کلمه جو
صفحه اصلی

hostile takeover

انگلیسی به انگلیسی

• (economics) external controlling of a company against the company's will

جملات نمونه

1. Granada mounted a hostile takeover bid for Forte.
[ترجمه ترگمان]گرانادا (غرناطه)یک پیشنهاد تصاحب خصمانه برای Forte برپا کرد
[ترجمه گوگل]گرانادا پیشنهاد فروپاشی خصمانه برای Forte ارائه داد

2. The company managed to fend off the hostile takeover bid.
[ترجمه ترگمان]این شرکت توانست پیشنهاد تصاحب خصمانه را دفع کند
[ترجمه گوگل]این شرکت موفق به فرار از پیشنهاد خرید خصمانه شد

3. He prevented a hostile takeover of the company.
[ترجمه ترگمان]او کنترل شرکت را از دست داده بود
[ترجمه گوگل]او مانع از جذب خصمانه شرکت شد

4. Family control would prevent any hostile takeover or greenmail attempt.
[ترجمه ترگمان]کنترل خانواده از هر اقدام خصمانه یا سو قصد جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]کنترل خانواده مانع از انجام هرگونه اقدام خصمانه و یا تلاش سبز می شود

5. But it's now facing a hostile takeover bid by a Suffolk based-brewery, Greene King.
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر با پیشنهاد تصاحب خصمانه بر روی آبجوسازی، پادشاه گرین مواجه است
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر با یک پیشنهاد خرید خصمانه توسط یک بوستان بر پایهی سویلفک، گرین کینگ مواجه شده است

6. Jobs under threat . . . Dowty loses the hostile takeover battle.
[ترجمه ترگمان](جابز)تحت تهدید، نبرد تصاحب خصمانه را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]مشاغل تحت تهدید داتی ضربات خصمانه را از دست می دهد

7. T Cowie was not successful in its £32m hostile takeover bid for Henlys.
[ترجمه ترگمان]تی cowie در پیشنهاد تصاحب خصمانه ۳۲ میلیون دلاری خود برای Henlys موفق نبوده است
[ترجمه گوگل]T Cowie در پیشنهاد پاداش پنهانی دشمنانه خود برای Henlys موفق نشد

8. Fund management launched a $ 9-billion hostile takeover bid -- an unprecedented move in a generally cozy industry.
[ترجمه ترگمان]مدیریت صندوق یک پیشنهاد تصاحب خصمانه ۹ میلیارد دلاری را آغاز کرد - - حرکتی بی سابقه در یک صنعت به طور کلی راحت
[ترجمه گوگل]مدیریت صندوق پیشنهاد خرید 9 میلیارد دلاری خصمانه را راه اندازی کرد - یک حرکت بی سابقه در یک صنعت به طور کلی دنج

9. Round one to Morlands . . . brewery fight off hostile takeover.
[ترجمه ترگمان]دور یکی از مسابقات شرکت آبجوسازی شرکتی که باه اش مخالف بود
[ترجمه گوگل]دور اول به Morlands آبجوسازی با برداشت خصمانه مبارزه می کند

10. Of course, in a bad year when the hostile takeover would be the re - emergence.
[ترجمه ترگمان]البته، در یک سال بد زمانی که تصاحب خصمانه، ظهور مجدد است
[ترجمه گوگل]البته، در یک سال بد، زمانی که جذب خصمانه دوباره ظهور خواهد شد

11. Hostile takeover in time, will also introduce various forms of anti - takeover measures.
[ترجمه ترگمان]به هنگام تصاحب خصومت آمیز در زمان، انواع مختلفی از اقدامات ضد تصاحب را نیز به اجرا در خواهد آورد
[ترجمه گوگل]ضبط خصمانه در زمان، همچنین اشکال مختلف اقدامات ضد تحرک را معرفی می کند

12. Hostile takeover, compared to friendly takeover, gets its name for the characteristic of hostility toward target company by bidder.
[ترجمه ترگمان]تصاحب خصومت آمیز، در مقایسه با تصاحب دوستانه، نام خود را برای مشخصه خصومت نسبت به شرکت هدف با پیشنهاد دهنده می گیرد
[ترجمه گوگل]تصاحب خصومت آمیز، در مقایسه با جذب دوستانه، نام خود را برای خصیصه خصومت نسبت به شرکت های هدف توسط طرفین می گیرد

13. A company that was trying to repel a hostile takeover.
[ترجمه ترگمان]یه شرکت که می خواسته یه معامله خصمانه رو دفع کنه
[ترجمه گوگل]شرکتی که سعی در غلبه بر نفوذ خصمانه داشت

14. Their rival company is planning a hostile takeover.
[ترجمه ترگمان]شرکت رقیب آن ها در حال برنامه ریزی برای تصاحب خصمانه است
[ترجمه گوگل]شرکت رقیب خود برنامه ریزی برای غلبه بر خصومت است

15. A Shenbao An extension of the hostile takeover sparked strong resistance in the industry.
[ترجمه ترگمان]کاهش اشغال خصمانه، مقاومت شدید در این صنعت را برانگیخت
[ترجمه گوگل]A Shenbao پس از تحویل خصمانه، مقاومت شدیدی در صنعت ایجاد شد

پیشنهاد کاربران

تصاحب خصمانه


کلمات دیگر: