کلمه جو
صفحه اصلی

all day long


درتمام روز، همه روز

انگلیسی به انگلیسی

• from morning to night, throughout the day

جملات نمونه

1. She nagged him all day long.
[ترجمه آرش] او کل روز او را خراب کرد
[ترجمه ترگمان]تمام روز او را تحت فشار قرار می داد
[ترجمه گوگل]او تمام طول روز او را زخمی کرد

2. He'd eat chocolate all day long if I let him.
[ترجمه ترگمان]اگر به او اجازه می دادم تمام روز شکلات می خورد
[ترجمه گوگل]اگر به او اجازه دهید، هر شب شکلات می خورد

3. Jack would argue and eff all day long.
[ترجمه ترگمان]تمام روز جک بحث می کرد و گند می زد
[ترجمه گوگل]جک استدلال می کند و تمام روز طول می کشد

4. You natter all day long at the hospital.
[ترجمه ترگمان] تو تمام روز رو توی بیمارستان بودی
[ترجمه گوگل]شما در تمام طول روز در بیمارستان زندگی می کنید

5. I was turning his proposal about all day long.
[ترجمه ترگمان]من از تمام روز خواستگاری کرده بودم
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد خود را در مورد تمام روزها نوشتم

6. He had nothing to do all day long but to rat around.
[ترجمه ترگمان]او تمام روز کاری برای انجام دادن نداشت جز این که به اطراف نگاه کند
[ترجمه گوگل]او تا به حال چیزی برای انجام تمام طول روز اما به موش صحرایی

7. She keeps after her boyfriend all day long and he can't bear it any more.
[ترجمه ترگمان]تمام روز از دوست پسرش مراقبت می کند و دیگر نمی تواند تحمل کند
[ترجمه گوگل]او پس از دوست پسرش در تمام طول روز نگه می دارد و دیگر نمی تواند آن را تحمل کند

8. The radio played dirges all day long.
[ترجمه ترگمان]رادیو تمام طول روز را بسرعت پخش کرد
[ترجمه گوگل]رادیو در تمام طول روز پخش می شود

9. The lumberers hacked away at the trees all day long so as to make room for the new railway.
[ترجمه ترگمان]خورشید تمام روز را در درخت ها کنده بود تا برای احداث راه آهن جدید جا به جا شود
[ترجمه گوگل]جنگلداران در طول روز هراس درختان را هک کردند تا بتوانند راه جدیدی را ایجاد کنند

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

11. I could sit and watch the river all day long.
[ترجمه ترگمان]می توانستم تمام روز بنشینم و رودخانه را تماشا کنم
[ترجمه گوگل]من می توانستم تمام روز را تماشا کنم

12. The child follows her mother about all day long.
[ترجمه ترگمان]کودک تمام روز مادرش را دنبال می کند
[ترجمه گوگل]کودک در تمام طول روز مادرش را دنبال می کند

13. Billie has the radio on all day long.
[ترجمه ترگمان]بیلی تمام روز رادیو رو داره
[ترجمه گوگل]بیلی رادیو در تمام طول روز است

14. We've been walking all day long.
[ترجمه ترگمان]تمام روز را پیاده روی می کردیم
[ترجمه گوگل]ما تمام طول روز راه می رفتیم

15. Addressing envelopes all day long is dreary work.
[ترجمه ترگمان]نوشتن پاکت های نامه در طول روز کار بسیار ملال آوری است
[ترجمه گوگل]در طول روز پوشاندن پاکت ها کار خسته کننده است

پیشنهاد کاربران

تمام طول روز

تمام روز

در تمام طول روز



( All ( day, week, month, year
The entire day, week

در طول روز

کُلِ روز - همه ی روز - تملم روز

I wanna sleep all day long

کل روز


کلمات دیگر: