پاسدار و سرپرست بردگان، به کار گمار بردگان، برده تاز، نظارت کننده بر کار برده ها، کارفرمای سخت گیر
slave driver
پاسدار و سرپرست بردگان، به کار گمار بردگان، برده تاز، نظارت کننده بر کار برده ها، کارفرمای سخت گیر
انگلیسی به فارسی
نظارت کننده بر کار برده ها، کارفرمای سخت گیر
راننده برده، نظارت کننده بر کار بردهها، کارفرمای سخت گیر
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: an employer or supervisor who is very harsh or severe.
• مشابه: tyrant
• مشابه: tyrant
• (2) تعریف: a person who watches over or directs the work of slaves.
• one who supervises workers; tyrant, oppressor, one who exploits
if you call someone a slave driver, you mean that they make people work very hard; an informal expression.
if you call someone a slave driver, you mean that they make people work very hard; an informal expression.
مترادف و متضاد
taskmaster
Synonyms: disciplinarian, hard master, oppressor, overseer of slaves, Simon Legree, tyrant
جملات نمونه
1. My boss is a real slave driver.
[ترجمه ترگمان]رئیسم یه راننده برده واقعیه
[ترجمه گوگل]رئیس من یک راننده برده واقعی است
[ترجمه گوگل]رئیس من یک راننده برده واقعی است
2. I am a kindhearted slave driver.
[ترجمه ترگمان] من یه راننده سخاوتمند هستم
[ترجمه گوگل]من یک راننده برده ای محترم هستم
[ترجمه گوگل]من یک راننده برده ای محترم هستم
3. Our manager became slave driver during the rush season.
[ترجمه ترگمان]مدیر ما در طول فصل هجوم به سمت راننده برده شد
[ترجمه گوگل]مدیر ما در طول فصل عجله راننده برده شد
[ترجمه گوگل]مدیر ما در طول فصل عجله راننده برده شد
4. Our manager became a slave driver during the rush season.
[ترجمه ترگمان]مدیر ما در طول فصل هجوم به یک راننده برده شد
[ترجمه گوگل]مدیر ما در طول فصل عجله یک راننده برده شد
[ترجمه گوگل]مدیر ما در طول فصل عجله یک راننده برده شد
5. Our boss is a real slave driver.
[ترجمه ترگمان] رئیس ما یه راننده برده واقعیه
[ترجمه گوگل]رئیس ما یک راننده برده واقعی است
[ترجمه گوگل]رئیس ما یک راننده برده واقعی است
6. How does he act like a literal slave driver?
[ترجمه ترگمان]چطور مثل یه راننده برده واقعی رفتار می کنه؟
[ترجمه گوگل]او چگونه به عنوان یک راننده برده ادبی عمل می کند؟
[ترجمه گوگل]او چگونه به عنوان یک راننده برده ادبی عمل می کند؟
7. My boss is slave driver.
[ترجمه ترگمان]رئیسم، کارفرمای من است
[ترجمه گوگل]رئیس من راننده برده است
[ترجمه گوگل]رئیس من راننده برده است
8. Pam once complained to me that his lordship was slave driver, a snob, and a bore.
[ترجمه ترگمان] پم یه بار از من شکایت کرد که عالیجناب یه راننده برده، یه افاده ای و خسته کننده بوده
[ترجمه گوگل]پم یک بار به من شکایت کرد که پروردگار او راننده برده، یک اسنو و یک سوراخ بود
[ترجمه گوگل]پم یک بار به من شکایت کرد که پروردگار او راننده برده، یک اسنو و یک سوراخ بود
9. Not like our first boss. Boy, he was a real slave driver.
[ترجمه ترگمان] نه مثل اولین رئیس ما پسر، اون یه راننده برده واقعی بود
[ترجمه گوگل]نه اولین رئیس ما پسر، او یک راننده واقعی برده بود
[ترجمه گوگل]نه اولین رئیس ما پسر، او یک راننده واقعی برده بود
پیشنهاد کاربران
کارکش
کارفرمای سخت گیر که کار زیادی از کارمند ها و کارگرهاش میکشه
کلمات دیگر: