کلمه جو
صفحه اصلی

ephemera


معنی : حشره یکروزه، چیز زودگذر، فانی
معانی دیگر : زودگذر، (با فعل جمع) چیزهای زودگذر، ناپایدار (ناپایداران)، گذرا، (حشره شناسی) تک روزه (از راسته ی بالداران کوته زی: ephemeroptera که گونه های آن از چند ساعت تا چند روز بیشتر عمر نمی کنند - mayfly هم می گویند) کوته زی، کوته زیان

انگلیسی به فارسی

حشره یکروزه، چیز زودگذر، فانی


انگلیسی به انگلیسی

• genus of insects that have a very short adult life

مترادف و متضاد

حشره یک روزه (اسم)
ephemera

چیز زودگذر (اسم)
ephemera

فانی (صفت)
finite, transitory, mortal, fugitive, transient, passing, deathly, ephemera, inconstant, perishable

جملات نمونه

1. Amongst other pop ephemera, the auction will be selling off rock stars' stage clothes.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]در میان دیگر اپیزودهای پاپ، حراج، لباس های ستاره ستاره را به فروش می رساند

2. It is not just artistic ephemera which suffer from metal fatigue in the heat of ubiquitous exposure.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]این فقط اثر هنری نیست که از خستگی فلز در معرض حرارت در همه جا رنج می برد

3. And we know the usual fate of such ephemera: consignment to the bottomless circular file below the desk.
[ترجمه ترگمان]و ما سرنوشت عادی چنین ephemera را می دانیم: محموله به پرونده دایره ای بی انتها در زیر میز
[ترجمه گوگل]و ما می دانیم که سرنوشت معمول چنین کوتاهی: ارسال به فایل دایره ای بی پایه زیر میز

4. Finally, arguably, a bit of ephemera.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، مسلما، کمی ephemera
[ترجمه گوگل]در نهایت، مسلما، کمی فریزر

5. Ministers began to preach sermons against "Ephemera," and one, who too stoutly stood for much of its content, was expelled for heresy.
[ترجمه ترگمان]وزرا شروع به وعظ و خطابه در برابر \"ephemera\" کردند، و یکی، که بسیار محکم به خاطر محتوای آن ایستادگی کرده بود، به جرم بدعتگذاری اخراج شد
[ترجمه گوگل]وزرا شروع به سخنرانی درمورد 'اپرهاما' کردند و یکی از آنها که به شدت از محتوای آن ایستاده بود، به دلیل خدشه وارد شد

6. Now, the fact that "ephemera" don't matter seems reassuring, suggesting that voters aren't swayed by cheap tricks.
[ترجمه ترگمان]اکنون، این حقیقت که \"ephemera\" مهم نیست، به نظر می رسد که رای دهندگان با حقه های ارزان به این طرف و آن طرف حرکت نمی کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، این واقعیت که 'ephemera' مهم نیست، به نظر می رسد اطمینان بخش است، پیشنهاد می کند که رای دهندگان توسط ترفندهای ارزان گرا نیستند

7. Large new souvenir shop, antique and ephemera sales on the ground floor.
[ترجمه ترگمان]یک مغازه سوغاتی جدید، فروش عتیقه و عتیقه در طبقه همکف
[ترجمه گوگل]فروشگاه جدید سوغات جدید، فروش عتیقه فروشی و کوتاه مدت در طبقه همکف

8. A bibliographic guide of ephemera and performing arts ephemeral materials citing relevant monographs, articles, journals and websites will be handed out for reference.
[ترجمه ترگمان]راهنمای bibliographic of و هنرهای نمایشی با استناد به monographs، مقالات، مجلات و وب سایت ها به عنوان مرجع به آن ها داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک راهنمای کتابشناختی از کتابهای صوتی و موزیکال کوتاه مدت با اشاره به مونوگرافها، مقالات، نشریات و وب سایتهای مرتبط، برای ارجاع ارائه خواهد شد

9. Sometimes he glanced over the magazines and newspapers to see how "Ephemera" was being maltreated.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات او به مجلات و روزنامه ها نگاه می کرد تا ببیند \" چگونه آزار دیده اند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او به مجله ها و روزنامه ها نگاه کرد تا ببیند چگونه Ephemera مرتکب شد

10. Then the tribute the mob paid him was a sorry tribute indeed, for that same mob had wallowed "Ephemera" into the mire.
[ترجمه ترگمان]سپس the به او پول دادند و به او باج دادند، زیرا همان جمعیت در گل و لای در غلتید و در گل و لای در غلتید
[ترجمه گوگل]سپس جادوگری که او به او می داد، ادای احترام متقابل بود، زیرا همان جسد 'Ephemera' را به خاک فرو ریخت

11. This little piece of faunal ephemera might otherwise have gone unnoticed outside the rarely intersecting subcultures of gays and shepherds.
[ترجمه ترگمان]این قطعه کوچک حشره گونه ممکن بود بدون جلب توجه کسی که به ندرت از the و چوپانان دیده می شد، دور شده باشد
[ترجمه گوگل]این قطعه کوچکی از فلفل مرغی ممکن است در غیر این صورت غیرقابل مشاهده باشد، در خارج از تقسیم بندی های ناسازگار همجنسگرایان و چوپانان

12. A glance told him that "Ephemera" was accepted.
[ترجمه ترگمان]یک نگاه به او گفت که \"ephemera\" پذیرفته شد
[ترجمه گوگل]یک نگاه به او گفت که 'Ephemera' پذیرفته شد

13. But what will fame be to an ephemera who no longer exists?
[ترجمه ترگمان]اما شهرت چه کسی خواهد بود که دیگر وجود ندارد؟
[ترجمه گوگل]اما چه شهرت به یک فامیرا که دیگر وجود ندارد؟

14. A group of nineteenth century greeting cards and valentines, types of ephemera now a popular field of collecting.
[ترجمه ترگمان]گروهی از کارت های تبریک قرن نوزدهم و هدیه های والنتین، انواع مختلفی از ephemera ها در حال حاضر یک زمینه محبوب برای جمع آوری اطلاعات هستند
[ترجمه گوگل]گروهی از قرعه کشی قرن نوزدهم و ولنتاین، نوعی فریزر در حال حاضر یک زمینه محبوب جمع آوری است

پیشنهاد کاربران

چیزهای یکبارمصرف

چیزهای زودگذر


کلمات دیگر: