کلمه جو
صفحه اصلی

foundation stone


سنگ شالوده، نخستین سنگی که باایین های ویژه برای بنیادبنگاهی

انگلیسی به فارسی

سنگ بنا


انگلیسی به انگلیسی

• stone which is part of a structure's foundation; basis
a foundation stone is a large block of stone built into a large public building. it is usually unveiled at a ceremony when the building is complete and has words cut into it which record the event.

جملات نمونه

1. The Princess of Wales laid the foundation stone for the extension to the Cathedral.
[ترجمه ترگمان]شاهزاده ولز سنگ بنای یادبود را به کلیسا گذاشت
[ترجمه گوگل]شاهزاده ولز سنگ پایه برای گسترش به کلیسای جامع گذاشته است

2. In 1853 Queen Victoria laid the foundation stone of the new palace.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۱۲ ملکه ویکتوریا سنگ پایه قصر جدید را بر زمین نهاد
[ترجمه گوگل]در سال 1853 ملکه ویکتوریا سنگ بنای کاخ جدید را گذاشت

3. The foundation stone was laid on 27 July 1848 by the Duke of Cambridge.
[ترجمه ترگمان]این سنگ بنای یادبود دوک کمبریج در ۲۷ ژولای ۱۸۴۸ بر جای گذاشت
[ترجمه گوگل]سنگ پایه در روز 27 ژوئیه 1848 توسط دوک کمبریج گذاشته شد

4. Many believed that this means it is the foundation stone of the earliest basilica.
[ترجمه ترگمان]بسیاری بر این باورند که این بدان معنی است که این سنگ بنای قدیمی ترین basilica
[ترجمه گوگل]بسیاری معتقد بودند که این بدان معنی است که پایه سنگ قدیمیترین کلیسا است

5. He laid the foundation stone of the new greenhouse and later gave 150 guineas for its repair.
[ترجمه ترگمان]او سنگ بنای گلخانه جدید گذاشت و بعدا ۱۵۰ سکه طلا به repair داد
[ترجمه گوگل]او پایه سنگی گلخانه را گذاشت و بعد برای تعمیر آن 150 گینه را داد

6. Mr Knospe laid the foundation stone and drank his share of champagne at a party in his honor.
[ترجمه ترگمان]آقای Knospe سنگ پایه را گذاشت و در جشنی که به افتخارش داشت، شام پانی نوشید
[ترجمه گوگل]آقای نونپه سنگ بنای را گذاشت و سهم خود از شامپاین را در یک مهمانی افتاد

7. The foundation stone of the 519 feet structure was laid in 1891 and the complex opened at Whitsuntide 189
[ترجمه ترگمان]سنگ بنای این ساختمان در سال ۱۸۹۱ ساخته شد و مجتمع در Whitsuntide ۱۸۹ باز شد
[ترجمه گوگل]سنگ بنای ساختار 519 فوت در سال 1891 ساخته شد و این مجموعه در Whitsuntide 189 افتتاح شد

8. In fact, I laid the foundation stone on his behalf on 29 March 199
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، من این بنیاد را در روز ۲۹ مارس ۱۹۹ مورد بر روی او گذاشتم
[ترجمه گوگل]در واقع من سنگ بنای را از جانب او گذاشتم

9. Mr Gladstone laid the foundation stone.
[ترجمه ترگمان]آقای Gladstone سنگ بنای خود را گذاشت
[ترجمه گوگل]آقای گلدستون سنگ بنایی را گذاشت

10. The Lord Mayor was to have laid the foundation stone but he was taken ill last night so the Lady Mayoress is doing it instead.
[ترجمه ترگمان]آقای شهردار باید سنگ پایه را گذاشته باشد، اما دیشب بیمار شده بود بنابراین بانو mayoress در عوض این کار را می کند
[ترجمه گوگل]شهردار لرد که سنگ پایه را گذاشته بود اما شب گذشته بیمار شد و خانم بانوی شهردار آن را انجام می داد

11. A grand foundation stone laying ceremony for Asian Packaging Center Edifice was held yesterday.
[ترجمه ترگمان]مراسم برپا کردن یک سنگ بنای بزرگ برای مرکز بسته بندی Asian دیروز برگزار شد
[ترجمه گوگل]مراسم بزرگداشت بنیاد برای مراکز آسیا بسته بندی ادیفیکس دیروز برگزار شد

12. Without the foundation stone, the relationship may become unsteady and even get worse.
[ترجمه ترگمان]بدون سنگ بنای، رابطه ممکن است ناپایدار شود و حتی بدتر شود
[ترجمه گوگل]بدون سنگ پایه، این رابطه ممکن است ناپایدار باشد و حتی بدتر شود

13. We see employees as the foundation stone of the corporation.
[ترجمه ترگمان]ما کارمندان را به عنوان سنگ بنای شرکت می بینیم
[ترجمه گوگل]ما کارکنان را به عنوان پایه سنگ شرکت می بینیم

14. The foundation stone of copyright is the balance of interests between authors and the public, which has been break in digital age.
[ترجمه ترگمان]سنگ بنای کپی رایت تعادل منافع میان نویسندگان و عموم است، که در عصر دیجیتال از بین رفته است
[ترجمه گوگل]سنگ پایه کپی رایت، تعادل منافع بین نویسندگان و عموم است که در عصر دیجیتال شکسته شده است

15. Lack of understanding and trust of the foundation stone, the old friends, is familiar with strangers.
[ترجمه ترگمان]فقدان درک و اعتماد سنگ بنای قدیمی، دوستان قدیمی، با غریبه ها آشنا است
[ترجمه گوگل]فقدان درک و اعتماد از سنگ پایه، دوستان قدیمی، با غریبه ها آشنا است


کلمات دیگر: