1. The noise was beginning to irritate me intensely.
[ترجمه پاشائیان] سرو صدا شروع به تحریک شدیدمن کرد
[ترجمه ترگمان]سر و صدا کم کم داشت مرا عصبانی می کرد
[ترجمه گوگل]سر و صدا شروع به تحریک من شدیدا شد
2. After a while her behaviour really began to irritate me.
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی رفتار او واقعا مرا عصبانی کرد
[ترجمه گوگل]بعد از مدتی رفتار او واقعا باعث تحریک من شد
3. Some perfumes can irritate the skin and cause itchiness.
[ترجمه پاشائیان] بعضی عطرها می توانند پوست را تحریک کرده وموجب خارش شوند
[ترجمه ترگمان]برخی از عطرها ممکن است پوست را تحریک کرده و موجب خارش شوند
[ترجمه گوگل]بعضی عطرها می توانند پوست را تحریک و خارش ایجاد کنند
4. Some painkilling drugs can irritate the lining of the stomach.
[ترجمه پاشائیان] بعضی از داروهای مسکن میتوانند موجب سوزش معده شوند
[ترجمه ترگمان]بعضی از داروها می توانند شکم معده را تحریک کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از مواد مخدر ممکن است باعث تخریب معده شوند
5. Don't irritate her, she's on a short fuse today.
[ترجمه پاشائیان] اذیت اش نکنید او امروز کمی زود رنج شده
[ترجمه ترگمان]اذیتش نکن، امروز یک فیوز برق داره
[ترجمه گوگل]او را تحریک نکنید، او امروز در فیوز کوتاه قرار دارد
6. This cream may irritate sensitive skin .
[ترجمه ترگمان]این کرم ممکن است پوست حساس را تحریک کند
[ترجمه گوگل]این کرم ممکن است پوست حساس را تحریک کند
7. The child's incessant talking started to irritate her.
[ترجمه ترگمان]مدام حرف می زد که او را ناراحت کند
[ترجمه گوگل]صحبت بی وقفه کودک شروع به تحریک او کرد
8. The discharges irritate and make the skin sore; salivation may be profuse; the breath offensive.
[ترجمه پاشائیان] ترشحات ممکن است باعث تحریک پوست وایجاد درد شوند؛بزاق ممکن است بیش ار حد باشد و تنفس نامطبوع
[ترجمه ترگمان]تخلیه به شدت تحریک می شود و پوست را مجروح می کند؛ بزاق ترشح ممکن است سرشار از تب باشد
[ترجمه گوگل]تخلیه ها باعث تحریک پوست و ایجاد درد می شوند؛ بزاق ممکن است غنی باشد نفس توهین آمیز
9. Perfumes in soap can irritate skin.
[ترجمه ترگمان]صابون زدن در صابون می تواند پوست را تحریک کند
[ترجمه گوگل]عطر در صابون می تواند پوست را تحریک کند
10. Can irritate sensitive eyes or those of contact lens wearers.
[ترجمه ترگمان]می تواند چشمان حساس و یا لنزهای تماسی را به خود جذب کند
[ترجمه گوگل]می تواند چشم های حساس یا کسانی که از لنزهای تماسی استفاده می کنند را تحریک کند
11. Some horses also like to tease us, to irritate us with trivial annoyances - and especially in front of an audience.
[ترجمه ترگمان]برخی اسب ها نیز دوست دارند ما را اذیت کنند، تا ما را با ناراحتی های جزئی، و به خصوص در مقابل مخاطب آزار دهند
[ترجمه گوگل]بعضی از اسب ها نیز دوست دارند که ما را اذیت کنند، که ما را با ناراحتی های ناخوشایند تحریک کند - و به خصوص در مقابل یک مخاطب
12. Technical deficiencies may irritate, but judicious selection of a short sequence can provide useful evidential material.
[ترجمه پاشائیان] نقایص فنی ممکن است ناراحت کننده باشد ، اما انتخاب عاقلانه از یک سلسله مراتب کوتاه می تواند اصول وشواهدمدلل ومفید را تامین کند
[ترجمه ترگمان]نقص فنی ممکن است موجب برانگیختن خشم شود، اما انتخاب عاقلانه یک توالی کوتاه می تواند مواد شهادتی مفید ارایه کند
[ترجمه گوگل]نقص فنی ممکن است تحریک شود، اما انتخاب محسوس از یک توالی کوتاه می تواند مواد اثبات کننده ای مفید ارائه دهد
13. He both nodded and shrugged, which seemed to irritate her.
[ترجمه ترگمان]هر دو سرش را تکان داد و شانه هایش را بالا انداخت و به نظر می رسید که او را ناراحت می کند
[ترجمه گوگل]او هر دو دست و پا زد، که به نظر می رسید او را تحریک می کند
14. A typical nighttime movement like rolling over can irritate the inflamed joints and awaken the sleeper.
[ترجمه ترگمان]یک حرکت شبانه معمولی مانند غلت زدن می تواند مفاصل ملتهب را تحریک کرده و خفته را بیدار کند
[ترجمه گوگل]یک حرکت معمولی شبانه مانند نورد کردن می تواند مفاصل ملتهب را تحریک کند و خواب را بیدار کند
15. The salesman's obsequious manner was beginning to irritate me.
[ترجمه ترگمان]رفتار obsequious فروشنده کم کم عصبانی می شد
[ترجمه گوگل]شیوه ی ظالمانه فروشنده شروع به تحریک من کرد