کاملا، تاته، تا آخر، ازهمه جهت، ازهرحیک
down to the ground
کاملا، تاته، تا آخر، ازهمه جهت، ازهرحیک
انگلیسی به انگلیسی
• lousy, terrible; totally, completely
جملات نمونه
1. They beat him down to the ground and stamped him on his body.
[ترجمه ترگمان]او را به زمین کوبید و روی بدنش کوبید
[ترجمه گوگل]آنها او را به زمین کوبیدند و او را بر بدن او مهر زدند
[ترجمه گوگل]آنها او را به زمین کوبیدند و او را بر بدن او مهر زدند
2. A cup fell down to the ground.
[ترجمه ترگمان]یک فنجان روی زمین افتاد
[ترجمه گوگل]فنجان به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]فنجان به زمین افتاد
3. The bicycle toppled down to the ground.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری به زمین افتاده است
[ترجمه گوگل]دوچرخه سواری به زمین افتاده است
4. Mary's new job suits her down to the ground.
[ترجمه ترگمان]کار جدید مری برای او مناسب است
[ترجمه گوگل]شغل جدید مری او را به زمین متصل می کند
[ترجمه گوگل]شغل جدید مری او را به زمین متصل می کند
5. This job suits me down to the ground.
[ترجمه ترگمان]این کار برای من مناسب است
[ترجمه گوگل]این شغل من را به زمین متصل می کند
[ترجمه گوگل]این شغل من را به زمین متصل می کند
6. We took the lift down to the ground floor.
[ترجمه ترگمان]ما آسانسور رو به طبقه همکف برداشتیم
[ترجمه گوگل]ما بلند شدیم به طبقه ی پایین
[ترجمه گوگل]ما بلند شدیم به طبقه ی پایین
7. The climate there will suit you down to the ground .
[ترجمه ترگمان]آب و هوای آنجا برای شما مناسب خواهد بود
[ترجمه گوگل]آب و هوای آن شما را به زمین می کشد
[ترجمه گوگل]آب و هوای آن شما را به زمین می کشد
8. I've found a job that suits me down to the ground.
[ترجمه ترگمان]من شغلی پیدا کردم که برای من مناسب بود
[ترجمه گوگل]من شغل پیدا کردم که برای من مناسب است
[ترجمه گوگل]من شغل پیدا کردم که برای من مناسب است
9. Part-time work would suit me right down to the ground.
[ترجمه ترگمان]کار پاره وقت برای من مناسب است
[ترجمه گوگل]کار نیمه وقت من را به سمت پایین می برد
[ترجمه گوگل]کار نیمه وقت من را به سمت پایین می برد
10. Country life suits me down to the ground!
[ترجمه ترگمان]زندگی کشور برای من بسیار مناسب است
[ترجمه گوگل]زندگی کشور برای من مناسب است!
[ترجمه گوگل]زندگی کشور برای من مناسب است!
11. They handed Grandma down to the ground floor.
[ترجمه ترگمان]مادربزرگ را به طبقه همکف رساندند
[ترجمه گوگل]آنها مادر بزرگ را به طبقه پایین دادند
[ترجمه گوگل]آنها مادر بزرگ را به طبقه پایین دادند
12. The plane spiralled down to the ground.
[ترجمه ترگمان]هواپیما به زمین سقوط می کند
[ترجمه گوگل]هواپیما به زمین فرود آمد
[ترجمه گوگل]هواپیما به زمین فرود آمد
13. Your arrangement suits me down to the ground.
[ترجمه ترگمان] قرارداد تو من رو به زمین می رسونه
[ترجمه گوگل]آرایش شما برای من مناسب است
[ترجمه گوگل]آرایش شما برای من مناسب است
14. The branches hung down to the ground with the weight of the apples.
[ترجمه ترگمان]شاخه ها با وزن سیب به زمین چسبیده بودند
[ترجمه گوگل]شاخه ها با وزن سیب ها به زمین متصل می شوند
[ترجمه گوگل]شاخه ها با وزن سیب ها به زمین متصل می شوند
پیشنهاد کاربران
از هر جهت
کلمات دیگر: