(اسطوره ی روم) آپس (زن کیوان saturn که یونانی ها اورا rhea می خواندند)
ops
(اسطوره ی روم) آپس (زن کیوان saturn که یونانی ها اورا rhea می خواندند)
انگلیسی به فارسی
عملیات
(اسطورهی روم) آپس (زن کیوان Saturn که یونانیها اورا Rhea میخواندند)
انگلیسی به انگلیسی
• functions; executions; maneuvers, missions
جملات نمونه
1. Jimmy was always quiet, even speechless, before ops, but on his return he was a different person.
[ترجمه ترگمان]جیمی همیشه ساکت بود، حتی ساکت بود، قبل از عمل، اما در عوض او یک فرد متفاوت بود
[ترجمه گوگل]جیمی همیشه آرام بود، حتی بدون سخن گفتن، قبل از عملیات، اما در بازگشت او شخص دیگری بود
[ترجمه گوگل]جیمی همیشه آرام بود، حتی بدون سخن گفتن، قبل از عملیات، اما در بازگشت او شخص دیگری بود
2. From left, ops scheduler; raw materials scheduler, weighbridge operator, and assistant scheduler.
[ترجمه ترگمان]از چپ، زمانبند خودکار؛ برنامه ریز مواد خام، اپراتور weighbridge، و برنامه ریز
[ترجمه گوگل]از سمت چپ، برنامه زمانبندی اپس؛ برنامه ریز مواد اولیه، اپراتور Weighbridge و Assistant scheduler
[ترجمه گوگل]از سمت چپ، برنامه زمانبندی اپس؛ برنامه ریز مواد اولیه، اپراتور Weighbridge و Assistant scheduler
3. OPS - INGERSOLL is one the leading partners the manufacturing of tools and dies among the word.
[ترجمه ترگمان]OPS - ingersoll یکی از شرکای اصلی ساخت ابزارها است و در بین کلمات می میرد
[ترجمه گوگل]OPS - INGERSOLL یکی از شرکای پیشرو تولید ابزار و در میان کلمه است
[ترجمه گوگل]OPS - INGERSOLL یکی از شرکای پیشرو تولید ابزار و در میان کلمه است
4. This vest was specifically created for the Special Ops - Operator in mind.
[ترجمه ترگمان]این جلیقه به طور خاص برای اپراتور Special Ops ایجاد شد
[ترجمه گوگل]این جلیقه به طور خاص برای Special Ops - Operator در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]این جلیقه به طور خاص برای Special Ops - Operator در نظر گرفته شده است
5. The Black Ops did not evacuate, instead the scale of the Black Ops operation increased, as they had secret orders to detonate a thermonuclear warhead and destroy the facility.
[ترجمه ترگمان]مرکز عملیات به لک به جای استفاده از عملیات ماموریت های مخفی گسترش پیدا نکرد، همان طور که دستور داشتند کلاهک هسته ای را منفجر کنند و ساختمان را نابود کنند
[ترجمه گوگل]اپراتورهای سیاه تخلیه نمیشد، در عوض در مقیاس عملیات سیاهپوستان افزایش یافت، زیرا دستورات مخفی برای منفجر کردن کلاهک هسته ای هسته ای و تخریب این تاسیسات داشت
[ترجمه گوگل]اپراتورهای سیاه تخلیه نمیشد، در عوض در مقیاس عملیات سیاهپوستان افزایش یافت، زیرا دستورات مخفی برای منفجر کردن کلاهک هسته ای هسته ای و تخریب این تاسیسات داشت
6. Oren Teich, Ops Center's director of marketing said that "Sun xVM Ops Center is specifically designed to work in existing data centers, even if the companies aren't currently running Sun technology".
[ترجمه michel jakson] موز را که خورد؟ آنکه تمام کرد
[ترجمه ترگمان]Oren تیچ، مدیر مرکز عملیات بازاریابی گفت: \" مرکز عملیات شرکت سان xVM به طور خاص برای کار در مراکز داده های موجود طراحی شده است، حتی اگر شرکت ها در حال حاضر فن آوری خورشید را اجرا نکنند \"[ترجمه گوگل]اورن تیک، مدیر بازاریابی مرکز اپس گفت: 'Sun xVM Ops Center به طور خاص طراحی شده است تا در مراکز داده موجود کار کند، حتی اگر شرکت ها در حال حاضر تکنولوژی Sun را اجرا نکنند '
7. The toxicity mechanism, promoting reasonable utilization of OPs are given consideration.
[ترجمه ترگمان]مکانیسم سمیت، ترویج استفاده منطقی از ops در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]مکانیسم سمیت، ترویج استفاده معقول از OP ها در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]مکانیسم سمیت، ترویج استفاده معقول از OP ها در نظر گرفته شده است
8. OPS still is placed in to study the stage because of lacking of the high-speed optical logic device and optical buffer.
[ترجمه ترگمان]OPS هنوز به دلیل عدم وجود دستگاه منطقی نوری با سرعت بالا و حافظه میانی، برای مطالعه این مرحله به کار گرفته می شود
[ترجمه گوگل]OPS هنوز در مرحله مطالعه به دلیل عدم وجود دستگاه منطق نوری با سرعت بالا و بافر نوری قرار دارد
[ترجمه گوگل]OPS هنوز در مرحله مطالعه به دلیل عدم وجود دستگاه منطق نوری با سرعت بالا و بافر نوری قرار دارد
9. Methods: By way of the electrophysiological recording technique, we observed the influence of L-NNA on orthodromic population spike(OPS) during anoxia in rat's hippocampal slices.
[ترجمه ترگمان]روش ها: با روش ثبت electrophysiological، ما تاثیر L - NNA بر نوک جمعیت orthodromic (OPS)را در طول anoxia در برش hippocampal موش مشاهده کردیم
[ترجمه گوگل]روش ها با استفاده از تکنیک ضبط الکتروفیزیولوژیک، در طول آنوکسیا در برش های هیپوکامپ موش، تأثیر L-NNA بر روی سنبله های افراطومی (OPS) مشاهده شد
[ترجمه گوگل]روش ها با استفاده از تکنیک ضبط الکتروفیزیولوژیک، در طول آنوکسیا در برش های هیپوکامپ موش، تأثیر L-NNA بر روی سنبله های افراطومی (OPS) مشاهده شد
10. These black Ops have some sort of bomb.
[ترجمه ترگمان]این نیروهای سیاه یه جور بمب دارن
[ترجمه گوگل]این سیاهپوستان Ops نوعی بمب دارند
[ترجمه گوگل]این سیاهپوستان Ops نوعی بمب دارند
11. A technique for detection of organophosphorous(Ops) pesticide residues was explored by measuring the activities of esterase from Araneus ventricosus.
[ترجمه ترگمان]یک تکنیک برای تشخیص بقایای آفت کش ها (Ops)با اندازه گیری فعالیت های of از Araneus ventricosus بررسی شد
[ترجمه گوگل]یک روش برای شناسایی باقی مانده آفت کش های ارگانوفسفره (OPS) با اندازه گیری فعالیت استراز از Araneus ventricosus مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]یک روش برای شناسایی باقی مانده آفت کش های ارگانوفسفره (OPS) با اندازه گیری فعالیت استراز از Araneus ventricosus مورد بررسی قرار گرفت
12. Fusilier Jones ran towards the Ops Room to find his lieutenant.
[ترجمه ترگمان]Fusilier جونز به سمت اتاق مرکز عملیات دوید تا ستوان اون رو پیدا کنه
[ترجمه گوگل]فوسیلی جونز به سمت اتاق عملیات رفت تا جانشین خود را پیدا کند
[ترجمه گوگل]فوسیلی جونز به سمت اتاق عملیات رفت تا جانشین خود را پیدا کند
13. OPS - INGERSOLL the leading partners the manufacturing of tools and dies among the word.
[ترجمه ترگمان]OPS - ingersoll، شرکای پیشرو را در ساخت ابزارها و در میان کلمه می میرد
[ترجمه گوگل]OPS - INGERSOLL شرکای پیشرو تولید ابزار و در میان کلمه می میرد
[ترجمه گوگل]OPS - INGERSOLL شرکای پیشرو تولید ابزار و در میان کلمه می میرد
14. Chlorpyrifos and other insecticide OPs are inhibitors of anticholinesterase, an enzyme vital to the nervous systems of animals and humans.
[ترجمه ترگمان]Chlorpyrifos و دیگر ops حشره کش، مهار کننده های of هستند، آنزیمی که برای سیستم های عصبی حیوانات و انسان ها حیاتی است
[ترجمه گوگل]کلرپیریفوس و سایر OP های حشره کش ها مهارکننده های آنتی کولین استراز، آنزیمی حیاتی برای سیستم عصبی حیوانات و انسان ها هستند
[ترجمه گوگل]کلرپیریفوس و سایر OP های حشره کش ها مهارکننده های آنتی کولین استراز، آنزیمی حیاتی برای سیستم عصبی حیوانات و انسان ها هستند
15. There were smiles, as cameras flashed in photo ops, but beneath the surface . . . a grimness.
[ترجمه ترگمان]زمانی که دوربین ها در عکس برق می زدند، لبخند تلخی دیده می شد، اما زیر ظاهر یک قیافه جدی دیده می شد
[ترجمه گوگل]لبخند می زد، چون دوربین ها در عکس ها فلاش داشتند، اما در زیر سطح گرمی
[ترجمه گوگل]لبخند می زد، چون دوربین ها در عکس ها فلاش داشتند، اما در زیر سطح گرمی
پیشنهاد کاربران
لعنتی
مزخرف
لامصب
مزخرف
لامصب
هو
out patient service
در مانگاه سرپایی.
out patient service
در مانگاه سرپایی.
( informal ) Operations
military operations
معنی: عملیات نظامی
military operations
معنی: عملیات نظامی
کلمات دیگر: