کلمه جو
صفحه اصلی

off key


(مجازی) نامناسب، ناجور، ناهنجار، (موسیقی) نا موزون، در کلید اشتباهی، در نت اشتباهی، نا هم ساز

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not on the right musical note or pitch; flat or sharp.

- The audience cringed at the off-key singing of the soloist.
[ترجمه ترگمان] حضار در حالی که آواز key of را می خواندند، بر خود لرزیدند
[ترجمه گوگل] تماشاچیان در آواز خاموش کلوپ سینمایی آواز خواندند

(2) تعریف: deviating from the normal or proper; irregular; incongruous.
متضاد: harmonious

- an off-key joke
[ترجمه ترگمان] یه جوک از دست رفته
[ترجمه گوگل] یک شوخی بی نظیر
- an off-key color combination
[ترجمه ترگمان] ترکیب رنگ خاموش
[ترجمه گوگل] یک ترکیب رنگ خاموش کلید

• if you say that music is off-key, you mean that it is not in tune.

پیشنهاد کاربران

فالش - بدموزون

یعنی آهنگ رو بالاتر یا پایین تر از اونچه که درست هست بخونن

فالش


کلمات دیگر: