بارور کردن، کود دادن، پتاس زدن به، حاصلخیز کردن، لقاح کردن
fertilizing
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• causing to be fertile or productive
پیشنهاد کاربران
در خصوص باغبانی و ترکیبات لغوی مرتبط با ان
مثلا : ' fertilizing soil ' می توانیم ' خاک حاصلخیز ' ترجمه کنیم و یا ' خاک مغذی ' بخصوص برای گیاهان داخل گلدان که در محیط داخل منزل نگهداری می شوند و در انگلیسی با اصطلاح ' Indoor ' از ان ها یاد می شود.
مثلا : ' fertilizing soil ' می توانیم ' خاک حاصلخیز ' ترجمه کنیم و یا ' خاک مغذی ' بخصوص برای گیاهان داخل گلدان که در محیط داخل منزل نگهداری می شوند و در انگلیسی با اصطلاح ' Indoor ' از ان ها یاد می شود.
حاصلخیز. بارور کننده
کلمات دیگر: