1. I ate a trifle for dinner rather than a vast meal.
شام عوض یک وعده غذای حسابی، یک کم خوردم
2. Waiter spends only a trifle of his time in studying French.
والتر فقط اندکی از وقتش را صرف مطالعه زبان فرانسوی می کند
3. At our meetings Alex always raises trifling objections to any new plan.
آلکس در جلسات ما، همیشه در مورد هر طرح جدید اعتراضات جزئی می کند
4. a trifle colder
کمی سردتر
5. do not trifle with your health!
با سلامتی خودت بازی نکن !
6. i am a trifle annoyed about it
در آن باره کمی دلخور هستم.
7. it costs only a trifle
هزینه اش بسیار کم است.
8. Don’t trifle away your time.
[ترجمه ترگمان]- وقتت رو تلف نکن
[ترجمه گوگل]وقت خود را از دست ندهید
9. He is not a person to trifle with.
[ترجمه Sam] او فردی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]او آدم مهمی نیست
[ترجمه گوگل]او فردی نیست که با او سر و کار داشته باشد
10. He was just a trifle too friendly for my liking.
[ترجمه ترگمان]او فقط برای دوست داشتن من کمی صمیمی بود
[ترجمه گوگل]او فقط یک چیز خیلی دوست داشتنی برای من بود
11. It is a mere trifle.
[ترجمه ترگمان]چیز بی اهمیتی است
[ترجمه گوگل]این یک چیز ساده است
12. Try turning the key a trifle .
[ترجمه Mahmoodi] سعی کنید کلید را کمی بچرخانید
[ترجمه ترگمان]سعی کن کلید را کمی ورق بزنی
[ترجمه گوگل]سعی کنید کلید را یک چیز جالب تبدیل کنید
13. Jack, could you serve out the trifle?
[ترجمه ترگمان]جک، میشه یه کم از این موضوع سر در بیاری؟
[ترجمه گوگل]جک، آیا می توانستید بی نظیر خدمت کنید؟
14. I'll have just a trifle of the dessert.
[ترجمه ترگمان]فقط یک خورده دسر می خورم
[ترجمه گوگل]من فقط یک چیز جالب از دسر دارم
15. Trifle? That comes under Puddings and Desserts.
[ترجمه ترگمان]trifle \"؟\" که به \"puddings\" و \"desserts\" مربوط میشه
[ترجمه گوگل]کم بها؟ این در پودینگ ها و دسرهاست
16. The wine has made him a trifle tipsy.
[ترجمه ترگمان]شراب او را کمی مست کرده
[ترجمه گوگل]این شراب او را به عنوان یک قهرمان بی نظیر ساخته است
17. Don't trifle with the girl's affections.
[ترجمه فرشته عاج] عواطف ( احساسات ) دختر را به بازی نگیر.
[ترجمه کیارش] نسبت به محبت دختر بی تفاوت رفتار نکن
[ترجمه ترگمان]توجه دخترک را به خود جلب نکن
[ترجمه گوگل]با عواطف دخترانه نباشید
18. I'm a trifle confused about the arrangements for tonight.
[ترجمه ترگمان]من برای امشب کمی گیج شده ام
[ترجمه گوگل]من در مورد تدارکات امشب چیز زیادی نگرفته ام
19. This trifle developed itself into a serious problem.
[ترجمه ترگمان]این چیز پیش پاافتاده خودش را درگیر یک مشکل جدی کرد
[ترجمه گوگل]این طعمه خود را به یک مشکل جدی تبدیل کرد
20. You should not trifle with someone's affection.
[ترجمه ترگمان]تو نباید با محبت کسی حرف بزنی
[ترجمه گوگل]شما نباید با حسرت کسی عصبانی باشید
21. She seemed a trifle anxious.
[ترجمه ترگمان]کمی دلواپس به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسید یک کمی نگران کننده است