کلمه جو
صفحه اصلی

flexor


معنی : جمع کننده، عضله خم کننده، عضله خمکننده
معانی دیگر : (کالبدشناسی - ماهیچه ای که کار آن خم کردن اندام هایی مثل دست و پا است) خم گر، خمشگر، خم کننده، تا کننده

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) عضله خم‌کننده، جمع‌کننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a muscle that flexes or bends a limb or other body part.

• muscle that bends a joint (anatomy)

مترادف و متضاد

جمع کننده (اسم)
astringent, collector, gatherer, flexor

عضله خم کننده (اسم)
flexor

عضله خم کننده (اسم)
flexor

جملات نمونه

1. Periodic alternating activation of flexors and extensors is achieved by reciprocal inhibition mediated by inhibitory collateral neurones.
[ترجمه ترگمان]فعالیت متناوب دوره ای flexors و extensors به وسیله بازدارندگی دو سویه با واسطه بازدارنده جانبی بازدارنده به دست می آید
[ترجمه گوگل]فعال سازی متناوب دوره ای فلکسورها و اکستنسورها بوسیله مهار متقابل بوسیله نورون های ثابتی مهار شده به دست می آید

2. Low motor tone involves greater flexor tendencies.
[ترجمه ترگمان]صدای موتور کم، تمایلات flexor بیشتری را شامل می شود
[ترجمه گوگل]تنهای کم موتور شامل گرایش های فلکسور بیشتر است

3. Second, did imitate on the biomechanical properties of flexor injured after anastomosis with two modes.
[ترجمه ترگمان]دوم، از خصوصیات biomechanical flexor of بعد از anastomosis با دو حالت تقلید کرد
[ترجمه گوگل]دوم، بر خواص بیومکانیک فلکسور که ​​پس از آناستوموز با دو حالت مجروح شده است، تقلید کردند

4. You heard the sound of my flexor tendons as I squeezed the trigger.
[ترجمه ترگمان]وقتی ماشه رو فشار دادم صدای tendons منو شنیدی
[ترجمه گوگل]صدای تاندون های فلکسور من را شنیده ام، همانطور که من را فشار داده ام

5. Conclusion:The method for treating stenosing tenovaginitis of flexor digitorum with hook needle knife has advantages of definite effects, micro invasion and safety.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: روش درمان stenosing tenovaginitis از flexor digitorum با چاقوی سوزن سوزنی دارای مزایای اثرات قطعی، هجوم خرد و امنیت است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: روش درمان سینوزیون تیوواژینیت فیکسورور با استفاده از سوزن قلاب دارای مزایای اثرات قطعی، تهاجم و امنیت می باشد

6. Pine of long flexor tendinous adhesion understands art, 12 routine!
[ترجمه ترگمان]پاین از چسبندگی طولانی flexor، هنر و برنامه روزانه را درک می کند!
[ترجمه گوگل]کاج چسبندگی طولانی فلکسور طولانی را درک هنر، 12 روال!

7. Objective To analyse the results of flexor carpi ulnaris ( FCU ) transfer for restoration of elbow flexion.
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل نتایج of carpi ulnaris (FCU)برای بازیابی آرنج (elbow)
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل نتایج انتقال فلکور کپور اولناریس (FCU) جهت بازسازی فلکشن آرنج

8. Hip flexor strength is directly relevant to a range of activities in football.
[ترجمه ترگمان]قدرت هیپ هاپ به طور مستقیم به گستره ای از فعالیت ها در فوتبال مربوط می شود
[ترجمه گوگل]قدرت انعطاف پذیری هیپ به طور مستقیم مربوط به طیف وسیعی از فعالیت های فوتبال است

9. Objective To explore the effective methods of repairing flexor tendon coloboma and preventing tendon adhesion.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی روش های موثر تعمیر tendon flexor coloboma و جلوگیری از چسبندگی تاندون
[ترجمه گوگل]هدف: برای کشف روش های موثر ترمیم کولوبوما تاندون فلکسور و جلوگیری از چسبندگی تاندون

10. She had symmetric reflexes and flexor plantar responses.
[ترجمه ترگمان]او واکنش های صحیحی داشت و واکنش های کف پا را تایید کرد
[ترجمه گوگل]او دارای رفلکس متقارن و پاسخهای فلکسور پالتر بود

11. Conclusion:Ulnar or radial flexor muscle of wrist transfer to reconstruct supination function of forearm all can achieve good function recovery.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: انقباض یا ماهیچه flexor شعاعی انتقال مچ برای بازسازی عملکرد supination ساعد همه می تواند به بازیابی عملکرد خوب دست یابد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: عضله فلورسور Ulnar یا رادیال انتقال مچ دست به بازسازی تابع غوطه وری ساعد در تمام موارد می تواند به بهبود عملکرد خوب دست یابد

12. She may appear stiff and perhaps awkward. Low motor tone involves greater flexor tendencies.
[ترجمه ترگمان]ممکن است شق ورق و شاید ناراحت به نظر برسد صدای موتور کم، تمایلات flexor بیشتری را شامل می شود
[ترجمه گوگل]او ممکن است سفت و شاید ناخوشایند ظاهر شود تنهای کم موتور شامل گرایش های فلکسور بیشتر است

13. Anterior transfer and strengthening of posterior tibial tendon were performed in 4 cases, spring ligament reefing in 2 cases, flexor digitorum longus tendon transfer in 4 cases.
[ترجمه ترگمان]انتقال حرارت و تقویت of tibial در ۴ مورد به رباط spring reefing در ۲ مورد، flexor digitorum longus tendon در ۴ مورد انجام شد
[ترجمه گوگل]انتقال قدامی و تقویت تاندون خلفی تیبیا در 4 مورد انجام گردید، لیگامان بهار در 2 مورد، تاندون تاندون بلندپروازی فلکسور در 4 مورد بود

14. After severance of transverse carpal ligament and synovectomy of flexor tendons in the carpal tunnel, the outcomes were satisfactory in all the 36 cases.
[ترجمه ترگمان]پس از قطع اتصال ligament عرضی و synovectomy of flexor در تونل carpal، نتایج در تمام ۳۶ مورد رضایت بخش بود
[ترجمه گوگل]پس از جدا شدن رباط مچ دست و سینووکتومی تاندون های فلکسور در تونل کارپ، نتایج در 36 مورد رضایت بخش بود

پیشنهاد کاربران

خم کننده

عضله ی خم کننده

flexor ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: خم کننده
تعریف: 1. عامل خمش 2. ماهیچه ای که مفصل را خم می کند


کلمات دیگر: