1. He forgot the punch line of his after - dinner speech.
[ترجمه ترگمان] اون سخنرانی بعد از شام رو یادش رفت
[ترجمه گوگل]او خط پانچ سخنرانی بعد از او را فراموش کرد
2. But he forgot the punch line for any business transaction: Did you get paid?
[ترجمه ترگمان]ولی اون برای هر معامله تجاری، کاری رو که انجام داده بود رو یادش رفته بود؟
[ترجمه گوگل]اما او خط پانچ را برای هر معامله تجاری فراموش کرد آیا شما پرداخت می کنید؟
3. Bobby Boy is always looking for the punch line to every situation.
[ترجمه ترگمان]بابی پسر همیشه دنبال هر چیزی میگرده
[ترجمه گوگل]بابی پسر همیشه به دنبال خط پانچ به هر موقعیتی است
4. The shtup part was funnier than the punch line.
[ترجمه ترگمان]قسمت shtup از خط punch funnier بود
[ترجمه گوگل]بخش shtup جالب تر از خط پانچ بود
5. Insert your own punch line here.
[ترجمه ترگمان]خط خودتان را در این جا قرار دهید
[ترجمه گوگل]خط پانچ خود را در اینجا قرار دهید
6. She waited for the punch line, her shoes growing soggy.
[ترجمه ترگمان]او منتظر ضربه آخر بود و کفش هایش خیس می شد
[ترجمه گوگل]او منتظر خط پانچ بود، کفش های او در حال خیس شدن بود
7. The punch line was that he lost his pants in the typhoon.
[ترجمه ترگمان]نکته اصلی این بود که اون شلوارش رو در توفان از دست داده
[ترجمه گوگل]خط پانچ این بود که شلوار خود را در طوفان از دست داد
8. If you are like most people, that punch line triggered at least a hearty laugh.
[ترجمه ترگمان]اگر شما مثل اکثر مردم هستید، این کار، حداقل یک خنده از ته دل فعال می شود
[ترجمه گوگل]اگر شما بیشتر مردم هستید، این خط پانچ دست کم یک خنده خشن ایجاد کرد
9. Punch line: the last line of a joke.
[ترجمه ترگمان] جمله آخر: آخرین خط جوک
[ترجمه گوگل]خط پانچ خط آخرین شوخی است
10. This poem has its punch line at the very finish.
[ترجمه ترگمان]این شعر خط punch را در آخر خط دارد
[ترجمه گوگل]این شعر خط پایان خود را به پایان رساند
11. And dose you punch line just a joke?
[ترجمه ترگمان]و تو فقط یه جوک رو با مشت می زنی؟
[ترجمه گوگل]و شما دوس داری خط را فقط یک شوخی ببینی؟
12. And is your punch line just a joke?
[ترجمه ترگمان]و punch فقط یه جوک هستش؟
[ترجمه گوگل]و خط پانچ شما فقط یک شوخی است؟
13. They rolled in the grass at the repetition of her punch line.
[ترجمه ترگمان]بار دیگر در میان علف ها چرخ می زدند
[ترجمه گوگل]آنها در تله ای از خط پانچ خود در چمن ریخته اند
14. They always saw his jokes before he got to the punch line.
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه قبل از اینکه به صف اول برسند، شوخی های او را می دیدند
[ترجمه گوگل]آنها قبل از اینکه به خط پانچ می آمدند، جوک های خود را دیدند