کلمه جو
صفحه اصلی

have a heart


مهربان بودن، رافت داشتن، دلرحم بودن، رحم کردن

انگلیسی به انگلیسی

• be merciful, have pity

جملات نمونه

1. I have a heart to accompany you to the old.
[ترجمه ترگمان]من یک قلب دارم که شما را تا آن خانه همراهی کنم
[ترجمه گوگل]من یک قلب دارم که با تو همراهی کنی

2. Don't make me write it again! Have a heart!
[ترجمه ترگمان]مجبورم نکن دوباره بنویسم! ! یه قلب داشته باش
[ترجمه گوگل]نگذار من دوباره آن را بنویسم یک قلب داشته باش

3. Have a heart, dad.
[ترجمه ترگمان] قلب داشته باش، بابا
[ترجمه گوگل]یک قلب، پدر

4. Doctors suspect he may have a heart condition.
[ترجمه ترگمان]پزشکان مظنون هستند که او ممکن است دارای شرایط قلبی باشد
[ترجمه گوگل]پزشکان معتقدند ممکن است که بیماری قلبی داشته باشد

5. Have a heart! I've nowhere else to stay!
[ترجمه ترگمان]! یه قلب داشته باش جای دیگری برای ماندن ندارم!
[ترجمه گوگل]یک قلب داشته باش من هیچ جا برای ماندن ندارم!

6. I am concerned that you have a heart of stone.
[ترجمه ترگمان]من نگران این هستم که تو قلب سنگ داری
[ترجمه گوگل]من نگران هستم که قلب سنگی داشته باشم

7. Have a heart that never hardens, and a temper that never tires, and a touch that never hurts. Charles Dickens
[ترجمه ترگمان]قلبی داشته باشید که هرگز سفت می شود، و a که هرگز تایر ندارد و دستی که هرگز درد نمی کند \" چارلز دیکنز \"
[ترجمه گوگل]یک قلب داشته باشید که هرگز سخت نکنید، و خلق و خوی که هرگز تایر و لمسی که هرگز آسیب نرساند چارلز دیکنز

8. Have a heart! I'll never get all that done.
[ترجمه ترگمان]! یه قلب داشته باش من هیچ وقت این کار و نمی کنم
[ترجمه گوگل]یک قلب داشته باش من هرگز این کار را انجام نخواهم داد

9. If you have a heart - rate monitor, you should keep your rate below 145 bpm.
[ترجمه ترگمان]اگر یک مانیتور قلب داشته باشید، باید نرخ خود را کم تر از ۱۴۵ میلیون پوند نگهداری کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما یک مانیتور ضربان قلب دارید، باید نرخ خود را تا 145 بار در دقیقه حفظ کنید

10. You should be in a placid mood and have a heart - to - heart talk with her.
[ترجمه ترگمان]تو باید تو یه حال آروم باشی و با اون حرف بزنی
[ترجمه گوگل]شما باید در خلق و خوی آرام باشید و با او قلب و قلب صحبت کنید

11. Have a heart murmur should which go over to make?
[ترجمه ترگمان]یه زمزمه قلبی باید انجام بشه که باید انجام بشه؟
[ترجمه گوگل]آیا باید شک و تردید قلبی داشته باشیم؟

12. I have a heart condition.
[ترجمه ترگمان]من یه مشکل قلبی دارم
[ترجمه گوگل]من یک بیماری قلبی دارم

13. The doctor has told him to slow down or he'll have a heart attack.
[ترجمه ترگمان]دکتر به او گفته است که آرام بگیرد یا سکته کند
[ترجمه گوگل]دکتر به او گفته است که آن را کند کند و یا یک حمله قلبی داشته باشد

14. Dilip was so angry I was afraid he might have a heart attack.
[ترجمه ترگمان]Dilip چنان خشمگین بود که ترسیدم مبادا دچار حمله قلبی شود
[ترجمه گوگل]دیلپ خیلی عصبانی بود و میترسیدم که ممکن است یک حمله قلبی داشته باشد

پیشنهاد کاربران

لطفا مهربان باش

مهربان بودن


کلمات دیگر: