پرشتاب و به هم ریخته، درهم و برهم، ریخته و پاشیده، قاراش میش، هرکی هرکی، آشفته، باشتاب و بی نظمی، به طور درهم ریخته، باکمال آشفتگی، بطور درهم وبرهم، هرج ومرج بطوردرهم برهم، بدست پاچگی، درهم برهمی
helter skelter
پرشتاب و به هم ریخته، درهم و برهم، ریخته و پاشیده، قاراش میش، هرکی هرکی، آشفته، باشتاب و بی نظمی، به طور درهم ریخته، باکمال آشفتگی، بطور درهم وبرهم، هرج ومرج بطوردرهم برهم، بدست پاچگی، درهم برهمی
انگلیسی به انگلیسی
قید ( adverb )
• (1) تعریف: in a hurried, confused manner; recklessly.
- The crowd rushed helter-skelter out of the burning building.
[ترجمه ترگمان] جمعیت درهم و برهم از ساختمان سوزان بیرون دویدند
[ترجمه گوگل] این جمعیت از ساختمان سوزان سرگردان شد
[ترجمه گوگل] این جمعیت از ساختمان سوزان سرگردان شد
• (2) تعریف: in a disorderly, haphazard manner.
- The frightened horses ran helter-skelter.
[ترجمه ترگمان] اسب های هراسان از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل] اسب های ترسناک کمربند ایمنی را کنترل کردند
[ترجمه گوگل] اسب های ترسناک کمربند ایمنی را کنترل کردند
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: hurried and confused; reckless.
- The out-numbered soldiers made a helter-skelter retreat.
[ترجمه ترگمان] سربازان شماره numbered درهم و برهم از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل] سربازان بی شماری یک عقب نشینی سخت و سنگین را انجام دادند
[ترجمه گوگل] سربازان بی شماری یک عقب نشینی سخت و سنگین را انجام دادند
• (2) تعریف: haphazard and disordered.
- There's a helter-skelter collection of boxes and old furniture in the basement.
[ترجمه ترگمان] مجموعه ای درهم برهم از جعبه ها و وسایل کهنه در زیر زمین وجود دارد
[ترجمه گوگل] مجموعه ای از جعبه ها و مبلمان قدیمی در زیرزمین وجود دارد
[ترجمه گوگل] مجموعه ای از جعبه ها و مبلمان قدیمی در زیرزمین وجود دارد
اسم ( noun )
• : تعریف: a jumbled disorder; confused mess.
- a helter-skelter of frantic activity
[ترجمه ترگمان] هرج و مرج و هرج و مرج و هرج و مرج و هرج و مرج و هرج و مرج و هرج و مرج و
[ترجمه گوگل] یک شتاب دهنده از فعالیت کینه توزی
[ترجمه گوگل] یک شتاب دهنده از فعالیت کینه توزی
• you use helter-skelter to describe something that is hurried or disorganized. attributive adjective here but can also be used as an adverb. e.g. yugoslavia may be heading helter-skelter towards bloodshed.
a helter-skelter is a tall, spiral-shaped tower which you can slide down for fun, usually at fairgrounds.
a helter-skelter is a tall, spiral-shaped tower which you can slide down for fun, usually at fairgrounds.
پیشنهاد کاربران
هرج و مرج. درهم بر هم
she had blamed her grogginess on a helter - skelter lifestyle
she had blamed her grogginess on a helter - skelter lifestyle
برجی که از بالا به صورت مارپیچی سُر میخوری میای پایین
کلمات دیگر: