کلمه جو
صفحه اصلی

churchgoer


کسی که مرتب به کلیسا می رود، کلیسا رو، مذهبی، کلیسارو

انگلیسی به فارسی

کسی که مرتب به کلیسا می‌رود، کلیسا رو، مذهبی


کلیسا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: churchgoing (adj.), churchgoing (n.)
• : تعریف: one who attends church, esp. on a regular basis.

• person who regularly attends church
a churchgoer is a person who goes to church regularly.

جملات نمونه

1. He's never been a regular churchgoer.
[ترجمه ترگمان]او هرگز یک کلیسا معمولی نبوده است
[ترجمه گوگل]او هرگز به طور منظم کلیسا نبوده است

2. Janir looked as solemn as a churchgoer.
[ترجمه ترگمان]Janir مثل کلیسا پر هیبت و وقار به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]Janir به عنوان یک قهرمان کلیسا نگاه کرد

3. If this makes me a churchgoer, then so be it.
[ترجمه ترگمان]اگه این منو کلیسا می سازه، پس همین طور
[ترجمه گوگل]اگر این باعث می شود که من یک کلیسا باشم، پس باید این کار را کرد

4. Rare honour: A 90-year-old churchgoer has been given a rare honour.
[ترجمه ترگمان]یک افتخار نادر: یک churchgoer ۹۰ ساله به یک افتخار نادر داده شده است
[ترجمه گوگل]افتخار نادر یک کلیسای گرای 90 ساله یک افتخار نادر است

5. The average churchgoer gave £ 50 a week, 30p more than in 198
[ترجمه ترگمان]متوسط churchgoer ۵۰ پوند در هفته و ۳۰ میلیون پوند بیشتر از ۱۹۸ پوند در سال به شما داد
[ترجمه گوگل]به طور متوسط ​​کلیسای گرایان 50 پوند در هفته، بیشتر از 30 درصدی در سال 1981 بود

6. Now, however, he became a churchgoer too.
[ترجمه ترگمان]اما به هر حال او کلیسا هم کلیسا می رفت
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، با این حال، او نیز تبدیل به یک کلیسا بود

7. Chequita Jones, a churchgoer in the Columbia area, thinks saggy jeans and micro-mini skirts at church are a byproduct, at least in part, of trends in Hollywood and the music industry.
[ترجمه ترگمان]Chequita جونز، a در منطقه کلمبیا، فکر می کند که شلوار جین و دامن های مینی ون کوچک در کلیسا، حداقل بخشی از گرایش ها در هالیوود و صنعت موسیقی است
[ترجمه گوگل]چکیاتا جونز، یک کلیسای سیاه در منطقه کلمبیا، فکر می کند که شلوار جین و دامن های میکرو مینی در کلیسا، یک محصول جانبی است، حداقل بخشی از روند در هالیوود و صنعت موسیقی

8. Because of the snowstorm, the churchgoer did not go to church.
[ترجمه ترگمان]کلیسا به خاطر بارش برف کلیسا به کلیسا نرفت
[ترجمه گوگل]به دلیل برف و باران، کلیسا به کلیسا رفت

9. Being a very pious churchgoer, she visits church, rain and voluntarily takes part in every ceremony.
[ترجمه ترگمان]چون a بسیار پرهیزگار است، به کلیسا می رود، باران می بارد و داوطلبانه در هر مراسم شرکت می کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک کلیسای ممتاز، از کلیسا، باران بازدید می کند و به طور داوطلبانه در هر مراسم شرکت می کند

10. Endris, raised Catholic but an infrequent churchgoer, closed his eyes and said a silent prayer over and over: Lord, I need you, now.
[ترجمه ترگمان]کاتولیک، کاتولیک بزرگ، اما در کلیسا به کلیسا می رفت، چشمانش را می بست و دعا می خواند و دعا می خواند: خدایا، حالا به تو احتیاج دارم
[ترجمه گوگل]اندریس، کاتولیک را مطرح کرد، اما یک کلیسای غریب، چشمانش را بست و گفت: نماز بی سر و صدا بیش از حد پروردگار، من اکنون به تو نیاز دارم

11. I hadn’t been a regular churchgoer since I left home for Georgetown in 196 and I’d stopped singing in the church choir a few years before then.
[ترجمه ترگمان]از زمانی که در سال ۱۹۶ به خانه جورج تاون رفتم، یک churchgoer معمولی نبودم و چند سال قبل از آن، در جایگاه کر کلیسا آواز خواندن را متوقف کرده بودم
[ترجمه گوگل]من از زمانی که من در سال 1969 برای جورجتاون به خانه خود برای ژورگتونا رفتم، چندین ساله بودم، و من چند سال قبل از آن در گروه کریم کلیسا آواز خواندم

12. A graduate of a tough Catholic high school in Mineola, Long Island, Gerstner remains a devout churchgoer.
[ترجمه ترگمان]فارغ التحصیل دبیرستان سخت کاتولیک در Mineola، لانگ آیلند، Gerstner یک churchgoer devout است
[ترجمه گوگل]فارغ التحصیل دبیرستان دشوار کاتولیک در Mineola، لانگ آیلند، Gerstner همچنان یک کلیسای مقدس باقی مانده است

13. He was a very good family man and an ardent churchgoer.
[ترجمه ترگمان]مرد بسیار خوبی بود و کلیسا پر شور و هیجان بود
[ترجمه گوگل]او یک مرد بسیار خوب و یک کلیسا بود

14. The increase in house churches is partly due to lack of space at official churches, according to Jacob Sun, a 38-year-old house churchgoer.
[ترجمه ترگمان]به گفته یعقوب سان، یک خانه ۳۸ ساله در حال افزایش در کلیساهای رسمی تا حدودی به دلیل عدم وجود فضای در کلیساهای رسمی است
[ترجمه گوگل]طبق Jacob Sun، یک کلیسای مذهبی خانه 38 ساله، افزایش کلیساهای خانگی به علت کمبود فضایی در کلیساهای رسمی است


کلمات دیگر: