not measure early or absentee ballots.
[ترجمه ترگمان]اگرچه نظرسنجی های خروج از یک مسابقه بسیار نزدیک پیش بینی شده بود، اما نتوانستند رای زودهنگام یا absentee را اندازه گیری کنند
[ترجمه گوگل]اگر چه نظرسنجی های خروج یک مسابقه بسیار نزدیک را پیش بینی کرد، آنها نمیتوانند رای گیری های اولیه یا غیبت را اندازه گیری کنند
[ترجمه گوگل]اگر چه نظرسنجی های خروج یک مسابقه بسیار نزدیک را پیش بینی کرد، آنها نمیتوانند رای گیری های اولیه یا غیبت را اندازه گیری کنند
11. National exit polls showed 54 percent of women voted for Clinton and 38 percent chose Dole.
[ترجمه ترگمان]آرای انتخابات ملی نشان داد که ۵۴ درصد از زنان به کلینتون رای داده اند و ۳۸ درصد دول را انتخاب کرده اند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های ملی خروجی نشان داد که 54 درصد از زنان برای کلینتون رای دادند و 38 درصد آنها را انتخاب کردند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های ملی خروجی نشان داد که 54 درصد از زنان برای کلینتون رای دادند و 38 درصد آنها را انتخاب کردند
12. Exit polls showed that 81 percent of those who voted for the president had a favorable opinion of his wife.
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی ها نشان داد که ۸۱ درصد کسانی که به رئیس جمهور رای دادند نظر مساعدی نسبت به همسرش داشتند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های خروج نشان داد که 81 درصد از کسانی که برای رییس جمهور رای دادند نظر مثبتی نسبت به همسرش داشت
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های خروج نشان داد که 81 درصد از کسانی که برای رییس جمهور رای دادند نظر مثبتی نسبت به همسرش داشت
13. With the exit polls Tuesday showing an unprecedented gender difference of 17 points, Clinton stretched the gap into a gulf.
[ترجمه ترگمان]کلینتون با رای گیری در روز سه شنبه اختلاف فاحش سنی ۱۷ امتیاز را نشان داد و شکاف را به یک ورطه کشاند
[ترجمه گوگل]کلینتون با بررسی نظرسنجی خروج سهم جنسیتی بی سابقه ای از 17 امتیاز را نشان داد و این فاصله را به خلیج فارس گسترش داد
[ترجمه گوگل]کلینتون با بررسی نظرسنجی خروج سهم جنسیتی بی سابقه ای از 17 امتیاز را نشان داد و این فاصله را به خلیج فارس گسترش داد
14. Law forbids the publication of exit polls before voting ends in every province.
[ترجمه ترگمان]قانون انتشار آرای خروجی قبل از پایان رای گیری در هر استان را ممنوع می کند
[ترجمه گوگل]قانون ممنوعیت انتشار نظرسنجی های خروج قبل از رأی گیری در هر استان را ممنوع می کند
[ترجمه گوگل]قانون ممنوعیت انتشار نظرسنجی های خروج قبل از رأی گیری در هر استان را ممنوع می کند
پیشنهاد کاربران
exit poll ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: رأی پرسی
تعریف: پرسش از رأی دهندگان در هنگام خروج از شعبۀ رأی گیری برای پیش بینی نتیجۀ انتخابات
واژه مصوب: رأی پرسی
تعریف: پرسش از رأی دهندگان در هنگام خروج از شعبۀ رأی گیری برای پیش بینی نتیجۀ انتخابات
کلمات دیگر: