کلمه جو
صفحه اصلی

all along


در تمام مدت، از ابتدا، سراسر

انگلیسی به فارسی

همه همراه


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: from the beginning; the whole time.

- He knew all along that he would be famous.
[ترجمه A.A] او از ابتدا میدانست که مشهور خواهد شد
[ترجمه ترگمان] او می دانست که او مشهور خواهد شد
[ترجمه گوگل] او همه چیز را می دانست که مشهور خواهد بود

• from the first, from the beginning, throughout, all the time

جملات نمونه

1. As I had suspected all along, he was not a real policeman.
[ترجمه A.A] همانطور که از اولش شک کرده بودم او یک پلیس واقعی نبود
[ترجمه ترگمان]همان طور که من در تمام این مدت مظنون بودم، او یک پلیس واقعی نبود
[ترجمه گوگل]همانطور که من همگی مشکوک بودم، او یک پلیس واقعی نبود

2. The enemy is surrendering all along the line.
[ترجمه A.A] دشمن در سراسر پیاده نظام در حال تسلیم شدن است
[ترجمه ترگمان]دشمن در حال تسلیم شدن در امتداد خط است
[ترجمه گوگل]دشمن تمام خطوط را تسخیر می کند

3. Minor skirmishes broke out all along the border.
[ترجمه ترگمان]کشمکش های کوچک تمام طول مرزها را درهم شکست
[ترجمه گوگل]در سراسر مرزها، تهاجم های کوچک رخ داد

4. Barriers have been erected all along the route the Pope will take.
[ترجمه ترگمان]موانع در امتداد مسیری که پاپ انجام خواهد داد برافراشته شده اند
[ترجمه گوگل]موانع در طول مسیر پاپ برداشته شده است

5. I've been telling you that all along.
[ترجمه ترگمان]من تمام مدت این را به شما گفته بودم
[ترجمه گوگل]من به شما گفته ام که همگی

6. They suspected he was on the fiddle all along.
[ترجمه ترگمان]آن ها حدس می زدند که او در تمام این مدت تنها است
[ترجمه گوگل]آنها مظنون بودند که او همگی با هم بودند

7. Sometimes the right person for you was there all along. You just didn't see it because the wrong one was blocking the sight.
[ترجمه ترگمان] بعضی اوقات آدم مناسب برای تو اونجا بوده تو فقط این رو ندیدی چون کسی جلوی دید رو گرفته بود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات فرد مناسب برای شما در آنجا بود شما فقط آن را نمی بینید، زیرا کسی اشتباه مانع دیدن آن شد

8. He has categorically denied his guilt all along.
[ترجمه ترگمان]او قاطعانه اعلام جرم خود را رد کرده است
[ترجمه گوگل]او به طور قطعی همه گناهان خود را رد کرده است

9. I've trusted you all along the line and now you've let me down.
[ترجمه ترگمان]تو تمام طول راه به تو اعتماد کردم و حالا تو منو ناامید کردی
[ترجمه گوگل]من شما را در طول خط اعتماد کردم و اکنون به من اجازه داده اید

10. Chapman had known all along that the plan wouldn't work.
[ترجمه ترگمان]چاپ من تمام مدت فهمیده بود که نقشه جواب نخواهد داد
[ترجمه گوگل]چپمن همواره متوجه شده بود که این طرح کار نخواهد کرد

11. We know all along that he was packing a dictionary.
[ترجمه ترگمان]ما می دانیم که او یک فرهنگ لغت دارد
[ترجمه گوگل]ما همه چیز را می دانیم که او فرهنگ لغت را بسته است

12. These revelations only prove what I suspected all along.
[ترجمه ترگمان]این revelations فقط چیزی را ثابت می کنند که من در تمام این مدت مظنون بودم
[ترجمه گوگل]این آگاهی تنها ثابت می کند که من همگی مشکوک هستم

13. You old devil! You were planning this all along!
[ترجمه ترگمان]ای شیطون پیر! ! تو همه این مدت برنامه ریزی می کردی
[ترجمه گوگل]تو شیطان قدیمی شما در حال برنامه ریزی این همه همراه!

14. Reeds grew in clumps all along the river bank.
[ترجمه ترگمان]رید رید در تمام طول ساحل رودخانه بزرگ شد
[ترجمه گوگل]رید در تمام طول ساحل رودخانه رشد کرد

پیشنهاد کاربران

all the time, from the beginnin ( with out Chang )
چیزی که غیر قابل تغییر است ، در همه شرایط به طور کلی

در تمام طول این مدت، همه این مدت ،

از همون اول

قبلا، تاکنون، پیش از این. . As ive said all along همینطور که قبلا گفته بودم ( برای مثال او دروغ میگه )

You were seeing whoever it is all along
تو تمام این مدت داشتی ییکی رو می دیدی
( با ییکی رابطه داشتی و با هم بیرون می رفتید و . . . )

از ابتدا


کلمات دیگر: