کلمه جو
صفحه اصلی

get up to

انگلیسی به فارسی

انجام دادن کار بد، دست گل به آب دادن


مترادف و متضاد

Do something (especially something that you should not do)


پیشنهاد کاربران

خرابکاری کردن. انجام دادن ( معمولا یه چیز بد )
مثال
The children are very quite. I wonder what they are getting up to.

Do something, usually something bad.

انجام دادن کاری که معمولا بده

Do sth, specially sth you shouldn't do.
دست گل به آب دادن😁

Do something bad
خرابکاری

دست داشتن در کارهای غیرقانونی

do sth, specially sth you shoudn't do

نقشه ای/ برنامه ای/ کاری غیر معمول یا غیر منتطره در سر داشتن ( دارای بار منفی )
دست گل به آب دادن
خرابکاری کردن
By what someone gets up to, you are referring to what they do, especially when it is something you do not
. approvee of
I'm wondering what he will get
. up to next

خرابکاری کردن
دست گل به آب دادن.

انجام دادن کاری که بار منفی در نظر بقیه داره .
به جای بخصوصی رسیدن هم معنی میده


کلمات دیگر: