کلمه جو
صفحه اصلی

in no time


به زودی، زود، مثل برق

انگلیسی به فارسی

هیچ وقت


انگلیسی به انگلیسی

• very quickly, as quick as lightening, instantly

جملات نمونه

1. We'll do up your car in no time at all.
[ترجمه افژولند] ما ماشین شما را در یک چشم بهم زدن کامل خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]با ماشین شما کار می کنیم
[ترجمه گوگل]ما ماشین شما را در هیچ زمان و مکانی کامل نخواهیم کرد

2. He reached the bottom of the steps in no time.
[ترجمه مونا] اون فوری خودش رو به پایین پله ها رسوند.
[ترجمه امین] او خیلی زود به پایین پله ها رسید.
[ترجمه ترگمان]به پایین پله ها رسید
[ترجمه گوگل]او در هیچ مرحله ای به پایین مراحل رسید

3. His mother whipped up a cake in no time on his birthday.
[ترجمه ترگمان]مادرش در وقت تولدش کیک را شلاق می زد
[ترجمه گوگل]مادرش هیچ وقت در روز تولد خود یک کیک نیت نداشت

4. In no time the locusts came down and started eating everything.
[ترجمه ریحانه سالک] بلافاصله ملخ ها به پایین آمدند و شروع به خوردن همه چیز کردند
[ترجمه ترگمان]تا به حال ملخ ها به پایین آمدند و شروع به خوردن همه چیز کردند
[ترجمه گوگل]در هیچ زمان ملخ فرود آمد و شروع به خوردن همه چیز کرد

5. Hurry! hurry! the police will come in no time; help the box down; throw it into the car.
[ترجمه ترگمان]عجله کنید! ! عجله کنید پلیس هیچ وقت نخواهد آمد و به جعبه کمک کنید و آن را به داخل ماشین بیندازید
[ترجمه گوگل]عجله کن عجله کن پلیس در هیچ وقت حاضر نخواهد شد؛ کمک به جعبه؛ آن را به ماشین ببرید

6. We'll be home in no time.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ وقت به خانه نخواهیم رسید
[ترجمه گوگل]ما هیچ وقت در خانه نخواهیم بود

7. We zipped through customs in no time.
[ترجمه ترگمان]ما بدون هیچ وقت از گمرک عبور کردیم
[ترجمه گوگل]ما هیچ گاه از طریق آداب و رسوم خبری نداریم

8. They'll be out on bail in no time.
[ترجمه ترگمان]تا به حال با وثیقه بیرون خواهند آمد
[ترجمه گوگل]آنها هیچ وقت به قید وثیقه نمی روند

9. She'll have them eating out of her hand in no time.
[ترجمه ترگمان]او به زودی آن ها را از دست او بیرون خواهد کشید
[ترجمه گوگل]او هیچ وقت از دستش در نمی آورد

10. She's got a strong constitution - she'll recover in no time.
[ترجمه ترگمان]اون بنیه قوی داره - وقت نداره حالش خوب بشه
[ترجمه گوگل]او یک قانون اساسی قوی دارد - او هیچ وقت بهبود نخواهد یافت

11. She added the figures up in no time.
[ترجمه ترگمان]او ارقام را در هیچ زمان اضافه کرد
[ترجمه گوگل]او هیچ وقت به این آمارها اضافه نکرده است

12. A couple of dozen prints were rolled off in no time.
[ترجمه ترگمان]دو جین اثر انگشت در زمان پخش و پلا شده بودند
[ترجمه گوگل]چندین بار چاپ شده در هیچ زمان واریز شده بود

13. Guy'll have it working in no time.
[ترجمه ترگمان]اون وقت کار می کنه
[ترجمه گوگل]Guy'll آن را در هیچ زمان کار می کنند

14. She raced through the work in no time at all.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت کار را تمام کرد
[ترجمه گوگل]او در تمام مدت کار را بدون هیچ مشکلی انجام داد

پیشنهاد کاربران

دردم، بی درنگ، بلادرنگ، در آنی، در چشم برهم زدنی، بلافاصله، فورا، فوری، فی الفور، فی الحال، بی تامل، به تاجیل، همان دم

بدون فوت وقت، عاجلا، بلافاصله

خیلی سریع
very quickly or very soon.
"the video has sold 30, 000 copies in no time"


خیلی زود - خیلی سریع
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
very soon or very quickly
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Merriam - Webster :
very quickly or soon
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
very quickly or very soon

خیلی زود و خیلی سریع

طولی نکشید که. . .

در زمان کوتاه

( اصطلاح ) : خیلی سریع، سریعاً

https://idioms. thefreedictionary. com/in no time

The dogs saw them off in no time
سگ ها تو یه چشم بهم زدن/مثل برق افتادن دنبالشون

خیلی زود , خیلی سریع

# We'll be home in no time
# She had the food ready in no time
# The children ate their dinner in no time
# If we all pitch in, we'll have it finished in no time

خیلی زود، در یک چشم بهم زدن، سه سوته

خیلی زود به زودی

مثل برق و باد
مثل موشک
در یک چشم به هم زدن


کلمات دیگر: