کاملا ویران شدن، دچار خرابی و فلاکت شدن، نابنوا شدن
go to rack and ruin
کاملا ویران شدن، دچار خرابی و فلاکت شدن، نابنوا شدن
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to become dilapidated, as through neglect; decay.
جملات نمونه
1. The house had been left to go to rack and ruin.
[ترجمه ترگمان]خانه را ترک کرده و خراب کرده بودند
[ترجمه گوگل]خانه برای رفتن به قفسه و خراب شده بود
[ترجمه گوگل]خانه برای رفتن به قفسه و خراب شده بود
2. They've let the house go to rack and ruin.
[ترجمه ترگمان]آن ها خانه را رها کرده اند و خراب می کنند
[ترجمه گوگل]آنها اجازه دادند خانه را به قفسه بیاورند و خراب کنند
[ترجمه گوگل]آنها اجازه دادند خانه را به قفسه بیاورند و خراب کنند
3. They let the house go to rack and ruin.
[ترجمه ترگمان]آن ها خانه را رها کردند و خراب کردند
[ترجمه گوگل]آنها اجازه دادند که خانه را به قفسه بیاورند و خراب کنند
[ترجمه گوگل]آنها اجازه دادند که خانه را به قفسه بیاورند و خراب کنند
4. First they let the house go to rack and ruin, then the garden; now they were sheltering hippies.
[ترجمه ترگمان]ابتدا خانه را رها کردند و خراب کردند، سپس باغ، اکنون در پناه hippies بودند
[ترجمه گوگل]اول آنها اجازه رفتن به خانه را به قفسه و خراب کردن، و سپس باغ؛ در حال حاضر آنها hippies پناهنده بودند
[ترجمه گوگل]اول آنها اجازه رفتن به خانه را به قفسه و خراب کردن، و سپس باغ؛ در حال حاضر آنها hippies پناهنده بودند
5. He's let his father's old house go to rack and ruin.
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهد خانه قدیمی پدرش جا به جا کند و خراب شود
[ترجمه گوگل]او اجازه داده است که خانه قدیمی پدرش به قفسه و خراب شدن برود
[ترجمه گوگل]او اجازه داده است که خانه قدیمی پدرش به قفسه و خراب شدن برود
6. It seems that the government is prepared to let all our hospitals and schools go to rack and ruin.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که دولت آماده است تا اجازه دهد همه بیمارستان ها و مدارس ما به سوی rack و ویرانی بروند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که دولت آماده است تا تمام بیمارستان ها و مدارس ما را به قفسه ها و خراب کردن برساند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که دولت آماده است تا تمام بیمارستان ها و مدارس ما را به قفسه ها و خراب کردن برساند
7. She shut off the rooms she didn't use, letting them go to rack and ruin. Since she ate her meals out, she had no food at home, and did not encourage callers, who always expected a cup of tea.
[ترجمه ترگمان]اتاقی را که برایش استفاده نکرده بود، خاموش کرد و گذاشت که آن ها به قفسه و ruin بروند از آنجا که غذای او را می خورد، در خانه غذا نداشت و کسی را تشویق نمی کرد که یک فنجان چای بخورد
[ترجمه گوگل]او اتاق هایی را که از آنها استفاده نکرد، خاموش می کرد و آنها را به قفسه ها و خراب می کرد از آنجایی که او وعده های غذایی او را خورد، در خانه هیچ غذایی نداشت و تماس گیرندگان را تشویق نمی کرد، که همیشه یک فنجان چای را انتظار داشتند
[ترجمه گوگل]او اتاق هایی را که از آنها استفاده نکرد، خاموش می کرد و آنها را به قفسه ها و خراب می کرد از آنجایی که او وعده های غذایی او را خورد، در خانه هیچ غذایی نداشت و تماس گیرندگان را تشویق نمی کرد، که همیشه یک فنجان چای را انتظار داشتند
پیشنهاد کاربران
از هم پاشیدن
ویران شدن
کلمات دیگر: