1. a mothball fleet
ناوگان در حال ایمن داری
2. to mothball a ship
(تا هنگام نیاز در آینده ی نامعلوم) کشتی را (در لنگرگاه ویژه) خواباندن
3. He keep his car in mothballs during the winter.
[ترجمه ترگمان]او ماشینش را در طول زمستان در دست گرفت
[ترجمه گوگل]او در زمستان اتومبیل خود را در موتور سیکلت نگه می دارد
4. The plan has been put in mothballs.
[ترجمه ترگمان]این طرح به جای گلوله به جای گذاشته شده است
[ترجمه گوگل]این طرح در ماتبول ها قرار داده شده است
5. The original proposal had been mothballed years ago.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد اصلی mothballed سال پیش بود
[ترجمه گوگل]پیشنهادی اولیه چند سال پیش بوده است
6. The hospital manager said the project would be mothballed until funding became available.
[ترجمه ترگمان]مدیر بیمارستان گفت که این پروژه تا زمانی که بودجه در دسترس قرار گیرد، mothballed خواهد بود
[ترجمه گوگل]مدیر بیمارستان گفت که این پروژه تا زمانی که بودجه در دسترس قرار گیرد، تمیز خواهد شد
7. Six coal pits were mothballed in the hope that they could be reopened in a time of better economic conditions.
[ترجمه ترگمان]شش گودال زغال سنگ به امید اینکه بتوانند در زمانی که شرایط اقتصادی بهتری داشته باشند بازگشایی شدند
[ترجمه گوگل]شش زغال سنگ زغال سنگ با امیدوار بود که در یک شرایط اقتصادی بهتر بتواند دوباره باز شود
8. Is it mothballs or furniture polish or tobacco or vapour rub?
[ترجمه ترگمان]آیا این موضوع به خاطر نفتالین و یا اثاثیه و یا تنباکو و یا بخار است؟
[ترجمه گوگل]آیا ماتبولز و یا مبلمان لهستانی یا دخانیات و یا بخار مالش؟
9. The £500 creation is currently in mothballs in a warehouse in downtown Los Angeles.
[ترجمه ترگمان]۵۰۰ پوند در حال حاضر در یک انبار در مرکز شهر لس آنجلس قرار دارد
[ترجمه گوگل]ایجاد 500 پوند در حال حاضر در موتورسواری در یک انبار در مرکز شهر لس آنجلس است
10. Or bringing Tony Danza out of mothballs.
[ترجمه ترگمان] یا اینکه تونی Danza رو به خاطر mothballs بیاری
[ترجمه گوگل]یا تونی دانزا را از ماتبول ها بیرون آورد
11. The smell of mothballs rose to greet her.
[ترجمه ترگمان]بوی نفتالین از جا برخاست تا به او خوش آمد بگوید
[ترجمه گوگل]بوی ماتیلان به او خوشامد گفت
12. They had been salted away in mothballs and smelt of naphthalene.
[ترجمه ترگمان]آن ها را به اندازه کافی پر کرده بودند و بوی naphthalene می دادند
[ترجمه گوگل]آنها در ماتب بول ها و ذوب نفتالین خرد شده اند
13. The Defense Department plans to mothball a munitions plant.
[ترجمه ترگمان]وزارت دفاع در نظر دارد یک کارخانه مهمات بسازد
[ترجمه گوگل]وزارت دفاع امریکا قصد دارد که یک بمب اتمی تولید کند
14. Carl Lewis' countenance was virtually put into mothballs.
[ترجمه ترگمان]چهره کارل یس در واقع تبدیل به گلوله های نفتالین می شد
[ترجمه گوگل]لبخند کارل لوئیس تقریبا به ماتبالها گذاشت
15. Talk is of household refuse trains going back to the moth-balled Gobowen to Nanbrynmawr line - from Manchester.
[ترجمه ترگمان]صحبت کردن از قطارهای باری است که به سوی Gobowen که به پروانه تبدیل می شوند تا خط Nanbrynmawr - از منچستر باز گردند
[ترجمه گوگل]بحث از قطارهای زباله های خانگی است که به Gobowen مچاله شده به خط Nanbrynmawr می روند - از منچستر