• hot fountains, hot baths (springs of water with naturally high temperatures)
hot springs
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. There are several hot springs in the area.
[ترجمه امیر] چندین چشمه آب گرم در این منطقه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]چندین چشمه آب گرم در این منطقه وجود دارد[ترجمه گوگل]چندین چشمه گرم در این منطقه وجود دارد
2. Iceland is full of hot springs, beautifully coloured rocks, and other natural wonders.
[ترجمه ترگمان]ایسلند پر از چشمه های آب گرم، صخره های رنگارنگ و شگفتی های طبیعی دیگر است
[ترجمه گوگل]ایسلند پر از چشمه های آب گرم، سنگ های زیبای رنگی و دیگر شگفتی های طبیعی است
[ترجمه گوگل]ایسلند پر از چشمه های آب گرم، سنگ های زیبای رنگی و دیگر شگفتی های طبیعی است
3. To the north are the hot springs of Banyas de Sant Loan.
[ترجمه ترگمان]در شمال، چشمه های آب گرم of د سنت Loan قرار دارند
[ترجمه گوگل]به شمال چشمه های Banyas de Sant Loan است
[ترجمه گوگل]به شمال چشمه های Banyas de Sant Loan است
4. The bacteria that inhabit the undersea hot springs fall into this group.
[ترجمه ترگمان]باکتری هایی که در چشمه های آب گرم undersea در این گروه زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]باکتری هایی که در زیر آب چشمه های گرم زندگی می کنند به این گروه می افتند
[ترجمه گوگل]باکتری هایی که در زیر آب چشمه های گرم زندگی می کنند به این گروه می افتند
5. The hot springs in the Jemez above us smelling of sulfur.
[ترجمه ترگمان]چشمه های آب گرم بالای سرمان بوی گوگرد می دهند
[ترجمه گوگل]چشمه های گرم در Jemez بالای ما بوی گوگرد
[ترجمه گوگل]چشمه های گرم در Jemez بالای ما بوی گوگرد
6. The lake is noted for its hot springs, steam jets and geysers.
[ترجمه ترگمان]دریاچه برای چشمه های آب گرم و فواره های بخار و geysers معروف است
[ترجمه گوگل]دریاچه برای چشمه های آب گرم، جت های بخار و جیزرهای آن اشاره شده است
[ترجمه گوگل]دریاچه برای چشمه های آب گرم، جت های بخار و جیزرهای آن اشاره شده است
7. The hot springs in the mountain smell of sulfur.
[ترجمه ترگمان]چشمه های آب گرم بوی گوگرد خوردند
[ترجمه گوگل]چشمه های آب گرم در کوهی از گوگرد
[ترجمه گوگل]چشمه های آب گرم در کوهی از گوگرد
8. Hot Springs boasts of being Clinton's boyhood home and the village of Hope of being his birthplace.
[ترجمه ترگمان]چشمه های آب گرم به خاطر دوران کودکی کلینتون و روستای امید که محل تولد اوست به خود می بالد
[ترجمه گوگل]هات اسپرینگز از داشتن خانهی دوران کودکی کلینتون و روستای امیدوار بودن محل تولد او است
[ترجمه گوگل]هات اسپرینگز از داشتن خانهی دوران کودکی کلینتون و روستای امیدوار بودن محل تولد او است
9. Much is known about Bath, where the hot springs were almost certainly venerated in the pre-Roman Iron Age.
[ترجمه ترگمان]بیشتر در مورد بث، جایی که چشمه های آب گرم به طور حتم در عصر آهن قبل از روم محترم شمرده می شدند، شناخته می شود
[ترجمه گوگل]بسیاری در مورد حمام شناخته شده است، جایی که چشمه های آب گرم تقریبا در عصر آهن پیش از رومی احترام می گذارند
[ترجمه گوگل]بسیاری در مورد حمام شناخته شده است، جایی که چشمه های آب گرم تقریبا در عصر آهن پیش از رومی احترام می گذارند
10. Stephenkang yi Hot Springs Resort has a unique large - scale air hotbath.
[ترجمه ترگمان]این تفریحگاه چشمه های آب گرم دارای یک hotbath هوای بسیار بزرگ است
[ترجمه گوگل]استیفن کینگ یی هات اسپرینگز توچال دارای یک کابین هوای عالی در مقیاس بزرگ است
[ترجمه گوگل]استیفن کینگ یی هات اسپرینگز توچال دارای یک کابین هوای عالی در مقیاس بزرگ است
11. Helen: Hot springs in Iceland? What are they like?
[ترجمه ترگمان]هلن: چشمه های آب گرم در ایسلند؟ آن ها چه شکلی هستند؟
[ترجمه گوگل]هلن: چشمه های گرم در ایسلند؟ آنها چه هستند؟
[ترجمه گوگل]هلن: چشمه های گرم در ایسلند؟ آنها چه هستند؟
12. Do you know something about hot springs?
[ترجمه ترگمان]تو چیزی راجع به چشمه آب گرم می دانی؟
[ترجمه گوگل]آیا چیزی در مورد چشمه های آب گرم می دانید؟
[ترجمه گوگل]آیا چیزی در مورد چشمه های آب گرم می دانید؟
13. Close to the fall are many tiny hot springs.
[ترجمه ترگمان]نزدیک به سقوط، چشمه های آب گرم خیلی کوچکی قرار دارند
[ترجمه گوگل]نزدیک به سقوط بسیاری از چشمه های آب گرم است
[ترجمه گوگل]نزدیک به سقوط بسیاری از چشمه های آب گرم است
14. These hot springs have become part of the residents everyday lives.
[ترجمه ترگمان]این چشمه های آب گرم به بخشی از زندگی روزمره مردم تبدیل شده اند
[ترجمه گوگل]این چشمه های آب گرم به بخشی از زندگی روزمره ساکنان تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]این چشمه های آب گرم به بخشی از زندگی روزمره ساکنان تبدیل شده است
کلمات دیگر: