کلمه جو
صفحه اصلی

thither


معنی : دورتر، آنجا، به آنجا، بدانسو، انطرف تر، به انطرف
معانی دیگر : به آن سوی

انگلیسی به فارسی

انجا، به انجا، بدانسو، به انطرف، انطرف تر، دورتر


در اینجا، آنجا، به آنجا، انطرف تر، به انطرف، بدانسو، دورتر


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: to or toward that place; that way; there.
متضاد: hither
صفت ( adjective )
• : تعریف: on the other or farther side.
متضاد: hither

• there
there, to there (archaic)
thither means to the place that has already been mentioned; an old-fashioned word.

مترادف و متضاد

دورتر (صفت)
off, farther, thither

آنجا (قید)
yonder, thither, there

به آنجا (قید)
thither, there

بدان سو (قید)
thither, there, thitherward

انطرف تر (قید)
thither

به آن طرف (قید)
thither

جملات نمونه

1. I saw Mary fetching about hither and thither.
[ترجمه ترگمان]مری را دیدم که از این طرف و آن طرف می آمد
[ترجمه گوگل]من مریم را دیدم که در اینجا و آنجا حضور داشت

2. He wandered hither and thither looking for a playmate.
[ترجمه ترگمان]این طرف و آن طرف پرسه می زد و دنبال همبازی می گشت
[ترجمه گوگل]او در اینجا و آنجا به دنبال یک دوست دختر سرگردان است

3. Coloured fish darted hither and thither .
[ترجمه ترگمان]ماهی های رنگارنگ به این سو و آن سو می رفتند
[ترجمه گوگل]ماهی های رنگارنگ به اینجا و آنجا ختم می شوند

4. Refugees run hither and thither in search of safety.
[ترجمه ترگمان]refugees اینجا و آنجا در جست و جوی ایمنی به آنجا می دوند
[ترجمه گوگل]پناهندگان در جستجوی ایمنی در اینجا و آنجا می روند

5. They have dragged themselves thither for shelter.
[ترجمه ترگمان]برای پناه بردن به آنجا خودشان را به آنجا کشانده بودند
[ترجمه گوگل]آنها خود را برای پناهگاه کشیدند

6. People began rushing hither and thither.
[ترجمه ترگمان]مردم به سرعت به این سو و آن سو می دویدند
[ترجمه گوگل]مردم شروع به عجله به اینجا و آنجا کردند

7. He tramped hither and thither.
[ترجمه ترگمان]این طرف و آن طرف راه می رفت
[ترجمه گوگل]او به اینجا و آنجا رفت

8. Autumn is blown hither and thither by an ever-changing tempestuous wind.
[ترجمه ترگمان]آتم مثل یه باد توفانی از اینجا به این سو و آن سو رفته
[ترجمه گوگل]پاییز به واسطه باد با شدت در حال تغییر، در اینجا و آنجا بوجود می آید

9. Ideology pulling hither and thither - sometimes resulting in apparent loss of direction - has not helped.
[ترجمه ترگمان]ایدئولوژی به این سو و آن سو می رود و گاهی منجر به از دست رفتن آشکار جهت می شود - کمکی نکرده است
[ترجمه گوگل]ایدئولوژی که در اینجا و در اینجا کشف می شود - گاهی اوقات به ناگهانی ظاهری ناشی از مسیر کمک می کند

10. This led to the line being extended thither, the total length then being 380 versts.
[ترجمه ترگمان]این امر منجر به گسترش این خط آهن شد که طول آن ۳۸۰ و رست فاصله داشت
[ترجمه گوگل]این منجر به افزایش طول مسیر شد و طول کل آن 380 ورت بود

11. Shouting, Ramsay flung himself thither.
[ترجمه ترگمان]رمزی خود را به آنجا پرت کرد
[ترجمه گوگل]فریاد زد، رامزی خود را به آنجا راند

12. He was welcomed thither quite as gladly by those whom he stood upon trifle with farther.
[ترجمه ترگمان]با کمال میل از آنجا به آنجا آمده بود، از کسانی که او را کمی دورتر نگه می داشت
[ترجمه گوگل]او در آنجا با خوشحالی از آن دسته کسانی بود که با دقت بیشتر به آن نگاه می کرد

13. Abiathar brought thither the ephod to David.
[ترجمه ترگمان]Abiathar the را به آنجا آورده بود
[ترجمه گوگل]ابوجعفر اافود را به دیوید آورد

14. Flee thither, where a rough, strong breeze blower!
[ترجمه ترگمان]از آنجا فرار کنید، جایی که یک blower خشن و قوی ای از آن سو استفاده می کند!
[ترجمه گوگل]فرار از اینجا، جایی که یک خفه کننده قوی و قوی باد!

پیشنهاد کاربران

there
farther


کلمات دیگر: