کلمه جو
صفحه اصلی

guardedly


بااحتیاط، محتاطانه، باسنجش

انگلیسی به فارسی

محافظت شده


انگلیسی به انگلیسی

• in a guarded manner; cautiously; carefully

جملات نمونه

1. "I am happy, so far," he says guardedly.
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" من خوشحالم، تا کنون \"
[ترجمه گوگل]او می گوید: 'من خوشحال هستم، تا کنون '

2. They are guardedly optimistic that the market is on the road to recovery.
[ترجمه ترگمان]آن ها guardedly خوشبین هستند که بازار در مسیر بهبود است
[ترجمه گوگل]آنها خوشبین هستند که بازار در حال پیشرفت است

3. He grunted guardedly, as he heaved off his overshoes.
[ترجمه ترگمان]guardedly که he را درمی آورد زیر لب غرغر می کرد
[ترجمه گوگل]او به طور مرتب تحت فشار قرار گرفت، همانطور که او را به حال خود رها کرد

4. I want to be a guardian angel, guardedly you for ever and a day.
[ترجمه ترگمان]من می خواهم یک فرشته نگهبان باشم، تو هر روز و هر روز
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک فرشته نگهبان باشم که همیشه و همیشه روزگار شماست

5. The driver nodded guardedly. The rest of us were silent.
[ترجمه ترگمان]راننده guardedly را تکان داد بقیه ما ساکت بودیم
[ترجمه گوگل]راننده با صدای بلند گفت: بقیه ما ساکت بودند

6. Are they confident (at least guardedly so) in success?
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها بااعتماد به نفس (حداقل guardedly)در موفقیت هستند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها اعتماد به نفس (حداقل محافظه کارانه) در موفقیت دارند؟

7. Solomon is guardedly hopeful that these trends can be reversed if societies learn to use water more efficiently and if they adhere to 3 broad principles, the first and foremost being social equity.
[ترجمه ترگمان]سولومون guardedly است که این گرایش ها می توانند برعکس شوند اگر جوامع یاد بگیرند از آب بهتر استفاده کنند و اگر به ۳ اصل گسترده پایبند باشند، اولین و مهم ترین سرمایه اجتماعی است
[ترجمه گوگل]سولومن امیدوار است که اگر این جوامع یاد بگیرند که از آب به طور موثرتری استفاده کنند و اگر به سه اصل عام توجه داشته باشند، اولویت اصلی عدالت اجتماعی است، امیدواریم که این روند را از بین ببریم

8. Across China, Westerners had only recently -- and guardedly -- been allowed to travel about, provided that they did not break the country's often invisible rules or court its untainted women.
[ترجمه ترگمان]در سراسر چین، غربی ها به تازگی - - و guardedly - - اجازه سفر به آن را داشتند، به شرطی که اغلب قوانین نامریی کشور را زیر پا بگذارند و یا زنان untainted را به دادگاه بکشانند
[ترجمه گوگل]در سراسر چین، غربی ها به تازگی - و به طور مرتب - مجاز به سفر بودند، با این که قوانین غالبا نامرئی کشور را شکست ندادند و یا دادگاه هایشان را نداشتند

9. You go to Jerusalem or Ramallah; you stand there "guardedly optimistic" in public; in private, you try to move a comma, but the Israelis or Palestinians move a semicolon to block your comma.
[ترجمه ترگمان]شما به اورشلیم یا رام الله بروید؛ شما در آنجا می ایستید \"خوش بینانه\" در مردم؛ در خلوت، شما سعی می کنید یک ویرگول را تکان دهید، اما اسرائیلی ها یا فلسطینی ها a را برای مسدود کردن ویرگول به حرکت در می اورند
[ترجمه گوگل]شما به اورشلیم یا رام الله بروید؛ شما در عموم وجود دارد 'حفظ امنیت عمیق'؛ در حالت خصوصی، شما سعی می کنید یک کاما را حرکت دهید، اما اسرائیلی ها یا فلسطینی ها یک سمیکال را برای جابهجایی کاما خود حرکت می دهند

10. Smiling guardedly at me, she selected a couple of pomfrets and held them out to me.
[ترجمه ترگمان]guardedly به من لبخند زد، یک جفت of انتخاب کرد و آن ها را پیش من نگه داشت
[ترجمه گوگل]لبخند زدن به من به طور مرتب، او یک زن و شوهر از pomfrets را انتخاب کرد و آنها را به من برگزار کرد

11. As a clinician, Mukherjee is only guardedly optimistic.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک متخصص بالینی، مخرجی تنها خوش بین است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک پزشک، Mukherjee تنها محافظت از خوش بینی است

12. Piotr wrote poetry himself, less prolifically and more guardedly.
[ترجمه ترگمان]پی وتر شعر خود را، less و more، می نوشت
[ترجمه گوگل]پیتر اشعار خودش را نوشت و آن را کمتر و به طور مرتب بیشتر کرد

13. I use the word "Internet" guardedly because I believe in another 18 months or so, we won't be using it at all.
[ترجمه ترگمان]من از کلمه \"اینترنت\" استفاده می کنم چون به ۱۸ ماه دیگر اعتقاد دارم، یا به همین دلیل، ما از آن استفاده نخواهیم کرد
[ترجمه گوگل]من از کلمه 'اینترنت' به طور امن استفاده می کنم، زیرا به 18 ماه دیگر اعتقاد دارم، ما از آن استفاده نمی کنیم

14. The victim's sister guardedly backed the decision, saying "We hope this torture [for the family] achieves something.
[ترجمه ترگمان]خواهر قربانی guardedly از این تصمیم پشتیبانی کرد و گفت: \" ما امیدواریم که این شکنجه [ برای خانواده ] به چیزی دست یابد
[ترجمه گوگل]خواهر قربانی اوباما این تصمیم را پشت سر گذاشت و گفت: 'ما امیدواریم این شکنجه [برای خانواده] چیزی به دست آورد


کلمات دیگر: