کلمه جو
صفحه اصلی

fourteen


معنی : عدد چهارده، چهاردهتایی
معانی دیگر : چهارده ساله

انگلیسی به فارسی

عدد چهارده، چهارده تایی


چهارده، چهاردهتایی، عدد چهارده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the number represented by the Arabic numeral 14 and by the Roman numeral XIV.

(2) تعریف: the number that follows thirteen and precedes fifteen in the sequence of cardinal numbers.
صفت ( adjective )
• : تعریف: being fourteen in number.

• number 14
being 14 in number
fourteen is the number 14.

مترادف و متضاد

عدد چهارده (اسم)
fourteen

چهارده تایی ()
fourteen

جملات نمونه

1. he is only fourteen
او فقط چهارده سال دارد.

2. he dropped out of school at the age of fourteen
در چهارده سالگی مدرسه را ترک کرد.

3. reza was apprenticed to a carpenter at the age of fourteen
رضا در چهارده سالگی شاگرد نجار شد.

4. A group of students filed in, fourteen or fifteen all told.
[ترجمه ترگمان]گروهی از دانش آموزان در حدود چهارده یا پانزده سال به صف شدند
[ترجمه گوگل]گروهی از دانشجویان در چهارده و پانزده سالگی گفتند

5. The smaller lake ranges from five to fourteen feet in depth.
[ترجمه ترگمان]دریاچه کوچک تر از پنج تا چهارده فوت عمق دارد
[ترجمه گوگل]دریاچه کوچکتر از عمق پنج تا چهارده فوت است

6. He is fourteen, old enough to take care of himself.
[ترجمه ترگمان]او چهارده سالشه، به اندازه کافی بزرگ هست که از خودش مراقبت کنه
[ترجمه گوگل]او چهارده ساله است تا بتواند از خودش مراقبت کند

7. He used to work fourteen hours a day.
[ترجمه ترگمان]روزی چهارده ساعت کار می کرد
[ترجمه گوگل]او چهار ساعت در روز کار می کرد

8. Children under fourteen should be accompanied by a parent.
[ترجمه ترگمان]کودکان زیر ۱۴ سال باید با پدر و مادر همراه باشند
[ترجمه گوگل]کودکان زیر 14 سال باید همراه والدین باشند

9. She spent fourteen years in retailing.
[ترجمه ترگمان]او چهارده سال را در خرده فروشی سپری کرد
[ترجمه گوگل]او چهارده سال در خرده فروشی گذشت

10. On Saturday I went to bed and slept fourteen hours solid.
[ترجمه ترگمان]روز شنبه به رختخواب رفتم و چهارده ساعت خوابیدم
[ترجمه گوگل]روز شنبه به تخت خواب رفتم و چهارده ساعت کامل خوابیدم

11. "Fourteen minutes," Chris said, taking a peep at his watch.
[ترجمه ترگمان]کریس در حالی که به ساعتش نگاه می کرد گفت: \" چهارده دقیقه \"
[ترجمه گوگل]کریس گفت: 'چهارده دقیقه طول کشید و به ساعت نگاه کرد

12. He couldn't have been more than fourteen years old.
[ترجمه ترگمان]نمی توانست بیش از چهارده سال داشته باشد
[ترجمه گوگل]او بیش از چهارده سال سن نبوده است

13. So far there have been fourteen arrests all told.
[ترجمه ترگمان]تاکنون چهارده نفر دستگیر شده اند
[ترجمه گوگل]تا کنون چهارده دستگیری تمام شده است

14. Everybody in the club looked to be fourteen years old.
[ترجمه ترگمان]همه کسانی که در باشگاه بودند چهارده ساله به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]همه در باشگاه به نظر می رسید که چهارده ساله باشد

15. In 186 they managed to place fourteen women in paid positions in the colonies.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۶ آن ها توانستند چهارده زن را در موقعیت های پرداختی در مستعمرات قرار دهند
[ترجمه گوگل]در سال 186 آنها توانستند چهارده زن را در موقعیت های پرداخت شده در مستعمرات قرار دهند

16. After fourteen days the eggs hatch.
[ترجمه ترگمان]بعد از چهارده روز دریچه تخم
[ترجمه گوگل]پس از چهارده روز تخم ها

He is only fourteen.

او فقط چهارده سال دارد.


پیشنهاد کاربران

14

چهارده

واژه fourteen به معنای چهارده
واژه fourteen به معنای عدد چهارده، عددی است که قبل از پانزده و بعد از سیزده می آید. fourteen عددی زوج است. در انگلیسی، اعداد صفت شمارشی محسوب می شوند و برای شمارش اسامی به کار می روند.

منبع: سایت بیاموز


کلمات دیگر: