1. congenial friends
دوستان همدل
2. congenial tastes
سلیقه های سازوار (متوافق)
3. a congenial job
شغل دلخواه (مطابق سلیقه)
4. Congenial minds are disposed to associate.
[ترجمه علی عامری] ذهن های سازگار ، مایل به ارتباط هستند .
[ترجمه ترگمان]ذهن نیمه هشیار شما را به هم پیوند می دهد
[ترجمه گوگل]ذهن های ذهنی در ارتباط هستند
5. The department provides a congenial atmosphere for research.
[ترجمه ترگمان]این بخش یک جو مناسب برای تحقیقات فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این بخش فضای دوستانه ای برای پژوهش فراهم می کند
6. The summers out here are not congenial to the average North European.
[ترجمه ترگمان]تابستان ها به طور متوسط با اروپای شمالی همخوانی ندارند
[ترجمه گوگل]تابستان ها در اینجا به طور متوسط شمال اروپا نیستند
7. I find this aspect of my job particularly congenial.
[ترجمه ترگمان]من این جنبه از شغلم را به طور خاص congenial پیدا می کنم
[ترجمه گوگل]من این جنبه از کارم را خصوصا همجنسگرایانه میبینم
8. He is back in more congenial company.
[ترجمه ترگمان]او به شرکت more بازگشته است
[ترجمه گوگل]او در شرکت سازنده بیشتر است
9. I had developed a very congenial relationship with my boss, who I discovered was gay also.
[ترجمه ترگمان]من رابطه بسیار زیادی با رئیس خود ایجاد کرده بودم، کسی که من کشف کردم همجنس گرا است
[ترجمه گوگل]من رابطه بسیار خوبی با رئیسم داشتم، که من کشف کردم همجنسگرا بود
10. Minnesotans are known for their congenial manner.
[ترجمه ترگمان]Minnesotans به شیوه congenial شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]مینه سوتان به شیوه ای دوستانه شناخته شده اند
11. Electricity was flexible and clean, altogether a more congenial source of energy than steam.
[ترجمه ترگمان]الکتریسیته انعطاف پذیر و تمیز بود، به طور کلی منبع دیگری از انرژی بیشتر از بخار بود
[ترجمه گوگل]الکتریسیته انعطاف پذیر و تمیز بود، در مجموع یک منبع انرژی متعارف تر از بخار بود
12. Yet parents above all need those congenial working conditions if they are to parent well.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اگر والدین به خوبی با والدین موافق باشند، والدین در بالا به این شرایط کار موافق نیاز دارند
[ترجمه گوگل]با این حال، والدین به ویژه در شرایط مناسب کارهای همجنسگرایان نیاز به والدین دارند
13. This phenomenon actually adds greatly to the congenial atmosphere of an agency and encourages friendship and good relations at all levels.
[ترجمه ترگمان]این پدیده در واقع به جو موافق یک آژانس می افزاید و دوستی و روابط خوب را در تمام سطوح تشویق می کند
[ترجمه گوگل]این پدیده عمدتا به فضای دوستانه یک آژانس افزوده است و دوستی و روابط خوب را در همه سطوح تشویق می کند
14. I find him very congenial.
[ترجمه ترگمان]من او را خیلی congenial
[ترجمه گوگل]من او را بسیار دوست داشتم