1. persian dictation
املای فارسی
2. She is transcribing, from his dictation, the diaries of Simon Forman.
[ترجمه ترگمان]او در حال پیاده کردن، از تقریر او، خاطرات سیمون Forman است
[ترجمه گوگل]او از دیکتاتوری خود خاطراتی از سیمون فرمان را ترجمه می کند
3. The new secretary takes dictation very well.
[ترجمه ترگمان]منشی جدید به خوبی دیکته می کند
[ترجمه گوگل]منشی جدید بسیار خوب عمل می کند
4. There were no secretaries available to take dictation .
[ترجمه ترگمان]هیچ منشی در دسترس نبود که به او دیکته کند
[ترجمه گوگل]هیچ دبیری در اختیار دیکته نبود
5. The teacher gave us a French dictation.
[ترجمه ترگمان]معلم به ما دیکته فرانسوی داد
[ترجمه گوگل]معلم به ما یک دیکتاتوری فرانسه داد
6. We did a French dictation in class.
[ترجمه ترگمان]ما یک دیکته فرانسوی در کلاس انجام دادیم
[ترجمه گوگل]ما یک کلاس دیکته فرانسه داریم
7. I wrote some letters at his dictation.
[ترجمه ترگمان]من چند نامه در دیکته او نوشتم
[ترجمه گوگل]من چند نامه را در دیکته اش نوشتم
8. We have a dictation every English class.
[ترجمه ترگمان]ما هر کلاس انگلیسی را دیکته می کنیم
[ترجمه گوگل]ما یک دیکته برای هر کلاس انگلیسی داریم
9. Her secretary is very good at taking dictation.
[ترجمه ترگمان]منشی او در گرفتن دیکته بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]دبیرخانه او در گرفتن دیکته بسیار خوب است
10. The teacher gave them a dictation.
[ترجمه ترگمان]معلم برایشان دیکته کرد
[ترجمه گوگل]معلم به آنها دیکته داد
11. We had some very difficult words in our dictation.
[ترجمه ترگمان]ما کلمات خیلی سختی را در دیکته خود داشتیم
[ترجمه گوگل]ما در دیکشنری ما چند واژه بسیار دشوار داشتیم
12. Our French dictation lasted half an hour.
[ترجمه ترگمان]دیکته فرانسوی ما نیم ساعت طول کشید
[ترجمه گوگل]دیکتاتوری فرانسوی ما نیم ساعت طول کشید
13. I find it difficult to write letters from dictation.
[ترجمه ترگمان]نوشتن نامه های from دشوار است
[ترجمه گوگل]برای نوشتن نامه ها از دیکته سخت است
14. Mere dictation to a typist in the normal course of business is not evidence of excessive publication.
[ترجمه ترگمان]دیکته کردن مادر به ماشین نویس در دوره معمول کسب وکار، شاهدی بر انتشار بیش از حد نیست
[ترجمه گوگل]دیکتاتوری به تایپیست در مسیر طبیعی کسب و کار نشانه ای از انتشار بیش از حد نیست
15. As a secretary, I often have to take dictation.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک منشی، من اغلب باید دیکته کنم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک منشی، من اغلب باید دیکته کنم