کلمه جو
صفحه اصلی

disambiguation

انگلیسی به فارسی

ابهامزدایی


انگلیسی به انگلیسی

• clarification that comes after removal of ambiguity; establishment of a single grammatical interpretation

جملات نمونه

1. Word sense disambiguation may be seen as a knowledge-intensive problem.
[ترجمه ترگمان]ابهام زدایی معنی کلمه ممکن است به عنوان یک مساله دانش محور دیده شود
[ترجمه گوگل]ابهام واژگانی معنایی ممکن است به عنوان یک مشکل دانش فشرده دیده شود

2. But in actuality, disambiguation is not unprincipled and random; rather, it is usually quite predictable.
[ترجمه ترگمان]اما در واقعیت، ابهام زدایی از اصول و نظم نیست بلکه اغلب کاملا قابل پیش بینی است
[ترجمه گوگل]اما در حقیقت، ابهام در حالت بی قاعده و تصادفی نیست؛ بلکه معمولا کاملا قابل پیش بینی است

3. Cross reference - which requires the disambiguation of word senses in the definitions to control the spread of activation caused by cross-referencing.
[ترجمه ترگمان]مرجع متقابل - که به ابهام زدایی معنایی کلمات در تعاریف نیاز دارد تا گسترش فعالیت ناشی از ارجاع متقابل را کنترل نماید
[ترجمه گوگل]مرجع صلیبی - که به تعبیر واژگان واژگانی در تعاریف نیاز دارد تا کنترل گسترش گسترش فعالیتهای مرتبط با ارجاع را انجام دهد

4. For other uses, see Panda (disambiguation) and Panda Bear (disambiguation).
[ترجمه ترگمان]پاندا برای مصارف دیگر از پاندا (disambiguation)و خرس پاندا (ابهام زدایی)استفاده می کند
[ترجمه گوگل]برای استفاده های دیگر، نگاه کنید به پاندا (ابهامزدایی) و Panda Bear (ابهامزدایی)

5. For other uses, see Bel canto ( disambiguation ).
[ترجمه ترگمان]برای استفاده های دیگر، \"Bel canto\" را ببینید
[ترجمه گوگل]برای استفاده های دیگر، Bel Canto را ببینید (ابهامزدایی)

6. For other uses, see Turkish Delight ( disambiguation ).
[ترجمه ترگمان]برای استفاده های دیگر، دیدن سعادت Delight ترکی است
[ترجمه گوگل]برای استفاده های دیگر، نگاه کنید به Delight ترک (ابهامزدایی)

7. Syntacticambiguity disambiguation and target - language generation treatment are two important stages of hybrid Chinese - English machine translation.
[ترجمه ترگمان]ابهام زدایی Syntacticambiguity و عملیات تولید زبان هدف دو مرحله مهم ترجمه ماشینی چینی - انگلیسی است
[ترجمه گوگل]ابهام syntacticignigibility و روش تولید نسبی هدف - دو مرحله مهم ترجمه هیبرید چینی و انگلیسی است

8. In this thesis, we proposed a novel authorship disambiguation approach to solve the information shortage problem and the information ambiguity problem.
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه، ما یک رویکرد ابهام زدایی را برای حل مساله کمبود اطلاعات و مشکل ابهام اطلاعات پیشنهاد کردیم
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه، ما یک رویکرد ابهام نویسندگی نوین برای حل مشکل کمبود اطلاعات و مشکل ابهام اطلاعات پیشنهاد کردیم

9. The bottleneck of word sense disambiguation ( WSD ) is lack of large scale, high - quality word sense annotated corpus.
[ترجمه ترگمان]The کلمات ابهام زدایی معنایی کلمات (WSD)فقدان مقیاس بزرگ و معنایی کلمات با کیفیت بالا است
[ترجمه گوگل]تنگنا از ابهام در معنای کلمه (WSD) فقدان مقیاس بزرگ، کپسول حاشیه نویسی با کیفیت بالا با کیفیت بالا است

10. On the basis of this formalized system, NLP-oriented disambiguation knowledge along with its representation formulism and application strategy is given.
[ترجمه ترگمان]بر پایه این سیستم صوری، دانش ابهام زدایی با محور افقی همراه با استراتژی نمایش و استراتژی کاربرد آن داده شده است
[ترجمه گوگل]بر اساس این سیستم رسمی، دانش ابهام نویسی گرا NLP همراه با فرمولاسیون نمایش و استراتژی کاربرد آن ارائه شده است

11. Word sense disambiguation is one of the difficult problems in natural language processing.
[ترجمه ترگمان]ابهام زدایی معنایی کلمات یکی از مشکلات دشوار در پردازش زبان طبیعی است
[ترجمه گوگل]ناسازگاری معنایی کلمه یکی از مشکلات دشوار در پردازش زبان طبیعی است

12. A new method of polysemant meaning disambiguation is provided.
[ترجمه ترگمان]یک روش جدید برای ابهام زدایی معنایی کلمات ارائه شده است
[ترجمه گوگل]یک روش جدید از چندجمله ای به معنای ابهام ارائه شده است

13. Word Sense Disambiguation ( WSD ) is a difficult issue in many fields, e.
[ترجمه ترگمان]disambiguation Sense (WSD)یک مساله دشوار در بسیاری از زمینه ها (مثلا)است
[ترجمه گوگل]ناسازگاری Word Sense (WSD) یک مسئله دشوار در بسیاری از زمینه ها است

14. Besides maximum matching, many other disambiguation algorithms have been proposed. Various information are used in the disambiguation process.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر تطابق بیشینه، بسیاری از الگوریتم های ابهام زدایی دیگر نیز پیشنهاد شده اند اطلاعات مختلفی در فرآیند ابهام زدایی به کار می رود
[ترجمه گوگل]علاوه بر تطبیق حداکثر، بسیاری از الگوریتم های ابهام دیگری نیز پیشنهاد شده اند اطلاعات مختلف در فرایند تکرار استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

disambiguation ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: ابهام زدایی
تعریف: از بین بردن ابهام


کلمات دیگر: