کلمه جو
صفحه اصلی

go along with

پیشنهاد کاربران

موافقت کردن

حمایت کردن یا موافقت کردن با چیزی یا کسی

همراهی کردن ، مثلاً زنم تصمیم میگیره که ما چیکار کنیم و من فقط همراهیش میکنم
My wife usually decided what we do, and I just go along with it

حاضر شدن به کاری، تن دادن، زیر بار رفتن

موافق بودن موافقت کردن


کلمات دیگر: