کلمه جو
صفحه اصلی

for once


لااقل یک بار، اقلا یک دفعه

انگلیسی به انگلیسی

• just this one time, for a change

پیشنهاد کاربران

یکهو ، یک دفعه

برای اولین بار

برای یک دفعه
همین یکبار

این بار

✅واسه تنوع/ تغییر
[منظور اینکه: همیشه اونجوری هستی/رفتار میکنی، یه بار هم واسه تنوع که شده اینجوری و . . . ]

It makes a change to read some good news for once

For once, I agree with you
این بار باهات موافقم


کلمات دیگر: