تقریبا، کمابیش، عملا، در معنی، واقعا، تقدیرا، معنا
virtually
تقریبا، کمابیش، عملا، در معنی، واقعا، تقدیرا، معنا
انگلیسی به فارسی
تقریبا، کمابیش، عملا
عملا
انگلیسی به انگلیسی
قید ( adverb )
• : تعریف: practically; almost completely; very nearly.
• مشابه: almost, practically
• مشابه: almost, practically
- We expected the restaurant to be busy but we were surprised to find it virtually empty.
[ترجمه Sanaz Nasseri] ما انتظار یه رستوران شلوغ رو داشتیم، ولی تعجب زده اونو عملا خالی دیدیم
[ترجمه ترگمان] انتظار داشتیم که رستوران شلوغ باشد، اما تعجب کردیم که آن را عملا خالی یافتیم[ترجمه گوگل] ما انتظار داشتیم که رستوران مشغول باشد اما ما آن را تقریبا خالی پیدا کردیم
- The contractor says the house is virtually finished and we can move in next week.
[ترجمه ترگمان] پیمان کار می گوید که خانه عملا تمام شده است و ما می توانیم در هفته آینده حرکت کنیم
[ترجمه گوگل] پیمانکار می گوید که خانه تقریبا به پایان رسیده است و ما می توانیم در هفته آینده حرکت کنیم
[ترجمه گوگل] پیمانکار می گوید که خانه تقریبا به پایان رسیده است و ما می توانیم در هفته آینده حرکت کنیم
- It's virtually impossible to enter the building without the proper identification and clearance.
[ترجمه ترگمان] بدون شناسایی و پاک سازی مناسب، ورود به ساختمان تقریبا غیر ممکن است
[ترجمه گوگل] تقریبا غیرممکن است که وارد ساختمان شوید بدون شناسایی و ترخیص مناسب
[ترجمه گوگل] تقریبا غیرممکن است که وارد ساختمان شوید بدون شناسایی و ترخیص مناسب
• in essence, in effect, almost, practically, as good as
مترادف و متضاد
for all practical purposes
Synonyms: around, as good as, basically, effectually, essentially, for all intents and purposes, fundamentally, give or take a little, guesstimate, implicitly, in all but name, in effect, in essence, in substance, in the ballpark, in the neighborhood, morally, nearly, not absolutely, not actually, practically, something like, upwards of
جملات نمونه
1. virtually identical
تقریبا یک جور
2. The hospital had virtually given her up for dead, but she eventually recovered.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان عملا او را برای مردن آماده کرده بود، اما بالاخره بهبود پیدا کرد
[ترجمه گوگل]بیمارستان عملا او را برای مرده به ارمغان آورد، اما او در نهایت بهبود یافت
[ترجمه گوگل]بیمارستان عملا او را برای مرده به ارمغان آورد، اما او در نهایت بهبود یافت
3. Libel plaintiffs are virtually obliged to go into the witness box.
[ترجمه ترگمان]در واقع در واقع باید در جایگاه شهود شرکت کنید
[ترجمه گوگل]شاکیان Libel عملا مجبور به رفتن به جعبه شاهد هستند
[ترجمه گوگل]شاکیان Libel عملا مجبور به رفتن به جعبه شاهد هستند
4. In Post Offices, virtually every document that's passed across the counter is stamped with a rubber stamp.
[ترجمه ترگمان]در دفاتر پست، عملا هر سندی که از روی پیشخوان عبور می کند، با مهر لاستیکی مهر می زند
[ترجمه گوگل]در دفاتر پست، تقریبا هر سند که در سراسر شمارنده منتقل می شود با یک مهر و موم لاستیکی مهر می شود
[ترجمه گوگل]در دفاتر پست، تقریبا هر سند که در سراسر شمارنده منتقل می شود با یک مهر و موم لاستیکی مهر می شود
5. When Sotomayor is on form he is virtually invincible.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سوتومایور در حال شکل گرفتن است، او واقعا شکست ناپذیر است
[ترجمه گوگل]وقتی Sotomayor در فرم است او تقریبا شکست ناپذیر است
[ترجمه گوگل]وقتی Sotomayor در فرم است او تقریبا شکست ناپذیر است
6. There were contingents from the navies of virtually all EU countries.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از نیروهای دریایی تقریبا همه کشورهای اتحادیه اروپا حضور داشتند
[ترجمه گوگل]نیروهای نیروی دریایی تقریبا تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا وجود داشت
