کلمه جو
صفحه اصلی

do out

انگلیسی به انگلیسی

• clean up or tidy (room, house etc.); put out, extinguish (archaic)

جملات نمونه

1. She did out the bathroom with lots of soap and hot water.
[ترجمه ترگمان]حمام را با یک عالمه صابون و آب داغ از حمام بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او حمام را با مقدار زیادی صابون و آب گرم انجام داد

2. I'd like you to do out your room before Chris comes to stay.
[ترجمه ترگمان]ازت میخوام قبل از اینکه \"کریس\" بیاد بیرون اتاقت رو انجام بدی
[ترجمه گوگل]من میخواهم که قبل از اینکه کریس بماند، اتاق خود را انجام دهید

3. What are you doing out of bed - you're supposed to be asleep.
[ترجمه ترگمان]بیرون از رختخواب چی کار می کنی - تو باید خواب باشی
[ترجمه گوگل]شما از رختخواب هستید - باید خوابید

4. The room was beautifully done out in pastel colours.
[ترجمه ترگمان]اتاق به زیبایی با رنگ های روشن تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]اتاق به زیبایی در رنگ های پاستیل انجام می شود

5. The yard needs to be done out thoroughly.
[ترجمه ترگمان]حیاط باید کاملا تموم بشه
[ترجمه گوگل]حیاط باید به طور کامل انجام شود

6. The bedroom has been beautifully done out.
[ترجمه ترگمان]اتاق خواب به نحو احسن انجام شده است
[ترجمه گوگل]اتاق خواب زیبایی انجام شده است

7. Thousands of pensioners have been done out of millions of pounds as a result of the changes.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه این تغییرات، هزاران نفر از بازنشستگان از میلیون ها پوند سود برده اند
[ترجمه گوگل]هزاران تن از بازنشستگان در نتیجه تغییرات از میلیون ها پوند استفاده شده اند

8. Will you help me to do out the room on Sunday?
[ترجمه ترگمان]می خو ای به من کمک کنی تا یکشنبه برم بیرون؟
[ترجمه گوگل]آیا شما به من کمک میکنید که اتاق را در روز یکشنبه انجام دهید؟

9. What's that prat doing out there now?
[ترجمه ترگمان]اون prat دیگه اون بیرون چی کار می کنه؟
[ترجمه گوگل]حالا چی کار کنه؟

10. I've been done out of my rights.
[ترجمه ترگمان]من از حقوق خودم خسته شدم
[ترجمه گوگل]من از حقوقم محرومم

11. Your desk drawer needs doing out.
[ترجمه ترگمان] کشوی میزت به بیرون نیاز داره
[ترجمه گوگل]کشو میز شما نیاز به انجام است

12. They had the hall done out in striped wallpaper.
[ترجمه ترگمان]آن ها تالار را با کاغذدیواری راه راه تزیین کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها سالن را در تصویر زمینه راه راه راه انداختند

13. She was done out of her promotion.
[ترجمه ترگمان]از ترفیع او اخراج شده بود
[ترجمه گوگل]او از ارتقاء او خارج شد

14. They ascribed courage to me for something I did out of sheer panic.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای کاری که من از وحشت محض انجام دادم شجاعت را به من نسبت دادند
[ترجمه گوگل]آنها شجاعت به من دادند برای چیزی که من از نگرانی عجیب و غریب بیرون زدم

15. The residents of the home have been done out of a lot of money.
[ترجمه ترگمان]ساکنان این خانه پول زیادی را از دست داده اند
[ترجمه گوگل]ساکنان خانه از پول زیادی صرف شده اند

پیشنهاد کاربران

Decorate something or reddcorat


مرتب کردن


کلمات دیگر: