کلمه جو
صفحه اصلی

hot flash


(پزشکی - احساس حرارت در سطح بدن به ویژه در زن های یائسه) گر گرفتگی

انگلیسی به فارسی

فلاش داغ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a feeling of heat flooding over the body, esp. experienced by women during menopause.

• sudden sensation of heat, sudden feeling of being hot

جملات نمونه

1. As annoying as hot flashes may be, remember that menopause is a temporary condition.
[ترجمه ترگمان]ممکن است به خاطر داشته باشید که یائسگی یک شرط موقتی است
[ترجمه گوگل]به عنوان مزاحم به عنوان گرما ممکن است، به یاد داشته باشید که یائسگی یک وضعیت موقت است

2. Credited with everything from obliterating hot flashes to relieving pain, soy is one of the current health-media darlings.
[ترجمه ترگمان]Credited با همه چیز از نابودی فلاش های hot تا تسکین درد، سویا یکی از عزیزان من است
[ترجمه گوگل]سویا یکی از محبوب ترین رسانه های سلامت است

3. Estrogen replacement relieves such symptoms of menopause as hot flashes and night sweats, reduces bone loss and relieves vaginal dryness.
[ترجمه ترگمان]جایگزینی Estrogen، این علائم یائسگی را به عنوان flashes داغ و عرق شب از بین می برد، کاهش استخوان را کاهش می دهد و خشکی واژینال می کاهد
[ترجمه گوگل]جایگزینی استروژن باعث از بین بردن علائم یائسگی مانند گرگرفتگی و عرق شبانه، کاهش استخوان و کاهش خشکی واژن می شود

4. Hot flashes are associated with reduced estrogen production and the way the body regulates temperature.
[ترجمه ترگمان]فلاش های پایه با کاهش تولید استروژن و نحوه تنظیم دمای بدن مرتبط هستند
[ترجمه گوگل]فلاش های داغ با کاهش تولید استروژن و نحوه تنظیم دمای بدن همراه است

5. Helps to relieve hot flash and improves sleeping quality.
[ترجمه ترگمان]به کاهش فلاش داغ و بهبود کیفیت خواب کمک می کند
[ترجمه گوگل]کمک می کند تا فلش داغ را کاهش دهد و کیفیت خواب را بهبود بخشد

6. What Happens During A Hot Flash?
[ترجمه ترگمان]در طی یک فلاش گرم چه اتفاقی افتاد؟
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی می افتد در طول یک فلاش داغ؟

7. Keep a hot flash journal.
[ترجمه ترگمان]یک نشریه فلاش داغ داشته باشید
[ترجمه گوگل]یک مجله فلش داغ نگه دارید

8. Sleeping pills are not recommended for women who awake because of hot flashes.
[ترجمه ترگمان]قرص های خواب آور برای زنانی که به خاطر فلاش داغ بیدار می شوند توصیه نمی شود
[ترجمه گوگل]قرص خواب برای زنان توصیه نمی شود که به خاطر گرگرفتگی بیدار شوند

9. If one of us goes through menopause, we all suffer a collective hot flash.
[ترجمه ترگمان]اگر یکی از ما از طریق یائسگی برود، همه ما دچار یک فلاش داغ جمعی می شویم
[ترجمه گوگل]اگر یکی از ما از طریق یائسگی برود، همه ما یک فلاش جمعی رنج می بریم

10. But besides estrogen therapy there are no medical therapies known to stop the hot flashes and improve sleep.
[ترجمه ترگمان]اما به غیر از درمان استروژن، هیچ درمانی درمانی وجود ندارد که بتواند فلاش داغ را متوقف کرده و خواب را بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]اما علاوه بر درمان استروژن، درمان های پزشکی نیز برای متوقف کردن گرگرفتگی و بهبود خواب وجود ندارد

11. They also wore monitors that measured changes in skin conductance during a hot flash.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین مونیتور به پا کردند که تغییرات اندازه گیری شده در رسانایی در طول یک فلاش داغ را اندازه گیری کردند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین مانیتورهایی را که تغییرات در رسانایی پوست را در طی یک فلاش گرم اندازه گیری کردند، پوشانده بودند

12. In addition to spicy foods, caffeine and alcohol can disrupt sleep and trigger a hot flash.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر غذاهای تند، کافئین و الکل می توانند باعث اختلال خواب و ایجاد یک فلاش داغ شوند
[ترجمه گوگل]علاوه بر غذاهای تند، کافئین و الکل می توانند خواب را مختل کرده و موجب فلاش گرم شوند

پیشنهاد کاربران

پزشکی: احساس حرارت در سطح بدن به ویژه در زن های یائسه
گر گرفتگی


کلمات دیگر: