1. aerial bombardment
بمباران هوایی
2. pinpoint bombardment
بمباران دقیق
3. they reduced the city by constant bombardment
با بمباران مداوم شهر را به زانو در آوردند.
4. children were evacuated to the country to be safe from bombardment
بچه ها را به دهات بردند تا از بمباران در امان باشند.
5. Their forces capitulated five hours after the Allied bombardment of the city began.
[ترجمه ترگمان]نیروهای آن ها پنج ساعت پس از بمباران متفقین در شهر تسلیم شدند
[ترجمه گوگل]نیروهای آنها پنج ساعت پس از بمباران متفقین شهر شروع به سرکوب کردند
6. The allies let loose an intensive artillery bombardment over the border.
[ترجمه ترگمان]متفقین اجازه رها کردن یک بمباران شدید توپخانه از سوی مرز را دادند
[ترجمه گوگل]متحدان اجازه دادند که بمباران توپخانه ای شدید را بر سر مرز بگذارند
7. The enemy mad bombardment caused unprecedented death and destruction in the country.
[ترجمه ترگمان]بمباران جنون آمیز دشمن باعث مرگ بی سابقه و نابودی کشور شد
[ترجمه گوگل]بمباران دشمن دشمن باعث مرگ و تخریب بی سابقه در کشور شد
8. They have withstood heavy bombardment for many months.
[ترجمه ترگمان]آن ها به مدت چندین ماه در برابر بمباران سنگین مقاومت کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها برای چندین ماه بمباران سنگین را پشت سر گذاشته اند
9. Meanwhile, the massive aerial bombardment/bombing of military targets continued unabated.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، بمباران هوایی انبوه \/ بمباران اهداف نظامی بی وقفه ادامه داشت
[ترجمه گوگل]در همین حال، بمباران / بمباران وسیع هوایی اهداف نظامی ادامه یافت
10. The city came under heavy bombardment.
[ترجمه ترگمان]شهر تحت بمباران سنگین قرار گرفت
[ترجمه گوگل]این شهر تحت بمباران سنگین قرار گرفت
11. The heavy artillery bombardment reduced the village to ruins.
[ترجمه ترگمان]بمباران سنگین توپخانه، روستا را ویران کرد
[ترجمه گوگل]بمباران توپخانه سنگین روستا را خراب کرد
12. The city has been under constant bombardment for three days.
[ترجمه ترگمان]این شهر به مدت سه روز تحت بمباران دائمی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این شهر طی سه روز تحت بمباران دائمی قرار گرفته است
13. Many people were killed in the bombardment.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در بمباران کشته شدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم در بمباران کشته شدند
14. Our armies have come under heavy bombardment.
[ترجمه ترگمان] ارتش ما با بمباران سنگین اومده
[ترجمه گوگل]ارتش های ما تحت بمباران سنگین قرار گرفته اند
15. The fall of the city followed heavy bombardment.
[ترجمه ترگمان]سقوط شهر پس از بمباران سنگین صورت گرفت
[ترجمه گوگل]سقوط شهر به دنبال بمباران سنگین بود