[ترجمه گوگل]نیروهای نیروی دریایی تقریبا تمام کشورهای عضو اتحادیه اروپا وجود داشت
7. They found the jungle virtually impenetrable.
[ترجمه ترگمان]آن ها جنگل را عملا نفوذناپذیر یافتند
[ترجمه گوگل]آنها جنگل را عملا غیر قابل نفوذ پیدا کردند
[ترجمه گوگل]آنها جنگل را عملا غیر قابل نفوذ پیدا کردند
8. Her fear virtually imprisoned her in her home.
[ترجمه ترگمان]ترسش عملا او را در خانه اش زندانی کرده بود
[ترجمه گوگل]ترس او عملا او را در خانه اش زندانی کرد
[ترجمه گوگل]ترس او عملا او را در خانه اش زندانی کرد
9. Virtually all instruction is in small groups or one-on-one.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه دستورالعمل در گروه های کوچک یا یکی است
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام آموزش ها در گروه های کوچک یا یک به یک است
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام آموزش ها در گروه های کوچک یا یک به یک است
10. Virtually every woman in the '20s swooned over Valentino.
[ترجمه ترگمان]جدی میگم هر زنی تو ۲۰ سالگی از هوش رفته
[ترجمه گوگل]تقریبا هر زن در 20 سالگی بیش از والنتینو غرق شد
[ترجمه گوگل]تقریبا هر زن در 20 سالگی بیش از والنتینو غرق شد
11. Virtually all the children come to school by bus.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه بچه ها با اتوبوس به مدرسه می آیند
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام کودکان به اتوبوس به مدرسه می روند
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام کودکان به اتوبوس به مدرسه می روند
12. She found his accent virtually incomprehensible.
[ترجمه ترگمان]لهجه اش غیرقابل ادراک بود
[ترجمه گوگل]او لهجه خود را عملا غیر قابل فهم یافت
[ترجمه گوگل]او لهجه خود را عملا غیر قابل فهم یافت
13. Joanna, 30, spent most of her twenties virtually estranged from her father.
[ترجمه ترگمان]جوانا، ۳۰، بیش از بیست سال او را از پدرش دور کرده بود
[ترجمه گوگل]Joanna، 30 ساله، بیشتر اوقات بیست ساله را عملا از پدرش جدا کرده است
[ترجمه گوگل]Joanna، 30 ساله، بیشتر اوقات بیست ساله را عملا از پدرش جدا کرده است
14. Virtually all cooking was done over coal-fired ranges.
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه پخت وپز در محدوده fired زغال سنگ انجام شده است
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام پخت و پز بر روی محدوده های اخراج شده از زغال سنگ انجام شد
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام پخت و پز بر روی محدوده های اخراج شده از زغال سنگ انجام شد
virtually identical
تقریبا یکجور
پیشنهاد کاربران
نزدیک، تقریبا
مترادف
approximately
approximately
Roughly
مترادف
مترادف
مجازاً
به شکل مجازی
به نحوی، به نوعی، تا حدودی
1 ) مجازا
2 ) تقریبا
2 ) تقریبا
Almost, more or less
تقریبا
تقریبا
on a computer, rather than in the real world
امروزه
مجازی ( با استفاده از دنیای اینترنت )
almost تقریبا
تقریبا ؛ به طور مجازی
# Their twins are virtually identical
# This new material is virtually unbreakable
# Nowadays all these things can be experienced virtually
# Their twins are virtually identical
# This new material is virtually unbreakable
# Nowadays all these things can be experienced virtually
تقریبا
در عمل
در عمل
کلمات دیگر: