کلمه جو
صفحه اصلی

horseless


بی اسب، پیاده، موتوری

انگلیسی به فارسی

بیاسب، پیاده


بدون اسب، موتوری، خودرو (در سابق به اتومبیل میگفتند: کالسکه‌ی بیاسب a horseless carriage)


بی رحم


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: without a horse or not needing a horse.

• lacking a horse

جملات نمونه

1. An automobile was formerly called a horseless carriage.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین که قبلا ماشین اسب بی اسب نامیده می شد
[ترجمه گوگل]یک خودرو قبلا نامیده می شود حمل غلاف

2. He called it a horseless carriage.
[ترجمه ترگمان]بهش گفت کالسکه بی اسب
[ترجمه گوگل]او آن را یک حامل بی قید نامید

3. Not everyone welcomed the horseless carriage.
[ترجمه ترگمان]همه از کالسکه بی اسب استقبال نکردند
[ترجمه گوگل]همه از حمل و نقل بدون اسباب بازی استقبال نشدند

4. He dreamed of a horseless carriage.
[ترجمه ترگمان]خواب یک کالسکه بی اسب را می دید
[ترجمه گوگل]او روی حیاط بیسکوئیت خوابید

5. The precursor of the modern car was a horseless carriage with a petrol engine.
[ترجمه ترگمان]پری کورسور ماشین جدید یک کالسکه بی اسب با یک موتور بنزینی بود
[ترجمه گوگل]پیشروی از ماشین مدرن با یک موتور بنزینی یک کامیون بدون سیل بود


کلمات دیگر: