کلمه جو
صفحه اصلی

persona


معنی : شخصی، شخصیت ها، اشخاص یک کتاب
معانی دیگر : (جمع) شخصیت های نمایش یا داستان و غیره، بازیگران، در جمع شخصیت ها

انگلیسی به فارسی

شخصی، اشخاص یک کتاب، (در جمع) شخصیت ها


شخصیت، شخصی، شخصیت ها، اشخاص یک کتاب


انگلیسی به انگلیسی

• character in a play; human being; personality
your persona is the aspect of your character or nature that you present to other people, perhaps in contrast to your real character or nature; a formal word.

اسم ( noun )
حالات: personas
• : تعریف: in psychology, the outer personality, fa�ade, or public identity an individual presents to others.

مترادف و متضاد

شخصی (اسم)
one, persona

شخصیت ها (اسم)
persona

اشخاص یک کتاب (اسم)
persona

جملات نمونه

1. the strange persona of this novel
شخصیت های عجیب و غریب این رمان

2. He was declared persona non grata and forced to leave the country.
[ترجمه ترگمان]او فرد غیرقابل قبولی اعلام شد و مجبور شد کشور را ترک کند
[ترجمه گوگل]او شخص غیر غربی اعلام شد و مجبور شد که کشور را ترک کند

3. Several embassy staff were declared persona non grata and asked to leave the country within 48 hours.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از کارکنان سفارت غیرقابل قبولی اعلام شدند و از آن ها خواستند تا ظرف ۴۸ ساعت کشور را ترک کنند
[ترجمه گوگل]چند تن از کارمندان سفارت اعلام شدند

4. Their ambassador was declared persona non grata and forced to leave the country.
[ترجمه ترگمان]سفیر آن ها غیرقابل قبولی اعلام شد و مجبور شد کشور را ترک کند
[ترجمه گوگل]سفیر آنها شخص غیرواقعی اعلام شد و مجبور به ترک کشور شد

5. The government has declared the French ambassador persona non grata and ordered him to leave the country.
[ترجمه ترگمان]دولت، سفیر فرانسه را غیرقابل قبولی اعلام کرده و به او دستور داد که کشور را ترک کند
[ترجمه گوگل]دولت شخصیت فرانسوی سفیر فرانسه را اعلام کرده و دستور داد که این کشور را ترک کند

6. Joel has a cheerful public persona but in private he's different.
[ترجمه ترگمان]جو یک شخصیت شاد و عام دارد، اما در خصوصی با او فرق دارد
[ترجمه گوگل]جوئل یک شخصیت پرطرفدار است اما در خصوصی او متفاوت است

7. On stage, the actor adopts a fictitious persona.
[ترجمه ترگمان]در صحنه، بازیگر یک شخصیت خیالی را می پذیرد
[ترجمه گوگل]در مرحله، بازیگر یک شخصیت خیالی را تصویب می کند

8. His public persona is quite different from the private family man described in the book.
[ترجمه ترگمان]شخصیت عمومی او کاملا متفاوت از شخصیت خانواده شخصی است که در این کتاب توصیف شده است
[ترجمه گوگل]شخصیت عمومی او کاملا متفاوت از شخص خصوصی خانواده است که در این کتاب شرح داده شده است

9. The change says a lot about the persona he was already being driven into.
[ترجمه ترگمان]این تغییر عقیده بسیاری را در مورد شخص دیگری که در حال حاضر به آنجا رانده شده است، می گوید
[ترجمه گوگل]تغییر در مورد شخصیتی که او در حال حاضر به آن رانده شده است، بسیار زیاد است

10. After the court case he found himself persona non grata in the business community.
[ترجمه ترگمان]پس از دادگاه او خود را در جامعه تجاری غیرقابل قبولی یافت
[ترجمه گوگل]پس از پرونده دادگاه او شخصیت غیر گراتا را در جامعه کسب و کار یافت

11. However, even in monolinguals, dramatic changes of persona are quite possible.
[ترجمه ترگمان]با این حال، حتی در monolinguals، تغییرات نمایشی شخصیت کاملا ممکن است
[ترجمه گوگل]با این حال، حتی در monolinguals، تغییرات چشمگیر شخصیت کاملا امکان پذیر است

12. His lack of charisma and often unhappy persona will contrast sharply with Mandela's awesome humility, humour and stern paternalism.
[ترجمه ترگمان]نبود شخصیت جذاب و اغلب ناخوشایند او با فروتنی فوق العاده ماندلا و humour خشن و خشن ماندلا مقایسه می شود
[ترجمه گوگل]کمبود شایستگی و اغلب نارضایتی شخصیت او با تردید بسیار ماندلا، طنز و پاتالیزم صوری تفاوت دارد

13. Davis was persona non grata with the authorities, but his wife was not.
[ترجمه ترگمان]دیویس شخصیت غیرقابل قبولی با مقامات بود، اما همسرش نبود
[ترجمه گوگل]دیویس شخصی بدون گراتا با مقامات بود، اما همسرش نبود

14. Self-deprecation is a calculated part of his public persona.
[ترجمه ترگمان]سلف پرتره بخشی از شخصیت عمومی اوست
[ترجمه گوگل]خودمختاری بخشی محاسبه شده از شخصیت عمومی اوست

the strange persona of this novel

شخصیت‌های عجیب‌وغریب این رمان


پیشنهاد کاربران

نقاب شخصیت

شخصیت خیالی یا ساختگی

شخصیت مجازی ( غیرواقعی )
شخصیتی بجز خویشتن حقیقی

شخصیت صوری ( غیرواقعی )

تیپ شخصیتی

پرسونا
در فرهنگ طراحی تعامل، کاربرنماها یا پرسوناها ( به انگلیسی: Personas ) شخصیت هایی خیالی هستند که برای نشان دادن انواع کاربران مختلفی که از یک وب سایت یا محصول استفاده می کنند، تعریف می شوند. کاربرنماها عمدتاً در فرایند طراحی کاربر - محور مورد استناد قرار می گیرند. یک کاربرنما، نمایانگر و نمایندهٔ گروهی از کاربران است که در عمل از سیستم استفاده خواهند کرد.

وجه
جمع آن: \personae= وجوه

the way you behave when you are with other people or in a particular situation, which gives people a particular idea about your character
نحوه رفتار شما در حضور افراد دیگر یا در یک موقعیت خاص ، که به افراد ایده خاصی در مورد شخصیت شما می دهد.

person
it's Spanish word

شخصیت
نقاب
جلوه

برداشت دیگران از شخصیت شما و یا بعد بیرونی شخصیت یک نفر که برای عموم قابل مشاهده است و فرد از خوددر اجتماع به نمایش می گذارد.

وجهه عمومی


کلمات دیگر: