کلمه جو
صفحه اصلی

beat around the bush


به مطلب اصلی نپرداختن، اطاله ی سخن کردن، منظور از کلام را نگفتن، طفره رفتن، به اصل مطلب نپرداختن، منظور خود را بیان نکردن، صغری کبری چیدن

انگلیسی به فارسی

ضرب و شتم در اطراف بوش


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to intentionally avoid the central matter or point.

- Stop beating around the bush and tell me what happened.
[ترجمه مهدی] اینقدر طفره نریدو به من بگید چی شده
[ترجمه ترگمان] انقدر اطراف بوته کتک نزنید و به من بگید چه اتفاقی افتاده
[ترجمه گوگل] متوقف کردن ضرب و شتم در اطراف بوش و به من بگویید که چه اتفاقی افتاده است

• speak indirectly, avoid directly discussing the issue, talk in a roundabout way without addressing the problem

جملات نمونه

1. Don't beat around the bush, come straight to the point!
[ترجمه ❤️] طفرفه نرو
[ترجمه ترگمان]اطراف بوته را نزنید، مستقیم برو سر اصل مطلب
[ترجمه گوگل]در اطراف بوش نفوذ نکنید، مستقیما به نقطه ای بروید!

2. Don't beat around the bush . Ask for your account to be paid, and paid quickly.
[ترجمه ترگمان]حاشیه جنگل را شکست ندهید از شما بخواهید حساب خود را بپردازید و سریعا پرداخت کنید
[ترجمه گوگل]در اطراف بوش نفوذ نکنید از حساب خود بخواهید که پرداخت شود و به سرعت پرداخت شود

3. There is no sense in beating around the bush.
[ترجمه ماری] دلیلی وجود نداره طفره بری
[ترجمه ترگمان]هیچ حسی در زدن دور و بر بوته ها وجود نداره
[ترجمه گوگل]در ضرب و شتم در اطراف بوش معنی ندارد

4. Don't beat around the bush - get to the point!
[ترجمه Uncle Artin] اینقدر طفره نرو - برو سر اصل مطلب!
[ترجمه ترگمان]دور و بر بوته رو نزن - برو سر اصل مطلب
[ترجمه گوگل]در بوش نفوذ نکنید - به نقطه ای بروید!

5. Stop beating around the bush.
[ترجمه ترگمان]دست از کتک زدن در اطراف بوته بردارید
[ترجمه گوگل]طفره نرو

6. Beating around the bush - not saying what you mean.
[ترجمه ترگمان]کتک زدن در اطراف بوته - منظورت چیه؟ -
[ترجمه گوگل]ضرب و شتم در اطراف بوش - نمی گویم منظور شما چیست

7. I shan't beat around the bush, and I shall thank you to be absolutely blunt with me.
[ترجمه ترگمان]من در اطراف بوته کتک نخواهم خورد و از شما تشکر می کنم که کاملا بی پرده با من صحبت کنید
[ترجمه گوگل]من نباید در اطراف بوش شکست بخورم، و از شما سپاسگزارم که کاملا با من بیگانه باشد

8. Why do you always beat around the bush while speaking?
[ترجمه امین] چرا بین صحبت هات طفره میری؟
[ترجمه ترگمان]چرا وقتی حرف می زنی همیشه اطراف بوته کتک می خوری؟
[ترجمه گوگل]چرا همیشه در حالی که صحبت می کنید در اطراف بوش شکست می خورید؟

9. Let us be frank and don't beat around the bush.
[ترجمه ترگمان]بذار رک و راست باشیم و اطراف بوته رو شکست ندیم
[ترجمه گوگل]بیایید صادق باشیم و در اطراف بوش شکست نخوریم

10. He would not answer yes or no, but beat around the bush.
[ترجمه ترگمان]او جواب بله یا نه را نمی داد، اما به حاشیه جنگل می زد
[ترجمه گوگل]او جواب نمی دهد بله یا نه، اما ضرب و شتم در اطراف بوش

11. Jack, don't beat around the bush.
[ترجمه مهدی] جک، طفره نرو!
[ترجمه ترگمان]جک، این دور و بر بوته ها بازی نکن
[ترجمه گوگل]جک، در اطراف بوش شکست نخورید

12. Don't beat around the bush ; state your case in plain and simple terms.
[ترجمه ترگمان]در اطراف بوته ها شکست ندهید؛ حالت خود را در شرایط ساده و ساده بیان کنید
[ترجمه گوگل]در بوش غلبه نکنید؛ پرونده شما را در شرایط ساده و ساده بیان کنید

13. Let's be frank and don't beat around the bush.
[ترجمه ترگمان]بیا رک و راست باشیم و اطراف بوته رو شکست ندیم
[ترجمه گوگل]بیایید صادق باشیم و در اطراف بوش نفوذ نکنیم

14. Don't beat around the bush when you are talking to me.
[ترجمه ترگمان]وقتی داری با من حرف می زنی از بوش دور نشو
[ترجمه گوگل]وقتی با من صحبت می کنید در بوش غلبه نکنید

15. He beat around the bush for a half hour without coming to the point.
[ترجمه ترگمان]نیم ساعتی بدون اینکه به آن نقطه بیاید، به اطراف بیشه ضربه زد
[ترجمه گوگل]او بدون در نظر گرفتن نقطه به دور یک بوش به مدت نیم ساعت برسد

پیشنهاد کاربران

طفره رفتن

تعریف انگلیسی to don't say something because it is uncomfortable میتوان گفت :ی چیزی رو دقیق نگفتن و طفره رفتن. for example: oh baby! Don't beat around the bush, tell me what do you want exactly

حاشیه نرو!

حاشیه رفتن یا طفره رفتن

در رفتن از چیزی
فرار کردن

به شکل
stop beat around the bush
dont beat around the bush
یعنی برو سر اصل مطلب

صغری کبری چیدن

یعنی توی صحبت حاشیه رفتن. طفره رفتن.
Don't beat around the bush حاشیه نرو

به صحرای کربلا زدن

حاشیه رفتن طفره رفتن


کلمات دیگر: