ویترین مغازه
display window
ویترین مغازه
انگلیسی به فارسی
پنجره نمایش
جملات نمونه
1. A display window on the laser gun provides an instant score-card.
[ترجمه ترگمان]یک پنجره نمایش روی تفنگ لیزری یک کارت امتیاز فوری را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]یک پنجره نمایش بر روی تفنگ لیزری یک کارت اعتباری فوری فراهم می کند
[ترجمه گوگل]یک پنجره نمایش بر روی تفنگ لیزری یک کارت اعتباری فوری فراهم می کند
2. Wen Jiabao inspected the display window of enterprise products.
[ترجمه ترگمان]ون Jiabao ویترین شیشه ای محصولات شرکت را بررسی کرد
[ترجمه گوگل]ون جیاباو صفحه نمایش محصولات سازمانی را بررسی کرد
[ترجمه گوگل]ون جیاباو صفحه نمایش محصولات سازمانی را بررسی کرد
3. The samples are in the display window.
[ترجمه ترگمان]نمونه ها در پنجره نمایش هستند
[ترجمه گوگل]نمونه ها در پنجره نمایش هستند
[ترجمه گوگل]نمونه ها در پنجره نمایش هستند
4. I like manipulates my hair to the display window.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم موهام رو با پنجره نمایش بازی کنم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم موهای من را به پنجره نمایشگر منتقل کنید
[ترجمه گوگل]من دوست دارم موهای من را به پنجره نمایشگر منتقل کنید
5. Show window display window shows the current rostrum were interrupted state .
[ترجمه ترگمان]پنجره نمایش پنجره نمایش پنجره نمایش فعلی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نمایش پنجره نمایش پنجره نشان می دهد که رأی فعلی حالت متوقف شده بود
[ترجمه گوگل]نمایش پنجره نمایش پنجره نشان می دهد که رأی فعلی حالت متوقف شده بود
6. An antique telephone could be seen in the display window.
[ترجمه ترگمان]یک تلفن قدیمی را می توان در پنجره نمایش دید
[ترجمه گوگل]یک تلفن آنتیک در پنجره نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]یک تلفن آنتیک در پنجره نمایش داده می شود
7. The bar indicator on the display window shows the selected setting.
[ترجمه ترگمان]شاخص بار روی پنجره نمایش تنظیمات انتخاب شده را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نشانگر نوار در پنجره نمایش تنظیمات انتخاب شده را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نشانگر نوار در پنجره نمایش تنظیمات انتخاب شده را نشان می دهد
8. Show window display window shows the current and the rostrum.
[ترجمه ترگمان]نمایش پنجره نمایش پنجره، جریان و پوزه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نمایش پنجره نمایش پنجره نشان می دهد جاری و استئوئیک است
[ترجمه گوگل]نمایش پنجره نمایش پنجره نشان می دهد جاری و استئوئیک است
9. Then update the display window to show the current file and location.
[ترجمه ترگمان]سپس پنجره نمایش را به روز رسانی کنید تا فایل و مکان فعلی را نشان دهید
[ترجمه گوگل]سپس پنجره نمایش را برای نشان دادن فایل و مکان فعلی به روز کنید
[ترجمه گوگل]سپس پنجره نمایش را برای نشان دادن فایل و مکان فعلی به روز کنید
10. Some of the books in the display window are in short supply.
[ترجمه ترگمان]برخی از این کتاب ها در ویترین قرار دارند
[ترجمه گوگل]بعضی از کتاب ها در پنجره نمایش در کمبود هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از کتاب ها در پنجره نمایش در کمبود هستند
11. Must display window controls on its forms.
[ترجمه ترگمان]باید کنترل های پنجره روی اشکال آن را نمایش دهید
[ترجمه گوگل]پنجره های نمایش باید بر روی فرم های خود نمایش داده شود
[ترجمه گوگل]پنجره های نمایش باید بر روی فرم های خود نمایش داده شود
12. Window contains commands for the display window.
[ترجمه ترگمان]پنجره حاوی دستورها پنجره نمایش است
[ترجمه گوگل]پنجره حاوی دستورات برای پنجره نمایش است
[ترجمه گوگل]پنجره حاوی دستورات برای پنجره نمایش است
13. Fitgerald said the process can also be used on counter tops and table top as well as in store display windows.
[ترجمه ترگمان]Fitgerald گفت که این فرآیند همچنین می تواند در بالا و همچنین در ویترین شیشه ای نیز مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]فیتگرالد گفت، این فرایند همچنین می تواند در مقابله با تپه ها و ستون ها و همچنین در پنجره های فروشگاه نمایش داده شود
[ترجمه گوگل]فیتگرالد گفت، این فرایند همچنین می تواند در مقابله با تپه ها و ستون ها و همچنین در پنجره های فروشگاه نمایش داده شود
14. To create an array, drag a data object into the element display window.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد یک آرایه، یک شی داده را به پنجره نمایش آلمان بکشید
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک آرایه، یک شی داده را به پنجره نمایش عنصر بکشید
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک آرایه، یک شی داده را به پنجره نمایش عنصر بکشید
پیشنهاد کاربران
ویترین نمایش دهی کالا
کلمات دیگر: