کلمه جو
صفحه اصلی

sketchily

انگلیسی به فارسی

sketchily


انگلیسی به انگلیسی

• in a sketchy manner, roughly, in outline form; incompletely; superficially

جملات نمونه

1. The book treats the problem too sketchily.
[ترجمه ترگمان]کتاب مشکل را بیش از حد مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این کتاب خیلی مشکل را نیز مورد توجه قرار می دهد

2. Reporter has counted sketchily, several minutes interviews, Luo Jing said at least 5 times thanks everybody to care.
[ترجمه ترگمان]گزارشگر has has، چند دقیقه قبل از مصاحبه با لو جینگ (Luo Jing)، دست کم ۵ بار گفت که از همه مراقبت می کند
[ترجمه گوگل]خبرنگار به طور متناوب، چندین مصاحبه چند دقیقه ای شمارش کرده است، لو جینگ گفت: حداقل 5 بار به لطف همه، برای مراقبت

3. They actually look sketchily like the hard fruit-flavored candies you can get from the Dollar Store.
[ترجمه ترگمان]آن ها در واقع شبیه آب نبات های سفت شده با طعم میوه هستند که شما می توانید از فروشگاه دلار دریافت کنید
[ترجمه گوگل]آنها واقعا شبیه شکلات های میوه ای با طعم میوه ای هستند که می توانید از فروشگاه دلار دریافت کنید

4. The ideas seem sketchily developed, the textures thin, the images vague.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این ایده ها خلق شده اند، بافت ها لاغر، و تصاویر مبهم هستند
[ترجمه گوگل]این ایده ها به طور خلاصه توسعه یافته اند، بافت های نازک، تصاویر مبهم هستند

5. In the paper the author first sketchily introduced the rank level principle, as well as the senior scholar analyzed the sociological model utilizing this principle.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نویسنده ابتدا اصول سطح رتبه را معرفی کرد و همچنین پژوهشگر ارشد، مدل جامعه شناختی را با استفاده از این اصل مورد تجزیه و تحلیل قرار داد
[ترجمه گوگل]در مقاله ابتدا نویسنده ابتدا به معرفی اصل سطح رتبه و همچنین محقق ارشد مدل جامعه شناختی با استفاده از این اصل را تجزیه و تحلیل کرد

6. The fourth chapter, in the first part, sketchily introduce the stability of the mobile entering water, and provide the stable aspect picture of the mobile entering water process.
[ترجمه ترگمان]فصل چهارم، در بخش اول، پایداری ورود موبایل به آب را مطرح می کند و تصویر نمای ثابت از فرآیند ورود به آب را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]فصل چهارم، در بخش اول، به طور خلاصه، پایداری ورود آب به تلفن همراه را نشان می دهد و تصویر نمایشی پایدار از روند ورود به سیستم تلفن همراه را ارائه می دهد

7. The dishes were only sketchily washed.
[ترجمه ترگمان]ظرف ها فقط شسته شده بودند
[ترجمه گوگل]ظروف فقط به صورت اسفنجی شسته شدند

8. Some of the secondary characters in the novel are very sketchily drawn.
[ترجمه ترگمان]برخی از شخصیت های فرعی در این رمان بسیار پیچیده هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از شخصیت های ثانویه در رمان به طرز شگفت انگیزی شکل گرفته اند

9. Christoffel's major concern was to reconsider and amplify the theme already treated somewhat sketchily by Riemann.
[ترجمه ترگمان]نگرانی عمده Christoffel در مورد تجدید نظر و تقویت موضوع که تا حدودی توسط ریمان مورد بررسی قرار گرفت بود
[ترجمه گوگل]نگرانی عمده کریستفلز این بود که تم ها را که قبلا توسط ریمان به طور مشخص طراحی شده بود بازبینی و تقویت کنند

10. But trying to make policies today based on estimated progress in the future can be much like calculating long-term health risks with only sketchily understood genetic correlates.
[ترجمه ترگمان]اما تلاش برای ایجاد سیاست هایی امروز براساس پیشرفت تخمینی در آینده می تواند بسیار شبیه محاسبه ریسک های سلامتی بلند مدت با تنها sketchily شناخته شده در ارتباط ژنتیکی باشد
[ترجمه گوگل]اما تلاش برای ایجاد سیاست های مبتنی بر پیشرفت های پیش بینی شده در آینده می تواند بسیار شبیه به محاسبه خطرات سلامتی درازمدت باشد و تنها با هماهنگی های ژنتیکی شناخته شده است

11. This article to its production, the prospects for development also will have the social function and the characteristic carries on studies sketchily.
[ترجمه ترگمان]این مقاله برای تولید خود، چشم انداز توسعه نیز دارای کارکرد اجتماعی و مشخصه آن در مطالعات sketchily خواهد بود
[ترجمه گوگل]این مقاله به تولید آن، چشم انداز توسعه نیز دارای عملکرد اجتماعی است و ویژگی آن بر روی مطالعات به شکل اساسی است

12. Does not belong to the fish, but may also incorporate into sketchily for the sea water fish.
[ترجمه ترگمان]نه به ماهی تعلق دارد بلکه به ماهی آب دریا نیز اضافه می شود
[ترجمه گوگل]به ماهی تعلق ندارند، بلکه ممکن است به صورت ماهیانه برای ماهی های آب دریا نیز ترکیب شوند

13. What you see on the screen is this thing I wrote very sketchily in the mountains of Austria.
[ترجمه ترگمان]چیزی که در صفحه می بینید این است که من در کوه های اتریش بسیار sketchily نوشتم
[ترجمه گوگل]چیزی که در روی صفحه نمایش می بینید، این چیزی است که من در کوه های اتریش نوشته ام

14. In this mood, I went to diplomatic circles, earnest but only sketchily informed.
[ترجمه ترگمان]در این حال، من به محافل دیپلماتیک رفتم، اما نه تنها به آن اطلاع دادم
[ترجمه گوگل]در این حالت، من به حلقه های دیپلماتیک رفتم، اما جدی گفتم، اما فقط به صورت رسمی اطلاع دادم

پیشنهاد کاربران

بطور کلی
بصورت غیر دقیق
بطور ناقص
بصورت سطحی


کلمات دیگر: