کلمه جو
صفحه اصلی

plagiarism


معنی : دزدی ادبی
معانی دیگر : جازدن اثر دیگران بنام خود، انتحال

انگلیسی به فارسی

دزدی ادبی


سرقت ادبی، دزدی ادبی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: plagiaristic (adj.), plagiarist (n.)
(1) تعریف: the act of wrongfully taking another's words, ideas, or the like and representing them as one's own.
مترادف: stealing
مشابه: appropriation, cheating, expropriation, forgery, imitation, piracy, theft

- The professor failed the student for plagiarism after she recognized the well-known passage that the student claimed to have written himself.
[ترجمه میثم باقری] استاد پس از این که فهمید متنی که دانش آموز ادعا می کند خودش نوشته است، یک متن شناخته شده و مشهور است، آن دانش آموز را رد کرد.
[ترجمه ترگمان] این استاد پس از آشنایی با متن مشهور که دانش آموزان ادعا کردند که خود را مکتوب کرده است، به این دانش آموزان بدهکار نشد
[ترجمه گوگل] استاد پس از شناخت آثار شناخته شده اش که دانش آموز ادعا کرده است که خود را نوشته است، موفق به انجام اسارت شد

(2) تعریف: that which has been plagiarized.
مشابه: copy, counterfeit, forgery, imitation, ripoff

- This essay is a plagiarism.
[ترجمه ترگمان] این مقاله یه تقلید ادبی بوده
[ترجمه گوگل] این مقاله یک سرقت ادبی است

• use of another person's written work without acknowledging the source; unauthorized use of patented or copyrighted materials
plagiarism is the practice of using or copying someone else's idea or work and pretending that you thought of it or created it; used showing disapproval.

مترادف و متضاد

دزدی ادبی (اسم)
crib, plagiarism, plagiary

copying of another’s written work


Synonyms: appropriation, borrowing, counterfeiting, cribbing, falsification, fraud, infringement, lifting, literary theft, piracy, stealing, theft


Antonyms: original, originality


جملات نمونه

1. Now he's in real trouble. He's accused of plagiarism.
[ترجمه ترگمان]حالا تو دردسر افتاده او متهم به دزدی ادبی است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او در حقیقت مشکل است او به سرقت ادبی متهم شده است

2. The journal accused the professor of plagiarism.
[ترجمه ترگمان]این روزنامه، این پروفسور را به سرقت ادبی متهم کرد
[ترجمه گوگل]مجله متهم به اداره اسلحه سازی بود

3. Claims of plagiarism are common in the movie business.
[ترجمه ترگمان]ادعاهایی مبنی بر سرقت ادبی در کسب وکار فیلم، رایج هستند
[ترجمه گوگل]ادعای سرقت ادبی در کسب و کار فیلم رایج است

4. The system was designed to prevent plagiarism, and to establish copyright over the thesis contents.
[ترجمه ترگمان]این سیستم برای جلوگیری از سرقت ادبی و ایجاد کپی رایت در محتوای پایان نامه طراحی شده است
[ترجمه گوگل]سیستم برای جلوگیری از سرقت ادبی و ایجاد حق تکثیر بیش از محتوای پایان نامه طراحی شده است

5. A candidate who engages in plagiarism shall be subject to disciplinary proceedings.
[ترجمه ترگمان]فردی که در سرقت ادبی دست و پنجه نرم می کند، باید مشمول اقدامات انضباطی شود
[ترجمه گوگل]یک کاندیدایی که در رشته ادبیات درگیر می شود، در معرض انضباط قرار می گیرد

6. There were accusations of plagiarism.
[ترجمه ترگمان]در آنجا اتهامات ادبی ادبی بود
[ترجمه گوگل]اتهامات مربوط به سرقت ادبی بود

7. The levels of plagiarism uncovered by CrossCheck have been more than enough to persuade publishers to embrace the software.
[ترجمه ترگمان]میزان تقلب نوشتاری که توسط CrossCheck کشف شد به اندازه کافی برای متقاعد کردن ناشران برای پذیرش این نرم افزار کافی بود
[ترجمه گوگل]سطح سرقت ادبی که توسط CrossCheck کشف شده است بیش از اندازه کافی است تا ناشران را مجبور به پذیرش نرم افزار کنند

8. He smells out plagiarism with the fury of a witch - doctor.
[ترجمه ترگمان]او به تقلید از یک دکتر جادوگر، یک دزدی ادبی را بو می برد
[ترجمه گوگل]او دزدی ادبی را با خشم یک جادوگر - دکتر بوی می دهد

9. Accidental plagiarism can sometimes result from culture cultural differences.
[ترجمه ترگمان]یک سرقت ادبی تصادفی گاهی می تواند ناشی از تفاوت های فرهنگی فرهنگی باشد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات ممکن است دزدی ادبی تصادفی ناشی از تفاوت فرهنگی فرهنگی باشد

10. I requested the retraction of the plagiarism paper from the journal website, but this seemed impossible.
[ترجمه ترگمان]من درخواست کردم که این نامه دزدی ادبی از وب سایت ژورنال را لغو کنم، اما این کار غیر ممکن به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]من درخواست لغو مقاله سرقت ادبی را از وب سایت مجله درخواست کردم، اما این به نظر غیرممکن بود

11. When plagiarism is exposed, colleagues and school leaders often close ranks around the accused.
[ترجمه ترگمان]وقتی سرقت ادبی در معرض دید قرار می گیرد، همکاران و رهبران مدرسه اغلب به افراد متهم نزدیک می شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که سرقت ادبی در معرض قرار می گیرد، همکاران و مدرسان مدرسه اغلب در اطراف متهم متضرر می شوند

12. Self - plagiarism involves copying from one's own work without proper attribution.
[ترجمه ترگمان]خود دزدی شامل کپی کردن از کار خود بدون تخصیص مناسب است
[ترجمه گوگل]خود سرقت ادبی مستلزم کپی کردن از کارهای شخصی خود بدون داشتن صلاحیت مناسب است

13. Unthoughtful mistakes and plagiarism are issues of different nature.
[ترجمه ترگمان]اشتباه ات unthoughtful و سرقت ادبی مسایل طبیعت متفاوتی هستند
[ترجمه گوگل]اشتباهات غیر قابل اشتعال و سرقت ادبی مسائل طبیعت متفاوتی است

His book is full of plagiarisms.

کتاب او پر از دزدی ادبی است.


پیشنهاد کاربران

انتحال ، سرقت ادبی.

سرقت علمی

using other people's work as if it was yours

دزدی ادبی/سرقت اثر

سرقت ادبی

She's determined that her students will not get away with plagiarism
این خانم معلم گوشزد کرده است که کسی از دانش آموزانش اثر/کار دیگری رو بنام خودش جا نزده ( و تحویلش بده )


کلمات دیگر: