پیشگامانه، مراسم پی ریزی و آغاز ساختمان، وابسته به این مراسم، جلو دار، وابسته به این مراسم پیشگام، جلو دار پیشگامانه amirkabir's groundbreaking efforts اقدامات پیشگامانهی امیرکبیر
groundbreaking
پیشگامانه، مراسم پی ریزی و آغاز ساختمان، وابسته به این مراسم، جلو دار، وابسته به این مراسم پیشگام، جلو دار پیشگامانه amirkabir's groundbreaking efforts اقدامات پیشگامانهی امیرکبیر
انگلیسی به فارسی
مراسم پی ریزی و آغاز ساختمان، وابسته به این مراسم
پیشگام، جلو دار
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a ceremonial commencement of a building or construction project, when the first ground is broken with a shovel.
- The mayor spoke at the groundbreaking for the new library.
[ترجمه ترگمان] شهردار برای کتابخانه جدید شروع به صحبت کرد
[ترجمه گوگل] شهردار در زمینه پیشگامان کتابخانه جدید صحبت کرد
[ترجمه گوگل] شهردار در زمینه پیشگامان کتابخانه جدید صحبت کرد
صفت ( adjective )
• : تعریف: achieving something new or unprecedented, or marking a beginning of new possibilities.
- a groundbreaking discovery
[ترجمه ترگمان] کشف پیشگامانه
[ترجمه گوگل] یک کشف پیشگامانه
[ترجمه گوگل] یک کشف پیشگامانه
- a groundbreaking film
[ترجمه ترگمان] یک فیلم پیشگامانه
[ترجمه گوگل] یک فیلم پیشگامانه
[ترجمه گوگل] یک فیلم پیشگامانه
• pioneering, original, modern, innovative
ceremony held to celebrate the start of a new construction project
ceremony held to celebrate the start of a new construction project
مترادف و متضاد
pioneering
Synonyms: avant-garde, cutting-edge, innovating, innovative, leading-edge, radical, revolutionary, spearheading, trailblazing, trendsetting
جملات نمونه
1. amirkabir's groundbreaking efforts
اقدامات پیشگامانه ی امیرکبیر
2. Now Alvin set about creating in earnest his groundbreaking modern dance repertory company.
[ترجمه ترگمان]اکنون آلوین به دنبال ایجاد مجموعه رقص مدرن و پیشگامانه خود بود
[ترجمه گوگل]آلوین در حال حاضر در مورد ساختن کمپانی Repertory مدرن مدرن مدرن خود قرار دارد
[ترجمه گوگل]آلوین در حال حاضر در مورد ساختن کمپانی Repertory مدرن مدرن مدرن خود قرار دارد
3. They brought bluegrass to the masses via groundbreaking early recordings.
[ترجمه ترگمان]آن ها bluegrass را از طریق ضبط اولیه پیشگامانه، به توده های مردم رساندند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق پیشگامان ضبط اولیه به توده ها، Bluegrass را آورده اند
[ترجمه گوگل]آنها از طریق پیشگامان ضبط اولیه به توده ها، Bluegrass را آورده اند
4. Other groundbreaking work was reportedly done in the areas of fault tolerance support and compiler optimisation.
[ترجمه ترگمان]کار پیشگامانه دیگری در زمینه های پشتیبانی تحمل نقص و بهینه سازی کامپایلر انجام گرفته است
[ترجمه گوگل]گزارش های دیگری از کارهای پیشگامانه در زمینه پشتیبانی تحمل خطا و بهینه سازی کامپایلر انجام شده است
[ترجمه گوگل]گزارش های دیگری از کارهای پیشگامانه در زمینه پشتیبانی تحمل خطا و بهینه سازی کامپایلر انجام شده است
5. Tuesday, a groundbreaking ceremony at the bridge will mark the start of the first $ 35 million phase of the project.
[ترجمه ترگمان]سه شنبه، یک مراسم پیشگامانه در این پل شروع پروژه ۳۵ میلیون دلاری این پروژه را مشخص خواهد کرد
[ترجمه گوگل]سه شنبه، یک مراسم پیشگامانه در پل، شروع اولین مرحله 35 میلیون دلاری پروژه خواهد بود
[ترجمه گوگل]سه شنبه، یک مراسم پیشگامانه در پل، شروع اولین مرحله 35 میلیون دلاری پروژه خواهد بود
6. People who are engaged in groundbreaking collaborations have high regard for people who challenge and test their ideas.
[ترجمه ترگمان]افرادی که در هم کاری های پیشگامانه مشغول به کار هستند دارای اهمیت بالایی برای افرادی هستند که ایده های خود را به چالش می کشند و آزمایش می کنند
[ترجمه گوگل]افرادی که در همکاری های پیشگام شرکت دارند، توجه زیادی به افرادی که ایده های خود را به چالش کشیده و آزمایش می کنند
[ترجمه گوگل]افرادی که در همکاری های پیشگام شرکت دارند، توجه زیادی به افرادی که ایده های خود را به چالش کشیده و آزمایش می کنند
7. Those groundbreaking roles came to me with a great deal of regularity.
[ترجمه ترگمان]این نقش های مهم و پیشگامانه، با نظم و ترتیب زیادی به وجود من آمدند
[ترجمه گوگل]این نقش های پیشگامانه به مقدار زیادی از منظر به من رسید
[ترجمه گوگل]این نقش های پیشگامانه به مقدار زیادی از منظر به من رسید
8. The groundbreaking was June a rainy day in the Delta.
[ترجمه ترگمان]این groundbreaking در روز بارانی در \"دلتا\" در ماه ژوئن برگزار شد
[ترجمه گوگل]پیشگامان ماه ژوئن یک روز بارانی در دلتا بود
[ترجمه گوگل]پیشگامان ماه ژوئن یک روز بارانی در دلتا بود
9. MacKinnon's groundbreaking legal work changed the way sexual harassment was viewed.
[ترجمه ترگمان]کار حقوقی پیشگامانه MacKinnon شیوه آزار جنسی را تغییر داد
[ترجمه گوگل]کار قانونی پیشگامانه MacKinnon تغییر نحوه آزار و اذیت جنسی را تغییر داد
[ترجمه گوگل]کار قانونی پیشگامانه MacKinnon تغییر نحوه آزار و اذیت جنسی را تغییر داد
10. Radiodetection's RD 7000 addresses this need with several groundbreaking features that deliver accurate, reliable and repeatable measurements.
[ترجمه ترگمان]Radiodetection s ۷، این نیاز را با چندین ویژگی پیشگامانه که اندازه گیری های دقیق، قابل اطمینان و قابل تکرار را ارایه می دهد، مورد توجه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]RD 7000 Radiodetection این نیاز را با چندین ویژگی پیشگامانه ارائه می دهد که اندازه گیری دقیق، قابل اطمینان و قابل تکرار را ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]RD 7000 Radiodetection این نیاز را با چندین ویژگی پیشگامانه ارائه می دهد که اندازه گیری دقیق، قابل اطمینان و قابل تکرار را ارائه می دهند
11. He has authored a groundbreaking research in the field.
[ترجمه ترگمان]او در حال نگارش یک تحقیق پیشگامانه در این زمینه است
[ترجمه گوگل]او نویسنده پژوهشی پیشگام در این زمینه است
[ترجمه گوگل]او نویسنده پژوهشی پیشگام در این زمینه است
12. Meanwhile, we are also looking forward to the groundbreaking of the International Convention Center project in Port Moresby.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، ما همچنین مشتاقانه منتظر اجرای پروژه مرکز همایش بین المللی در پورت Moresby هستیم
[ترجمه گوگل]در همین حال، ما همچنین منتظر استقبال از پروژه مرکز بین المللی کنفرانس در پورت مورسبی هستیم
[ترجمه گوگل]در همین حال، ما همچنین منتظر استقبال از پروژه مرکز بین المللی کنفرانس در پورت مورسبی هستیم
13. The groundbreaking ceremony follows Disney's recent receipt of final approval from the Chinese central government to move ahead with its long-gestating plans for the 963-acre park and resort.
[ترجمه ترگمان]مراسم پیشگامانه، دریافت آخرین تاییدیه دیزنی از سوی دولت مرکزی چین برای پیشبرد برنامه های بلند مدت آن برای پارک و اقامتگاه ۹۶۳ است
[ترجمه گوگل]این مراسم پیشگامانه پس از دریافت دیزنی از تصویب نهایی دولت مرکزی چین به منظور پیشبرد برنامه های طولانی مدت آن برای پارک و معادن 963 هکتار، پیروی می کند
[ترجمه گوگل]این مراسم پیشگامانه پس از دریافت دیزنی از تصویب نهایی دولت مرکزی چین به منظور پیشبرد برنامه های طولانی مدت آن برای پارک و معادن 963 هکتار، پیروی می کند
14. The groundbreaking monocoque structure that results is exceptionally light, yet remarkably rigid.
[ترجمه ترگمان]ساختار monocoque که نتایج آن فوق العاده درخشان است، با این حال بسیار سخت و سخت است
[ترجمه گوگل]ساختار monocoque پیشگامانه که نتیجه آن استثنایی نور است، با این حال به طور قابل توجهی سخت است
[ترجمه گوگل]ساختار monocoque پیشگامانه که نتیجه آن استثنایی نور است، با این حال به طور قابل توجهی سخت است
15. As Tom said, we have begun a groundbreaking Strategic and Economic Dialogue between our two countries.
[ترجمه ترگمان]همانطور که تام گفت، ما یک گفتگوی استراتژیک و اقتصادی نو بین دو کشور خود را آغاز کرده ایم
[ترجمه گوگل]همانطور که تام گفت، ما یک گفتگوی استراتژیک و اقتصادی بین دو کشور آغاز کرده ایم
[ترجمه گوگل]همانطور که تام گفت، ما یک گفتگوی استراتژیک و اقتصادی بین دو کشور آغاز کرده ایم
Amirkabir's groundbreaking efforts
اقدامات پیشگامانهی امیرکبیر
پیشنهاد کاربران
سرآغاز
نوآورانه
جدید، نوآورانه، خلاقانه
ساختار شکنانه ( ترجمه از اخبار کانال ایران اینترنشنال )
پیشگام، جدید
پیشگام
بنیان فکنانه
Adjective :
خلاقانه
مبتکرانه
پیشگامانه
نوآورانه
innovative
pioneering
خلاقانه
مبتکرانه
پیشگامانه
نوآورانه
innovative
pioneering
زمینه ساز
innovative نوآورانه
کلنگ زنی ( مراسم کلنگ زنی )
بی سابقه
پیشگامانه
معرفی ایده ها و روش های نوین
خط شکن
پیشگام و جلودار
پیشگام و جلودار
پیشگامانه - نوآورانه و خلاقانه - معرفی ایده ها و روش های جدید
completely new
( مراسم ) کلنگ زنی
پیشگام، پیشگامانه، مراسم پی ریزى و آغاز ساختمان، جلودار
تحول جدید
جدید، نوآورانه، خلاقانه، پیشگام
نوآورانه، خلاقانه
پیشرو - مترادفpioneer
پیشگامانه
نوین
Groundbreaking ceremony
مراسم کلنگ زنی و افتتاحیه
نوین
Groundbreaking ceremony
مراسم کلنگ زنی و افتتاحیه
فکرهای نو به جلو ، راه حل های جدید پیشگام . Groundbreaking research identifies likely. cause of alzeimer's disease
سرگیری دانش های نو علت بیماری آلزایمر ، احتمال داره تشخیص بده . . . .
سرگیری دانش های نو علت بیماری آلزایمر ، احتمال داره تشخیص بده . . . .
پیشگامانه
نوین
نوین
کلمات دیگر: