1. divine retribution in the form of storm and floods
تنبیه الهی به صورت توفان و سیل
2. the retribution awaiting murderers
کیفری که در انتظار آدمکشان است
3. the day of retribution
روز دادرسی (قیامت)
4. they were not given just retribution for their services
برای خدماتشان به آنها منصفانه پاداش ندادند.
5. They fled because they feared retribution for the genocide.
[ترجمه ترگمان]آن ها به این دلیل فرار کردند که از مجازات نسل کشی هراس داشتند
[ترجمه گوگل]آنها فرار کردند، زیرا از ترس مجازات نسل کشی می ترسیدند
6. His armies invaded their lands in retribution.
[ترجمه علی جادری] ارتش او به تلافی اقدام به حمله به سرزمینشان کرد .
[ترجمه ترگمان]ارتش های او در مجازات به سرزمین های خود حمله کردند
[ترجمه گوگل]ارتش او سرزنش خود را مجازات کردند
7. Violent retribution soon followed.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، مجازات خشن او به زودی از پی او روان شد
[ترجمه گوگل]مجازات خشونت آمیز به زودی دنبال شد
8. He saw his suffering as retribution for the sins of his past life.
[ترجمه ترگمان]او رنج و عذاب وجدان خود را به خاطر گناهان گذشته خود می دید
[ترجمه گوگل]او رنجش را به عنوان مجازات برای گناهان زندگی گذشته خود مشاهده کرد
9. People are seeking retribution for the latest terrorist outrages.
[ترجمه ترگمان]مردم در جستجوی آخرین حملات تروریستی هستند
[ترجمه گوگل]مردم به دنبال مجازات برای خشم های تروریستی هستند
10. She saw the sentence as just retribution on the man who had assaulted her.
[ترجمه ترگمان]او حکم مجازات مردی را دید که به او حمله کرده بود
[ترجمه گوگل]او این جمله را به عنوان مجازات مردی که او را مورد آزار و اذیت قرار داده بود دید
11. Do evil actions bring retribution after death?
[ترجمه ترگمان]اعمال شیطانی پس از مرگ تلافی می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا اعمال بد پس از مرگ مجازات می شوند؟
12. Upon his release, Osceola vowed retribution; on December 2 Thompson was slain by the Seminoles in retaliation.
[ترجمه ترگمان]پس از آزادی وی، Osceola قسم خورد که در ۲ دسامبر تامسون توسط the در تلافی کشته شد
[ترجمه گوگل]پس از آزادی او، Osceola قول داد؛ در 2 دسامبر تامپسون توسط سمینوئل در تلافی کشته شد
13. Could it be some sort of retribution for sending a 440k gif file last week?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است یک مجازات برای ارسال یک پرونده ۴۴۰ k در هفته پیش باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان آن را یک نوع مجازات برای ارسال یک فایل GIF 440k در هفته گذشته بود؟
14. Replacing a system of retribution with one of restorative justice is, however, an uphill battle.
[ترجمه ترگمان]با این حال جایگزینی یک سیستم مجازات با یک عدالت ترمیمی یک نبرد دشوار است
[ترجمه گوگل]با این حال، تعویض یک سیستم مجازات با یکی از عدالت ترمیم، با این حال، نبرد شدید است
15. It is, I suppose, divine retribution for the treatment your whiteness receives in certain doctors' surgeries.
[ترجمه ترگمان]تصور می کنم، مجازات الهی برای درمان سفیدی که سفیدی شما در عمل جراحی به عمل می آورد
[ترجمه گوگل]این، من فکر می کنم، مجازات الهی برای درمان سفید شما دریافت در جراحی برخی از پزشکان است
16. The boy's parents believe his illness is divine retribution for their sins.
[ترجمه ترگمان]پدر و مادر پسر معتقدند که بیماری او مجازات الهی برای sins است
[ترجمه گوگل]والدین پسر معتقدند که بیماری وی مجازات الهی برای گناهانشان است
17. He was being sought by their gestapo in retribution for his warlike acts.
[ترجمه ترگمان]او در پی اقدامات تلافی جویانه خود در پی اقدامات تلافی جویانه خود بود
[ترجمه گوگل]او به خاطر اعمال جنگجویانه خود به خاطر گشتاپو به دنبال او بود