(آدم) کار کشته، کهنه کار، ماهر، پر تجربه، ادم با سابقه و مجرب
old hand
(آدم) کار کشته، کهنه کار، ماهر، پر تجربه، ادم با سابقه و مجرب
انگلیسی به فارسی
آدم با سابقه و مجرب
با تجربه
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: one who is experienced, usu. in a specified field, practice, or endeavor.
• متضاد: novice
• مشابه: expert
• متضاد: novice
• مشابه: expert
- I am an old hand at diapering babies.
[ترجمه A.A] من در پوشک کردن بچه ها استادم ( خدائیش بلد نیستم فقط ترجمه شد شاید این یکی را کسی ترجمه نمیکرد )
[ترجمه ترگمان] من یک دست کهنه بچه diapering[ترجمه گوگل] من یک پیرمرد در پوشک بچه ها هستم
• experienced, veteran, skilled person
an old hand is a person who is very skilled at something because they have a lot of experience.
an old hand is a person who is very skilled at something because they have a lot of experience.
مترادف و متضاد
experienced person
Synonyms: expert, longtimer, old guard, old school, old soldier, old stager, old-timer, old-timer, person experienced in something, pro, vet, veteran, warhorse
Antonyms: amateur, greenhorn, rookie
جملات نمونه
1. I don't want your old hand - me - downs!
[ترجمه A.A] نمیخواهم تجربه ات موجب شکست من بشه
[ترجمه ترگمان]من دست قدیمی تو رو نمیخوام -! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! ![ترجمه گوگل]من دست قدیمی تو را نمیخواهم - من - سقوط!
2. I'm an old hand at this game.
[ترجمه ترگمان]من توی این بازی دست پیرم
[ترجمه گوگل]من یک بازی قدیمی در این بازی هستم
[ترجمه گوگل]من یک بازی قدیمی در این بازی هستم
3. An old hand at photography, Tim has been shooting wildlife as a hobby for the last 1years.
[ترجمه ترگمان]از یک دست قدیمی در عکاسی، تیم از حیات وحش به عنوان سرگرمی برای اولین بار در ۱ سال گذشته عکس گرفته است
[ترجمه گوگل]یک دست قدیمی در عکاسی، تیم تیراندازی حیوانات وحشی به عنوان سرگرمی برای 1 سال گذشته است
[ترجمه گوگل]یک دست قدیمی در عکاسی، تیم تیراندازی حیوانات وحشی به عنوان سرگرمی برای 1 سال گذشته است
4. She's an old hand at dealing with the press.
[ترجمه ترگمان]او یک دست قدیمی است که با مطبوعات سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]او یک دست قدیمی در برخورد با مطبوعات است
[ترجمه گوگل]او یک دست قدیمی در برخورد با مطبوعات است
5. Blue is an old hand at such compositions and has never had any trouble with them.
[ترجمه ترگمان]آبی یک دست قدیمی در چنین compositions است و هیچ وقت مشکلی با آن ها نداشته است
[ترجمه گوگل]آبی یک دست قدیمی در چنین آهنگهایی است و هرگز هیچ مشکلی با آنها نداشته است
[ترجمه گوگل]آبی یک دست قدیمی در چنین آهنگهایی است و هرگز هیچ مشکلی با آنها نداشته است
6. Habitat is an old hand at changing habits of a lifetime.
[ترجمه ترگمان]سکونت گاه یک دست قدیمی در تغییر عادت های یک عمر است
[ترجمه گوگل]محل زندگی یک تغییر قدیمی در تغییر عادات زندگی است
[ترجمه گوگل]محل زندگی یک تغییر قدیمی در تغییر عادات زندگی است
7. Pete Zimmerman is an old hand at water initiatives.
[ترجمه ترگمان]پیت زیمرمن یک دست قدیمی در دست ابتکارهای آب است
[ترجمه گوگل]پیت زیمرمن یک دست قدیمی در ابتکارات آب است
[ترجمه گوگل]پیت زیمرمن یک دست قدیمی در ابتکارات آب است
8. Helms is an old hand at backroom politics.
[ترجمه ترگمان]Helms یک دست قدیمی در سیاست backroom است
[ترجمه گوگل]هلمز یک دست قدیمی در سیاست پشت صحنه است
[ترجمه گوگل]هلمز یک دست قدیمی در سیاست پشت صحنه است
9. She is an old hand at bluffing people.
[ترجمه ترگمان]او یک دست قدیمی است که دارد بلوف می زند
[ترجمه گوگل]او یک دست قدیمی است که مردم را بلوف می کند
[ترجمه گوگل]او یک دست قدیمی است که مردم را بلوف می کند
10. He is an old hand at fencing.
[ترجمه ترگمان]او دست قدیمی شمشیر بازی است
[ترجمه گوگل]او یک دست قدیمی در شمشیربازی است
[ترجمه گوگل]او یک دست قدیمی در شمشیربازی است
11. Even an old hand like him had made a blunder this time.
[ترجمه ترگمان]حتی یک دست کهنه هم این بار اشتباه کرده بود
[ترجمه گوگل]حتی یک دست قدیمی مثل او هم همین اشتباه را مرتکب شد
[ترجمه گوگل]حتی یک دست قدیمی مثل او هم همین اشتباه را مرتکب شد
12. They say he is an old hand at hunting.
[ترجمه ترگمان]می گویند در شکار دست قدیمی است
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که یک دست قدیمی در شکار است
[ترجمه گوگل]آنها می گویند که یک دست قدیمی در شکار است
13. When Roberta had figured the total, a tired, old hand fished deep into the trench coat pocket.
[ترجمه ترگمان]در این موقع که ربرتا به کلی خسته و فرسوده شده بود دست خود را در جیب پالتو پنهان کرده بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که روبرتا کل جمع شده بود، یک دست خسته و قدیمی، عمیق در جیب کتانی گره خورده بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که روبرتا کل جمع شده بود، یک دست خسته و قدیمی، عمیق در جیب کتانی گره خورده بود
14. He's an old hand ( ie very experienced ) at this game.
[ترجمه ترگمان]او یک دست قدیمی است (یعنی خیلی با تجربه)در این بازی
[ترجمه گوگل]او یک بازی قدیمی است (یعنی بسیار تجربه) در این بازی
[ترجمه گوگل]او یک بازی قدیمی است (یعنی بسیار تجربه) در این بازی
پیشنهاد کاربران
لباس دست دوم
انسان مجرب
زبر دست کهنه کار ماهر
کارکشته - ماهر و با تجربه - خیلی حرفه ای در کار خود
باتجربه و کارکشته
کلمات دیگر: