کلمه جو
صفحه اصلی

overcapacity

انگلیسی به فارسی

بیش از حد ظرفیت


انگلیسی به انگلیسی

• more provision than is needed; ability to provide more than is necessary

جملات نمونه

1. There is huge overcapacity in the world car industry.
[ترجمه ترگمان]There بزرگ در صنعت خودرو وجود دارد
[ترجمه گوگل]در صنعت خودرو سازی جهان بیش از حد ظرفیت وجود دارد

2. One of the most critical problems is overcapacity, believes Butler.
[ترجمه ترگمان]باتلر بر این باور است که یکی از the مشکلات overcapacity است
[ترجمه گوگل]باتلر معتقد است که یکی از بحرانی ترین مشکلات بیش از حد است

3. Moreover, overcapacity reduced margins during the 1980s when the real costs of construction rose, thus creating higher barriers to entry.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، overcapacity در دهه ۱۹۸۰ زمانی که هزینه های واقعی ساخت وساز افزایش یافت، سود ناخالص را کاهش داد و در نتیجه موانع بیشتری برای ورود ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]افزون بر این، بیش از حد ظرفیت در سال های 1980، زمانی که هزینه واقعی ساخت و ساز افزایش یافت، حاشیه ها را کاهش داد، در نتیجه ایجاد موانع بیشتری برای ورود

4. Alarmists see the overcapacity as a sign of impending depression.
[ترجمه ترگمان]Alarmists the را نشانه افسردگی در شرف وقوع می دانند
[ترجمه گوگل]افراد آلرامی ظرفیت های بیشماری را به عنوان نشانه ای از افسردگی پیش بینی می کنند

5. What to bankers looks like overcapacity, consumers may call healthy rivalry.
[ترجمه ترگمان]چیزی که به بانکداران شباهت دارد مثل overcapacity است، مصرف کنندگان ممکن است به رقابت سالم خبر دهند
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که بانکداران به نظر ظرفیت بیش از حد، مصرفکنندگان ممکن است رقابت سالمی را رقم بزنند

6. This will not be easy with today's overcapacity.
[ترجمه ترگمان]این کار با overcapacity امروز آسان نیست
[ترجمه گوگل]این کار با ظرفیت بیش از حد امروز آسان نخواهد بود

7. Refining overcapacity and falling profit margins are among the chief reasons, they said.
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که اصلاح overcapacity و کاهش حاشیه های سود جزو دلایل اصلی است
[ترجمه گوگل]آنها گفتند یکی از دلایل عمده این است که پالایش بیش از حد ظرفیت و حاشیه سود کاهش یابد

8. Ma further said that the overcapacity situation, can also lead to cost-push inflation.
[ترجمه ترگمان]Ma گفت که وضعیت overcapacity می تواند منجر به تورم فشار آور نیز شود
[ترجمه گوگل]ما همچنین گفت که وضعیت ظرفیت بیش از حد ظرفیت همچنین می تواند به تورم هزینه برسد

9. Due to current economic conditions and overcapacity for LDPE in the North American marketplace, Dow Chemical is to close its Poly 2 LDPE plant in Freeport, Texas.
[ترجمه ترگمان]به خاطر شرایط اقتصادی فعلی و overcapacity برای LDPE در بازار آمریکای شمالی، Dow شیمیایی داو برای بستن چند کارخانه its در فری پورت در تگزاس است
[ترجمه گوگل]با توجه به شرایط اقتصادی فعلی و ظرفیت بیش از حد برای LDPE در بازار آمریکای شمالی، Dow Chemical باید این کارخانه پلی اتیلن LDPE را در Freeport تگزاس ببندد

10. The market is plagued by overcapacity, mainly because the big French producers, Renault and Peugeot, and VW have not cut capacity, and discounting is rife.
[ترجمه ترگمان]این بازار توسط overcapacity مختل شده است، عمدتا به این دلیل که تولید کنندگان بزرگ فرانسوی، رنو و پژو، و فولکس واگن ظرفیت خود را کاهش نداده اند و discounting سرشار است
[ترجمه گوگل]بازار با ظرفیت بیش از حد مواجه است، عمدتا به این خاطر که تولید کنندگان فرانسوی بزرگ، رنو و پژو و VW ظرفیت را کاهش داده اند و تخفیف بسیار زیاد است

11. Meanwhile, component prices are plunging, overcapacity is rife and margins are eagre .
[ترجمه ترگمان]در همین حال، قیمت های اجزا در حال غرق شدن هستند، overcapacity پر است و حاشیه های eagre وجود دارد
[ترجمه گوگل]در عین حال، قیمت اجزا در حال کاهش است، ظرفیت بیش از حد ظرفیت دارد و حاشیه ها هم هستند

12. If fast growth and urbanization continue, some overcapacity will melt away.
[ترجمه ترگمان]اگر رشد سریع و شهرنشینی ادامه یابد، برخی از آن ها ذوب خواهند شد
[ترجمه گوگل]اگر رشد سریع و شهرنشینی ادامه یابد، برخی از ظرفیت های بیش از حد از بین می روند

13. We failed to lead the race for new products and we contributed to and suffered from heavy overcapacity.
[ترجمه ترگمان]ما نتوانستیم در رقابت برای محصولات جدید شرکت کنیم و ما در این رقابت شرکت کردیم و از overcapacity سنگین رنج کشیدیم
[ترجمه گوگل]ما نتوانستیم نژاد را برای محصولات جدید هدایت کنیم و ما از ظرفیت بیش از حد سنگین کمک گرفتیم و از آن رنج می بردیم

14. If bound by the ultimate consumer demand will be a certain trade or production overcapacity, leading to deflation and depression.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که تقاضای مصرف کننده نهایی محدود به کاهش قیمت و افسردگی باشد، در صورتی که تقاضای مصرف کننده نهایی افزایش یابد، منجر به کاهش قیمت و افسردگی خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر تقاضای مصرف کننده نهایی باشد، بازده خاصی از تولید یا اضافه تولید خواهد بود که موجب کاهش قیمت و افسردگی خواهد شد

پیشنهاد کاربران

ظرفیت مازاد


کلمات دیگر: