پیدارکردنی، کشف کردنی، قابل کشف
discoverable
پیدارکردنی، کشف کردنی، قابل کشف
انگلیسی به فارسی
کشف
انگلیسی به انگلیسی
• capable of being discovered
جملات نمونه
1. Hath she any discoverable principle of being? "
[ترجمه ترگمان]آیا او همان اصل قابل کشف بودن را داشت؟ \"
[ترجمه گوگل]آیا او هر اصل قابل کشف بودن بودن را دارد؟ '
[ترجمه گوگل]آیا او هر اصل قابل کشف بودن بودن را دارد؟ '
2. True, there are several hundreds of such places discoverable in the track of the great war.
[ترجمه ترگمان]درست است که صدها چنین مکان هایی در مسیر جنگ بزرگ وجود دارند
[ترجمه گوگل]درست است، چندین صدها مکان قابل کشف در مسیر جنگ بزرگ وجود دارد
[ترجمه گوگل]درست است، چندین صدها مکان قابل کشف در مسیر جنگ بزرگ وجود دارد
3. Extension methods are less discoverable and more limited in functionality than instance methods.
[ترجمه ترگمان]روش های ضمیمه کم تر قابل کشف هستند و نسبت به روش های نمونه محدود هستند
[ترجمه گوگل]روشهای فرمت کمتر قابل کشف و محدودیت در عملکرد از روش نمونه هستند
[ترجمه گوگل]روشهای فرمت کمتر قابل کشف و محدودیت در عملکرد از روش نمونه هستند
4. Failure to report the discoverable work dangerous and accident in time.
[ترجمه ترگمان]عدم موفقیت در گزارش کار اکتشاف خطرناک و تصادف به موقع
[ترجمه گوگل]عدم گزارش کار قابل کشف خطرناک و تصادف در زمان
[ترجمه گوگل]عدم گزارش کار قابل کشف خطرناک و تصادف در زمان
5. This increases the importance of making interactions on your site as transparent and discoverable as possible.
[ترجمه ترگمان]این مساله اهمیت تعامل در سایت شما را تا حد ممکن شفاف و قابل بازیافت افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]این باعث افزایش اهمیت ایجاد تعاملات در سایت شما می شود تا به عنوان شفاف و قابل کشف باشد
[ترجمه گوگل]این باعث افزایش اهمیت ایجاد تعاملات در سایت شما می شود تا به عنوان شفاف و قابل کشف باشد
6. I am aware that my point is so prominent as to be discoverable immdiately.
[ترجمه ترگمان]می دانم که نکته من آنقدر برجسته است که قابل دیدن نیست
[ترجمه گوگل]من آگاه هستم که نکته من اینقدر برجسته است که قابل کشف است
[ترجمه گوگل]من آگاه هستم که نکته من اینقدر برجسته است که قابل کشف است
7. What happens when the efficient menu-driven user experience of the BlackBerry meets the discoverable new user experience of finger-driven touch?
[ترجمه ترگمان]چه اتفاقی می افتد وقتی که تجربه کاربر با منو کارآمد از بلک بری با تجربه یک کاربر جدید قابل کشف برخورد می کند؟
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی می افتد زمانی که تجربه کاربر منحصر به فرد منحصر به فرد BlackBerry با تجربه کاربری قابل کشف جدید از لمس انگشتی مطابقت می کند؟
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی می افتد زمانی که تجربه کاربر منحصر به فرد منحصر به فرد BlackBerry با تجربه کاربری قابل کشف جدید از لمس انگشتی مطابقت می کند؟
8. The application and physical infrastructure, much like applications in SOA, must be discoverable, manageable, and governable.
[ترجمه ترگمان]کاربرد و زیرساختار فیزیکی، مانند کاربردهای SOA، باید قابل کشف، قابل مدیریت، و قابل مدیریت باشد
[ترجمه گوگل]نرم افزار و زیرساخت های فیزیکی، بسیار شبیه به برنامه های کاربردی در SOA، باید قابل کشف، قابل کنترل و قابل کنترل باشند
[ترجمه گوگل]نرم افزار و زیرساخت های فیزیکی، بسیار شبیه به برنامه های کاربردی در SOA، باید قابل کشف، قابل کنترل و قابل کنترل باشند
9. I am aware that my point is so prominent as to be discoverable immediately.
[ترجمه ترگمان]می دانم که نکته من آن قدر برجسته است که بلافاصله قابل کشف شدن است
[ترجمه گوگل]من آگاه هستم که نقطه من به همان اندازه برجسته است که بلافاصله قابل کشف است
[ترجمه گوگل]من آگاه هستم که نقطه من به همان اندازه برجسته است که بلافاصله قابل کشف است
کلمات دیگر: