1. The solicitude shown him by his neighbours after robbery touched him deeply.
[ترجمه ترگمان]بعد از دزدی، دلواپسی همسایه ها او را به او نشان داد
[ترجمه گوگل]مشروعیت او توسط همسایگان او نشان داده شده است پس از سرقت او را عمیقا لمس کرد
2. I was touched by his solicitude for the boy.
[ترجمه ترگمان]من از نگرانی او برای پسرک متاثر شدم
[ترجمه گوگل]من با توجه به علاقه او به این پسر لمس شدم
3. She was grateful to him for his solicitude.
[ترجمه ترگمان]به خاطر نگرانی او از او سپاس گزار بود
[ترجمه گوگل]او از جانب او سپاسگزار بود
4. He is full of tender solicitude towards my sister.
[ترجمه ترگمان]او سرشار از نگرانی و علاقه به خواهر من است
[ترجمه گوگل]او پر از مشورت مناقصه نسبت به خواهر من است
5. He found her solicitude touching but Modigliani dismissed her, calling her a milksop.
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که نگرانی او را از دست می دهد، اما Modigliani او را مرخص می کرد و او را جوان milksop می نامید
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که دغدغه اش دچار لمس است اما مودیلیانی او را رد کرد و او را به عنوان یک دختر جوان انتخاب کرد
6. She was grateful to him for his solicitude and the tale came slowly out.
[ترجمه ترگمان]به خاطر نگرانی او از او سپاسگزار بود و این داستان به تدریج خاموش شد
[ترجمه گوگل]او به خاطر مشورت او سپاسگزار بود و داستان به آرامی بیرون آمد
7. He smiled again, that smile of solicitude and pain, and turned his eyes away.
[ترجمه ترگمان]دوباره لبخند زد، لبخندی حاکی از دلواپسی و درد کشید و چشمانش را برگرداند
[ترجمه گوگل]او دوباره لبخند زد، لبخند زدگی و درد و چشم ها را دور کرد
8. Solicitude for the future of a race like this is not in order.
[ترجمه ترگمان]solicitude برای آینده رقابتی مثل این به ترتیب نیست
[ترجمه گوگل]خوشبختی برای آینده یک مسابقه مثل این نیست
9. This show humanistic solicitude to educatee, worth to learn.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که توجه انسان گرایانه به educatee ارزش یاد گرفتن را دارد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که انسانیت به آموزش، ارزش یادگیری است
10. Your solicitude was a great consolation to me.
[ترجمه ترگمان]نگرانی شما برای من مایه تسلای خاطر بود
[ترجمه گوگل]مشورت شما برای من دلسوزانه بود
11. Wrist sphygmomanometer shows consideration everywhere and solicitude everywhen.
[ترجمه ترگمان]Wrist sphygmomanometer در همه جا توجه و توجه را به خود جلب می کند
[ترجمه گوگل]اسپوفومومومتر مچ دست هر زمان و هر جا مورد توجه قرار می گیرد
12. Marx's communication theory and more becomes one shown solicitude for by people showing learning.
[ترجمه ترگمان]نظریه ارتباطات مارکس و بیشتر به یک نگرانی نشان داده شده برای افرادی تبدیل می شود که یادگیری را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]تئوری ارتباطات مارکس و بیشتر، یکی از مواردی است که توسط افرادی که در حال یادگیری هستند، نشان داده می شود
13. Her mother and sisters were spared much solicitude on her account.
[ترجمه ترگمان]مادر و خواهرانش در مورد او خیلی نگران بودند
[ترجمه گوگل]مادر و خواهرانش در مورد حساب او بسیار نگران بودند
14. A solicitude for you. Precisely because " on you depends tomorrow ".
[ترجمه ترگمان]یک دلواپسی برای تو دقیقا به این خاطر که \"بستگی به فردا دارد\"
[ترجمه گوگل]یک مشاوره برای شما دقیقا به این دلیل که 'به فردا بستگی دارد'
15. Italy was the object of a third's solicitude.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، ایتالیا برای یک سوم نگرانی بود
[ترجمه گوگل]ایتالیا هدف از مشورت سوم بود