کلمه جو
صفحه اصلی

house of cards


(ساختمان یا طرح و غیره) پوشالی، سرهم بندی شده، سست بنیاد

انگلیسی به فارسی

(ساختمان یا طرح و غیره) پوشالی، سرهمبندی شده، سست بنیاد


خانه کارت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any structure, plan, arrangement, or the like that will collapse or fail because of its flimsiness.

• situation or structure which is unstable or in constant danger of collapse; structure which is made by balancing playing cards one on top of another

جملات نمونه

1. Or building a house of cards.
[ترجمه ترگمان]یا ساختن یه خونه پر از کارت
[ترجمه گوگل]یا ساخت یک خانه از کارت

2. If the house of cards that is the budget agreement should shiver, skin the Madagascarians.
[ترجمه ترگمان]اگر خانه کارت ها که توافق بودجه است، باید بلرزد، پوست the
[ترجمه گوگل]اگر خانه کارت که توافق بودجه است، باید تکان خورد، Madagascarians پوست

3. Alongside the urge to blow down the house of cards comes a tender impulse towards reconstruction.
[ترجمه ترگمان]در کنار نیاز به ضربه زدن به پایین خانه، انگیزه ای لطیف برای بازسازی وجود دارد
[ترجمه گوگل]همراه با تمایل به منفجر کردن خانه کارتها، منجر به تسریع روند بازسازی می شود

4. His proposal was nothing but a house of cards.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد او چیزی جز یک خانه ورق نبود
[ترجمه گوگل]پیشنهاد او چیزی جز یک خانه از کارت نبود

5. They do not apart like a house of cards if The Relationship doesn't work out.
[ترجمه ترگمان]اگر این رابطه عملی نشود، آن ها مانند یک خانه کارت بازی نمی کنند
[ترجمه گوگل]اگر ارتباطی کار نمی کند، آنها از یک خانه کارت جدا نمی شوند

6. Our lives are like a house of cards.
[ترجمه ترگمان] زندگی ما مثل یه خونه پوشالی - ه
[ترجمه گوگل]زندگی ما مثل خانه کارت است

7. But the Federation is like a house of cards: disturb one and the whole structure wobbles.
[ترجمه ترگمان]اما فدراسیون مانند یک خانه کارت است: یکی و کل ساختار را برهم بزنید
[ترجمه گوگل]اما فدراسیون مانند یک خانه از کارت است: مزاحم یک و کل ساختار wobbles

8. The empire collapsed like a house of cards, and the republic was again proclaimed.
[ترجمه ترگمان]امپراطوری، مانند یک خانه کارت فرو ریخت، و جمهوری دوباره اعلام شد
[ترجمه گوگل]امپراتوری مانند یک خانه از کارت ها فرو ریخت و جمهوری دوباره اعلام شد

9. I tried to build a house of cards but is soon toppled down.
[ترجمه ترگمان]سعی کردم یک خانه کارت درست کنم، اما خیلی زود واژگون شد
[ترجمه گوگل]من سعی کردم خانه ای از کارت ها بسازم اما به زودی سرنگون شد

10. As the stress continues to build, the financial house of cards is beginning to fall.
[ترجمه ترگمان]با ادامه تنش، خانه مالی کارت ها شروع به پایین آمدن می کند
[ترجمه گوگل]همانطور که استرس همچنان ادامه دارد، خانه مالی کارت ها شروع به سقوط می کند

11. The enormous national debt amassed in the last eight years makes all this apparent prosperity nothing but a house of cards.
[ترجمه ترگمان]بدهی های عظیم ملی جمع آوری شده در هشت سال گذشته، همه این شکوفایی ظاهری را فقط یک خانه کارت می داند
[ترجمه گوگل]بدهی های عظیم ملی در هشت سال گذشته جمع شده و باعث می شود همه این رونق ظاهری چیزی جز یک خانه از کارت باشد

12. The whole model of race-linked characteristics ensuring success in sport has the solidity of a house of cards.
[ترجمه ترگمان]کل مدل مربوط به خصوصیات رقابتی که کسب موفقیت در ورزش را تضمین می کند استحکام خانه کارت را دارد
[ترجمه گوگل]کل مدل ویژگی های مرتبط با مسابقه که موفقیت در ورزش را تضمین می کند، دارای استحکام یک خانه کارت است

13. Their plan for a trip to Europe proved to be just a house of cards.
[ترجمه ترگمان]برنامه آن ها برای سفر به اروپا ثابت کرد که تنها یک خانه کارت است
[ترجمه گوگل]طرح خود را برای سفر به اروپا ثابت کرد که فقط یک خانه از کارت است

14. But on these sound foundations, Iceland has also built a financial house of cards.
[ترجمه ترگمان]اما ایسلند بر روی این پایه منطقی نیز یک خانه مالی برای خود ساخته است
[ترجمه گوگل]اما در این بنیادهای صوتی، ایسلند نیز یک خانه مالی از کارت ها را ساخته است

پیشنهاد کاربران

هر طرح و برنامه ضعیف و ناپایداری


کلمات دیگر: