کلمه جو
صفحه اصلی

can do


(عامیانه) توانا به انجام کاری،اهل انجام کار،زبل

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: reflecting an eagerness to take on something combined with the belief in one's ability to accomplish it.
مشابه: ambitious, enthusiastic

- Her boss appreciated her can-do attitude.
[ترجمه ترگمان] رئیسش از رفتار او قدردانی کرد
[ترجمه گوگل] رئیس او قدردانی می کند که او می تواند نگرش خود را انجام دهد

پیشنهاد کاربران

توانمند

جایی، فکری و یا نگرشی که به شما این امکان را می دهد هر کاری که دوست داشتید می توانید انجام دهید

* صفت است
This town has a can - do feel to it
A can - do attitude towards work

اتکاء به نفس
بی باکی
خودانگیخته
عملگرا


کلمات دیگر: